کد خبر: ۴۷۸۴۸
زمان انتشار: ۱۶:۴۶     ۱۶ فروردين ۱۳۹۱

انتشار پر حجم خبر دسترسي رژيم صهيونيستي به پايگاه‌هاي هم‌مرز ايران در جمهوري آذربايجان اين احتمال را تقويت كرده است كه به‌دنبال شكست مانور مخفيانه حمله به ايران، اين خبر به رسانه‌ها درز داده شده است.

به گزارش رجانيوز، در تاریخ 19 مارس (29 اسفند 90) نیویورك‌تایمز كه در ميان روزنامه‌هاي امريكايي، گزارش‌هاي دست اولي را در مورد موضوع‌هاي هسته‌اي و دفاعي مرتبط با ايران منتشر مي‌كند، خبر داد كه ارتش امريكا به تازگی یك مانور نظامی مخفیانه را به منظور آزمایش عواقب حمله احتمالی اسرائیل به پایان رسانده و به این نتیجه رسیده كه در یك جنگ منطقه‌ای مرزی، احتمال اینکه صدها تلفات جانی به جا بماند، زیاد است.

به نوشته نيويورك تایمز، چه مقام‌هايی كه در این مانور مركزی شركت داشته و چه كسانی كه در جریان نتایج آن مانور قرار گرفته بودند، عقیده داشتند كه عواقب این مانور جنگی به‌ويژه برای ژنرال جیمز ان ماتیس كه فرماندهی تمامی نیروهای امريكایی در خاورمیانه، خلیج‌فارس و آسیای جنوب غربی را بر عهده دارد، مشكل‌آفرین خواهد بود. به گفته این مقام‌ها، وقتی این مانور اوایل این ماه به پایان رسید، ژنرال مایتس به مشاوران گفت: احتمالاً حمله اولیه اسرائیل می‌تواند عواقب وحشتناكی در سراسر منطقه و نیز برای نیروهای ایالات‌متحده در آنجا به دنبال داشته باشد. این پیام آشكار بود، احتمال حمایت امريكا از حمله اسرائیل كم است.

امیر اُرِن، از نویسندگان هاآرتص به این نتیجه رسید كه آن مانور جنگی به همراه تعهدات مكرر امريكا به تامین بودجه سیستم دفاعی موشكی Iron Dome اسرائیل، ضمانت می‌كند كه اسرائیل تا بهار سال آینده به ایران حمله نمی‌كند.

اما به‌دنبال انتشار اين خبر و سناريوهايي كه برخي رسانه‌هاي امريكايي در مورد تبعات وحشتناك حمله به ايران بررسي كردند، در روزهاي گذشته خبر جديدي منتشر شده، مبني بر اينكه رژيم صهيونيستي به تعدادي از پايگاه‌هاي جمهوري آذربايجان در شمال ايران دسترسي دارد و اين گمانه به‌صورت جدي مطرح شده است كه اين ادعا از سوي برخي مقام‌هايي امريكايي به رسانه‌ها درز داده شده است تا موضوع تهديد حمله به ايران در آستانه مذاكرات با 1+5 همچنان داغ نگه داشته شود و در مذاكرات، از اسرائيل به‌عنوان يك خطر فوري و غيرقابل پيش‌بيني ياد شود كه هر لحظه ممكن است بدون هماهنگي با ساير كشورها دست به يك ديوانگي بزند، بنابراين، ايران بايد درخواست‌ها در قبال برنامه‌ي هسته‌ايش را بپذيرد.

اگرچه ادعاي دسترسي به پايگاه‌هاي آذربايجان كه اولين بار نشريه فارين پاليسي منتشر كرد، با واكنش فوري و صريح مقام‌هاي آذري مواجه شد و یك سخنگوی دفاعی آذربایجان روز جمعه در یك كنفرانس مطبوعاتی اظهار داشت: اسرائیل برای حمله به ایران اجازه استفاده از خاك این كشور را ندارد. وی همچنین افزود، هدف از این گزارشهای مطبوعاتی نامشخص، تشدید تنش‌ها میان ایران و آذربایجان است.

در عين حال، اكنون طرف امريكايي نيز فهميده است كه ايران بلوف‌هاي امريكا و اسرائيل را جدي نمي‌گيرد. روز جمعه گری سیك كه مسوول هماهنگی واكنش كاخ سفید به بحران گروگانگیری ایران در 80-1979 و كسی بود كه در زمان ریاست جمهوری فورد، كارتر و ریگان در شورای امنیت ملی خدمت می‌كرد، به بررسی علت نگرانی امريكا از اقدام یك‌جانبه اسرائیل پرداخت. وی گفت: چنین جنگی به نقش بر آب شدن تحریم‌هایی منجر می‌شود كه توسط رئیس‌جمهور بوش و رئیس‌جمهور اوباما علیه ایران طراحی شده‌اند. ضمناً این اقدام، امريكا را به دردسر انداخته و این كشور در پیش چشم دنیا به عنوان یك متجاوز تلقی می‌شود.

به نوشته سیک، "چه امريكا در خصوص ایران یا هر كشور دیگری به اسرائیل چراغ سبز نشان داده باشد و چه نه، واقعیت این است كه آنها باید بدانند اغلب هواپیماها و بمب‌های اسرائیل در امريكا ساخته شده‌اند. وی ابراز كرد: در آن روز، شورای امنیت سازمان ملل به منظور بررسی قطعنامه‌ای در محكومیت حمله اسرائیل، جلسه فوری تشكیل می‌دهد. اگر ایالات‌متحده آن قطعنامه را وتو كند، هرگونه شبهه‌ای از بابت هم‌دستی امريكا از بین خواهد رفت. گرچه مساله چشم‌گیرتر حمایت اروپا از این قطعنامه است و این موضوع حكایت‌گر نابودی تحریم‌هایی است كه در طول چندین سال گذشته با زحمت زیاد ترتیب داده شده بودند. امريكا و اتحادیه اروپا به گونه‌ای رفتار كرده‌اند كه گمان می‌رود تحریم‌های فلج كننده جایگزین جنگ است. اما با وقوع جنگ، این فرضیه دیگر معتبر نیست. البته در حال حاضر هیچ چیز مشخص نیست. بنیامین نتانیاهو نخست‌وزیر اسرائیل و بسیاری دیگر در این كشور اصرار دارند كه ایران یك تهدید جدی برای موجودیت این كشور یهودی است. اما چیزی كه معلوم است، این است كه به این زودی‌ها از جنگ خبری نیست."

در عين حال، آنتونی كردزمن نيز در گزارشي كه در سايت مركز پژوهش‌های استراتژیك بین‌المللی منتشر كرد، روايت جالبي از تبعات حمله به ايران را عنوان كرد.

در این سناریو (یا گزارش) درباره‌ي واكنش‌های ایران آمده كه ایران همین حمله‌ي نظامی را دستاویزی قرار می‌دهد برای نظامی كردن برنامه‌ي اتمی‌اش و باز گذاشتن پرونده‌ي اسلحه‌ي اتمی‌اش، البته پس از گردآوردن آنچه كه پس از حملات هوایی برایش باقی مانده است؛ و نیز واكنش دیگرش حمله به تل‌آویو و پایگاه‌های نظامی اسرائیل و مراكز شهری و مراكز اتمی اسرائیل با موشك‌های بالستیك «شهاب 3» خواهد بود.

كردزمن، احتمال می‌دهد كه تهران حمله‌ي اسرائیل را در نتیجه‌ي چراغ سبز امريكا بداند و از همین‌رو حمله‌ي سیاسی وسیعی علیه رژیم‌های عرب دوست امريكا به راه خواهد انداخت كه چرا آنها برای جلوگیری از تجاوز اسرائیل هیچ كاری نمی‌كنند. گروه‌های هم‌پیمان ایران مثل حزب‌الله و حماس، اسرائیل را هدف حملات خود قرار خواهند داد. ایران به منافع امريكا در خلیج‌فارس حمله می‌كند و شاید بكوشد كه عبور نفت از تنگه هرمز را متوقف كند و نفوذ خود را در عراق و سوریه و لبنان گسترش دهد تا دولت‌های این كشورها را با اسرائیل دشمن‌تر كند.

كردزمن معتقد است كه ایران از نظر جغرافیایی بر كشورهای خلیج‌فارس برتری استراتژیك دارد. كوه‌های نزدیك به ساحل ایران می‌تواند پوشش راداری عملیات نظامی را محدود كند. اهداف واقع در خاك ایران بیش از 500 مایل از ساحل فاصله دارند و این فاصله‌ي زیادی برای هواپیماهای جنگنده شكاری است. اهداف دیگر هم فاصله‌شان از نزدیك‌ترین نقطه‌ای كه اسرائیل از آن می‌تواند برای حمله پیش‌گیرانه استفاده كند، بیش از 500 مایل است.

وي اضافه می‌كند، علاوه بر این، ایران مساحت بزرگی دارد و می‌تواند موشك‌های خود را مخفی كند و نیروها و تأسیسات اتمی خود را در آن بپراكند و 2440 كیلومتر ساحل ایران، جای خوبی برای مخفی كردن كشتی‌های كوچك و دیگر تجهیزات دریایی است، همچنین تعداد زیادی جزیره و پایگاه دریایی دارد.

او يادآوري می‌كند كه تهدید ایران فقط در زمینه‌ي جنگ‌های كلاسیك نیست، بلكه در زمینه‌ي دخالت در كشورهای منطقه و انتقال سلحه به گروه‌هایی در این كشورها و ترتیب دادن حملات كوچك و در هم كوبیدن زیرساخت‌هاست.

كردزمن در این زمينه می‌گوید، وقتی جنگ شروع شود، دیگر نمی‌توان تأثیر آن را بر اقتصاد جهانی و اقتصادهای ملی منطقه‌ای به طور دقیق مشخص كرد. با این حال روشن است كه كشورهای آسیایی به شكلی استثنایی به نفت و گاز خلیج‌فارس وابسته هستند و بسته شدن خلیج‌فارس اقتصاد جهانی را تهدید می‌كند و قطعاً منجر به واكنش نظامی گسترده برای امنیت صادرات نفت خلیج‌فارس مي‌شود.

وي معتقد است كه خلیج‌فارس هنوز و همچنان تنها راه صدور نفت است. زیرا خط لوله‌ای كه قرار بود نفت عربستان را به شهر صیدا در لبنان برساند، از سال 1984 تا حالا كارش متوقف مانده است. همچنین دو خط لوله‌ای كه قرار بود نفت عراق و عربستان را بندرهای سوریه در مدیترانه برساند، نیز متوقف مانده است. علاوه بر این خط لوله‌ي نفت عراق به تركیه چند بار در سال‌ها تعطیل شده است. خط لوله‌ای هم كه امارات‌متحده با كمك چین در تدارك آن است تا نفت را از ابوظبی به نقطه‌ای بعد از تنگه‌ي هرمز برساند نیز ممكن است مورد حمله‌ي ایران قرار گیرد. همین‌طور خط لوله‌ي واقع در عمان.

كردزمن با ارایه آمار نشان می‌دهد كه تقاضای كشورهای آسیایی برای انرژی به شدت رو به افزایش است و در سایه‌ي این افزایش تقاضا اگر جریان نفت خاورمیانه دچار اختلال شود قیمت نفت سر به آسمان می‌زند. بنا بر آمارهای رسمی، حتی اگر هیچ بحران سیاسی و نظامی در كار نباشد تا سال 2020 قیمت نفت بشكه‌ای 100 دلار و در صورت وضعیت فوق‌العاده، بشكه‌ای 200 دلار خواهد بود.

اخبار ویژه
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها