سرویس سیاسی پایگاه 598-رضا احمد زاده؛ تا چند وقت پیش اگر در جایی خوانده و یا از کسی در باره پیشرو بودن و به روز بودن اصلاح طلبان مطلبی می شنیدم بدلیل بمباران رسانه ای موجود در فضای رسانه های مجازی و مکتوب احساس باور پذیری در درونم بیش از انکار آن جلوه گری می کرد لاکن امروز با خواندن مطلبی در باره آخرین سخنان هادی غفاری سیاستمدار در سایه و پر حاشیه اوایل انقلاب و از بهره مندان اقتصادی آن دوران که در نهایت با کشف سلاح های جنگ شهری در زیر زمینی در مسجد الهادی وی دوباره زنگ حضورش به مرور به صدا در آمد باور کردم که اصلاح طلبی جریانی کاملا مغفول و مرتجع که در گوشه ای از زمان راکد مانده است می باشد جالب اینجاست که در این شرایط حافظه تاریخی ملت را آنقدر پایین گرفته است که گویی ملت بزرگ ایران همه عملکردها و کارهای اصلاح طلبان در طی 32 و اندی سیطره بلامنازع در قدرت قوه مجریه کشور و بروز فاصله طبقاتی شدید و ظهور طبقه اشراف را بکلی از یاد بده است و گوش بدهان آقایان دارند که ایشان را در بزنگاههای انتخاباتی خط دهی کرده و دوباره بر استمرار قدرت سیاسی ایشان رای بدهندو ایشان را از مواهب مادی محروم نسازند. ماحصل سخنان این فرد این بود که: شک نکنید که جامعه اصلاحطلبان را قبول دارد و به آنها رأی خواهد داد»عدهای اصرار دارند که سرمایه اجتماعی اصلاحطلبان ریزش کرده است، تا از این طریق مردم را نسبت به تفکر اصلاحطلبی بدبین و ناامید کنند. واقعیت این است که سرمایه اجتماعی جریان اصلاحات هیچ تکانی نخورده و این طیف مثل همیشه آمادگی دارد در صحنههای مختلف حضوری موثر داشته باشد.اصلاحطلبان همه جوره آماده شرکت در انتخابات ۱۴۰۰ و هر انتخابات دیگری هستند. فقط کافی است گروهی که از درون حاکمیت به راحتی و با هیچ بهانهای چهرههای اصلاحطلب را رد صلاحیت میکنند اجازه بدهند مردم در فضایی آزاد دست به انتخاب بزنند، شک نکنید که جامعه اصلاحطلبان را قبول دارد و به آنها رأی خواهد داد.باید بدانیم که تنها راه نجات تکیه بر تفکر اصلاحطلبی است. اصلاحطلبان تمام تلاششان را به کار میبندند که نظام با اصول اسلامی و البته دموکراتیک اداره شود تا خدشهای هرچند کوچک نبیند.همچنین بعضیها گرفتاری مردم را در حالی دلیلی بر ناامیدی جامعه نسبت به اصلاحات میدانند که اصلاحطلبان این بلا را سر مردم نیاوردهاند.
بنظر می رسد هادی غفاری با توجه به مواضع و عملکردهای اینروزهای اصلاح طلبان می تواند نماینده شایسته ای برای بازخوانی خواب طولانی مدت اصلاح طلبان در مواضع سیاسی شان تلقی کرد با این محورها که:
1- مردم که نه حتی بدنه اجتماعی اصلاح طلبان هم آنان را باور ندارند دلیلش هم تلاش سیاسیون و اصلاح طلبانی مانند هادی غفاری برای القای وجود بدنه ای است که مدتهاست بدلیل نا امیدی از جریان اصلاح طلبی به گوشه ای خزیده و کاری به خودی و رقیب دیگر ندارند. در انتخابات مجلس یازدهم با وجود لیست های اصلاح طلبی شاهد شکست شدید این جریان بودیم که گواهی است بر این مدعا.
2- داستان بدنه مورد ادعایی هادی غفاری آنقدر تلخ شده است که اصلاح طلبان برای ادامه حمایت نه مردم که حتی همان بدنه اجتماعی اصلاح طلبی چشم امید به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا بسته و فرار از بن بست مرگ و زندگی را در این موضوع دانسته و احمد نقیبزاده، فعال سیاسی اصلاحطلب در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت: «اگر بایدن به ریاستجمهوری برسد و به برجام نیز بازگردد یک موفقیت بزرگ نصیب جمهوری اسلامی خواهد شد... اگر بایدن به عنوان رئیسجمهور بعدی امریکا انتخاب شود و ترامپ در انتخابات شکست بخورد شاید نیاز به نرمش نیز وجود نداشته باشد.
3- هادی غفاری بخوبی می داند که اصلاح طلبان دچار فقر سیاسی و به طریق اولی دچار فقر در سیاستمدارانی در تراز حکومت و دولت هستند و اگر هم روزی بخواهند در کورس رقابت های انتخاباتی قرار گیرند فردی در حد و اندازه کسانی که در دفعات قبل معذفی کرده و مورد اقبال مردم قرار گرفته اند در شرایط حاضر ندارند مصداق این ادعا توجه به محمد رضا خاتمی است. روزنامه اصلاح طلب «شرق» با انتشار گزارشی با عنوان «چرا خاتمی نامزد انتخابات 1400 نیست»، محمدرضا خاتمی، اصلاح طلب تندرو، نایب رئیس مجلس ششم (یکی از متحصنین این مجلس)، دبیر کل حزب منحله مشارکت و از فعالان فتنه 88 را یکی از چهره های برجسته و محبوب اصلاح طلب معرفی کرده است که اگر از سد شورای نگهبان عبور کند می تواند یکی از مهمترین شانسهای ریاستجمهوری شمرده میشود!/ فقر بدنه اجتماعی اصلاح طلبان را به جایی رسانده که برای مظلوم نمایی حاضرند به کسی که قطعا شورای نگهبان صلاحیت او را رد خواهد کرد تکیه کنند.
در نتیجه گیری باید افزود که امروز سبد رایاصلاح طلبان در پایین ترین سطه خود قرار دارد و مانند غریقی که دست به هر جایی می اندازد تا خود را نجات دهد هرکسی را برای وارد کردن به میدان می پذیرد و سخنان هادی غفاری بیش از آنکه از سر افتخار به داشته باشد از سر استیصال و تکانه های شدید بین مرگ و زندگی سیاسی جریان متبوع خود است.