وی ادامه داد: دلیل این مسئله اقداماتی است که از دهههای گذشته، مبنی بر کنترل باروری در کشور شروع شده است و پیامدهای نامطلوب ناشی از انجام این اقدامات، آن طور که باید هنوز در جامعه بروز پیدا نکرده است، از این رو ممکن است عموم مردم بگویند که ما از نظر جمعیّتی در شرایط بدی قرار نداریم!
این پژوهشگر حوزه جمعیت تصریح کرد: نرخ فرزندآوری کل در کشور از اوایل دهه 80 به زیر نرخ جایگزینی نزول کرده است! این مسئله آسیبزا است؛ یکی از پارامترها و سنجههای اصلی وضعیت جمعیت یک کشور، نرخ فرزندآوری است که این شاخص در ایران کاملاً بیسروصدا کاهش پیدا کرده و کماکان روند آن کاهشی است.
این پژوهشگر حوزه جمعیت و خانواده خاطرنشان کرد: جمعیت مطلوب یکی از پارامترهای منافع ملی است و بر روی موضوعات مختلف، اثرات پررنگی دارد؛ صنعت، تولید، فرهنگ و… از این جملهاند؛ براساس این نگاه، کشور تا 30 سال آینده در خیلی از موضوعات و زمینهها با مشکلات جدی روبهرو خواهد شد.
وی افزود: یک نوع نگاهی وجود دارد که مدعی است کاهش فرزندآوری و افزایش سالخوردگی جمعیت مثل یک جریان است که همه کشورهای جهان دچار آن شدهاند! از این رو کشور ما نیز در این رابطه از بقیه کشورهای جهان مستثنی نیست؛ وجود تیترهایی مثل "سالخوردگی جمعیت عیب نیست” در برخی از رسانههای داخلی و خارجی ناشی از همین دیدگاه است؛ این نگاه در پی عادیسازی و کاهش نگرانیهای واقعبینانه، دلسوزانه و علمی در حوزهی جمعیت است حتی اگر چنین ادعای غلطی، درست باشد با مراجعه به آمار و پیشبینیهای سازمان ملل متحد میتوان دریافت که وضعیت ایران در موضوع جمعیت به مراتب از بسیاری از کشورهای دنیا بدتر خواهد بود.
خلیلی تصریح کرد: از آنجا که روند نرخ باروری در ایران بهصورت غیرعادی کاهشی بوده است، در نتیجه مشکلی هم که در آینده گریبانگیر کشور میشود به همین میزان غیرعادی است! حقیقت تلخ آن است که ما به صورت غیر عادی سالمند خواهیم شد؛ افزایش جمعیت سالمند در کشور، منجر به افزایش دهشتناک هزینه و مصرف منابع میشود؛ به عبارت دیگر هر چقدر جامعهای سالمندتر باشد، فشار اقتصادی بر روی مردم آن کشور بیشتر خواهد بود؛ طبق پیشبینی سازمان ملل متحد، در سال 1430، بیش از 21 میلیون نفر از جمعیت 93 میلیونی ایران را افراد سالمند(+65) تشکیل میدهند؛ این یعنی 23 درصد از جمعیت کشور! معلوم است که با این روند افزایشی غیرعادی جمعیت سالمندان، نظام سلامت و صندوقهای بازنشستگی کشور در هم میشکند.
وی اضافه کرد: برخی معتقدند افزایش جمعیت باید با توسعه اقتصادی متناسب باشد؛ این حرف غلط نیست اما اینکه بگوییم راه افزایش جمعیت از توسعه اقتصادی میگذرد، قطعاً غلط است! زیرا تجربه عینی نیز، اشتباه بودن این تصور را اثبات کرده است؛ به این صورت که اتفاقاً اقشار مرفه جامعه، فرزندآوری کمتری دارند و این نشان میدهد که ذهنیت مردم نسبت به فرزندآوری تغییر پیدا کرده است؛ در دهه 70 عوامل مختلفی دست در دست هم دادند تا این ذهنیت را تغییر دهند، که موفق هم شدند! به این ترتیب که علاوه بر محروم کردن قانونی مردم از حقوق طبیعی خود مثل تعلق پوشش بیمه و ... تبلیغات ضمنی و گستردهای در راستای شرمندهسازی و تحقیر اجتماعی خانوادههای پرجمعیت در دستور کار قرار گرفت.
این پژوهشگر حوزه جمعیت و خانواده متذکر شد: سرآمد این تبلیغات هم شعار "فرزند کمتر زندگی بهتر” بود، در واقع این تحقیر اجتماعی از عوامل اصلی کاهش نرخ فرزندآوری در کشور شد، در نتیجه برای حل مسائل جمعیتی به این حوزه باید دقت نظر داشت.