گفته میشد نابویایی (آنوسمی) یا کاهش حس بویایی یا هیپوزمی ناگهانی، میتواند مرتبط با کووید-۱۹ باشد. در برخی افراد نابویایی از نشانههای اولیه و در برخی تنها علامت ابتلا به کووید-۱۹ است. از این رو میتوانیم به نابویایی به شکل روشی تشخیصی نگاه کنیم.
در واقع، با همهگیری جهانی کروناویروس جدید، از دست دادن ناگهانی حس بویایی بهخصوص در شهرهایی که سرعت شیوع عفونت بالاست، بیش از هر عامل دیگری به کووید-۱۹ مرتبط است. چند ماه پس از این گزارشها و پژوهشهای بالینی، پژوهشگران مدلی را برای توضیح چگونگی از دست رفتن حس بویایی به علت ابتلا به کووید-۱۹ ارائه کردهاند.
از دست دادن حس بویایی به علت انسداد بینی رخ میدهد که مانع از رسیدن مولکولهای بو به گیرندههای بویایی در بینی میشود. نداشتن بویایی میتواند به علت سرماخوردگی ساده، عفونت ویروسی، مراحل ابتدایی بیماری آلزایمر و پارکینسون یا افزایش سن باشد.
سارس (Sars) و مرس (Mers) از خانواده کروناویروس نیز باعث سرماخوردگی و از دست دادن حس بویایی میشوند، ولی مثل کووید-۱۹ کشنده نیستند. نابویایی و هیپوزمی بسیار رایج هستند، ۴/۱۲درصد آمریکاییهای بالای ۴۰سال هیپوزمی و ۳ درصد آمریکاییها در سنین مختلف نابویایی را تجربه میکنند.
اما در مورد کروناویروس جدید، الگوی از دستدادن حس بویایی متفاوت است. بیماران نابویایی ناگهانی و همین طور برگشت ناگهانی و کامل حس بویایی خود را طی یک یا دو هفته گزارش میدهند. اما برای برخی نیز تا چند هفته بعد حس بویاییشان برنمیگردد.
در حال حاضر اختلال در حس بویایی در اوج همهگیری از نشانههای اصلی کووید-۱۹ است، اما به خودی خود علامت تشخیص کووید-۱۹ نیست؛ بلکه پیشبینی است از آن چه بیمار ممکن است تجربه کند. پژوهش جدید دانشگاه کالیفرنیا روی گروه کوچکی از بیماران بیان میکند بیمارانی که بویایی خود را از دست میدهند بیماری خفیفتری خواهند داشت و با احتمال کمتری به بستری در بیمارستان نیاز پیدا میکنند. با وجود اینکه بررسی روی گروه کوچکی از بیماران بوده اما از دست دادن بویایی برای پیشبینی بیماری میتواند موثر باشد.
خبر خوب این است که از دست دادن ناگهانی حس بویایی در کووید-۱۹ به شناخت بهتر عملکرد ویروس کووید-۱۹ کمک میکند. در اوایل اسفند ۹۸، پژوهشگران حوزه حسگرهای شیمیایی شروع به بررسی گزارشهای نابویایی مرتبط با کووید-۱۹ در توییتر و دیگر فضاهای مجازی کردند و یک گروه بینالمللی به نام کنسرسیوم تحقیقات جهانی حسگرهای شیمیایی (Global Chemosensory Research Consortium) تشکیل دادند.
نتیجه این همکاری فوقالعاده و سریع، شکلگیری یک نظرسنجی اینترنتی به سرپرستی دانشگاه پنسیلوانیا و جمعآوری دادههای جهانی بود. تا به امروز بیش از ۳۰ هزار پاسخ به این نظرسنجی به ۳۱ زبان جمعآوری شده است. نتایج این نظرسنجی به محققان امکان بررسی وجود رابطه احتمالی بین کاهش حس بویایی، چشایی یا حساسیت شیمیایی دهان، بینی و پوست با کووید-۱۹ و سایر بیماریهای تنفسی کمک میکند.
۱۱ روز پس از انتشار این نظرسنجی، اولین مقاله با توجه به دادههای آن نشان میداد که به طور میانگین ۸۰ درصد مبتلایان حس بویایی، ۶۹ درصد حس چشایی و ۳۹ درصد مبتلایان عملکرد حسگرهای شیمیایی خود را از دست میدهند. گیرندههای حسی در انسان شامل گیرندههای دما، درد، مکانیکی، نور و شیمیایی هستند. مقاله بعدی به تفاوتهای بین علائم پاسخ به محرکهای شیمیایی اندامها یا گیرندههای بدن بیماران کووید-۱۹ در مقایسه با سایر بیماریهای تنفسی خواهد پرداخت.
این پژوهش بینالمللی به صورت علم باز (Open Science) است، با فرضیات، کدهای آنالیز و دادههای قابل دسترس برای همه و با همکاری گروه بزرگی از دانشمندان (حدود ۷۰۰دانشمند) برای تحلیل دادههایی که به صورت جمعسپاری جمعآوری شدهاند. چند پژوهش جمعسپاری دیگر نیز در مراحل اولیه یا نهایی برنامهریزی خود قرار دارند که در آینده نزدیک منتشر خواهد شد.
احتمالا اکنون میپرسید چرا نیاز داریم که نظرسنجی به ما بگوید که نابویایی یکی از علائم است؛ آن هم وقتی گزارشهایی جهانی از نابویایی در اخبار وجود دارد و پروژههای دانشمندان را به این سمت سوق میدهد؟
سرعت ابتلا به کووید-۱۹ در سرتاسر جهان به این معنی است که نسبت به شرایط عادی افراد بیشتری به این ویروس تنفسی آلوده میشوند. آلوده شدن با ویروسهای تنفسی اغلب میتوانند به نابویایی و از دست دادن حس چشایی موقت یا حتی دائمی منجر شوند. با داشتن تعداد قطعی افراد مبتلا میتوانیم سطح معمول نابویایی در بیماران را مشاهده و به شرایط غیر عادی پیش آمده رسیدگی کنیم.
از برخی مطالعات اولیه به نظر میرسد که نابویایی مشاهده شده با ابتلا به کووید-۱۹ در بین ۳۰ تا ۹۸ درصد بیماران بستری در بیمارستانها وجود دارد و بسیار بیشتر از نابویایی همراه با سایر عفونتهای تنفسی از قبل شناخته شده است.
انجام آزمایش عملکرد بویایی به علت مکانها، فرهنگها و سناریوهای مختلف دشوار است و نمیتوان استانداردی برای آن تعریف کرد. همین امر منجر به واریانس بالا در تخمین شیوع هیپوزمی میشود. یکی دیگر از پژوهشهای بینالمللی جمعسپاری از مردم خواسته تا با آنچه در خانه دارند حس بویاییشان را بسنجند و برای مثال شدت بوی کره بادامزمینی، وانیل و خمیردندان را گزارش دهند.
یک بررسی جدید روی زیرمجموعه این دادهها در سوئد نشان داده مسیر شیوع هیپوزمی منطبق بر سرعت تخمین زده شده برای درگیری افراد به این بیماری است. این پژوهشها نشان میدهد علت خاصی در مورد این ویروس وجود دارد که به حس بویایی حمله میکند و این ممکن است در درک ما از چگونگی عملکرد ویروس کمک کند.
در ابتدا تصور میشد احتمالا ویروس کووید-۱۹ نورونهای بویایی را آلوده و تخریب میکند. نورونها همان سلولهایی هستند که سیگنال بو را از مولکولهای سازنده بو در بینی ما به ناحیهای از مغز منتقل میکنند که کارش تفسیر سیگنال بو است.
این گروه بینالمللی بهتازگی بیان کردهاند که پروتئینهای ACE2 را که ویروس نیاز دارد تا به سلول حمله کند، در نورونهای بویایی پیدا نکردهاند. اما در عوض آنها را در سلولهای سرتولی یا نگهدارنده که از نورونهای بویایی پشتیبانی میکنند، مشاهده کردهاند. به نظر میرسد ویروس به همین سلولهای پشتیبان آسیب وارد میکند و نورونهای بویایی را که مستقیما به کورتکس مغز در پیاز بویایی وصل هستند، دست نخورده باقی میگذارد. در اینجا واکنش ایمنی بدن، ورم آن ناحیه است. اما وقتی سیستم ایمنی با ویروس درگیر شود، ورم از بین میرود و مولکولهای بو به گیرندههای آسیب ندیده میرسند و حس بویایی به حالت طبیعی برمیگردد.
بازیابی نسبتا سریع بویایی در بیشتر بیماران نشاندهنده از بین نرفتن سیستم نورونهای حس بویایی است. اگرچه این نورونها در طول زندگی بازسازی میشوند، اما این اتفاق سریع رخ نمیدهد و ۳۰ روز یا بیشتر طول کشیده و حس بویایی بهتدریج بهبود مییابد. برخی افرادی که دچار نابویایی در اثر ویروس شدهاند، هنوز حس بویایی خود را به دست نیاوردهاند. این امر ممکن است اشاره به مرگ گسترده نورونها یا آسیبهای مرکزی در برخی افراد داشته باشد.
از آنجا که علائم بویایی خیلی زود و قبل از علائم تنفسی هنگام بیماری بروز میکنند، این علامت در تشخیص زودهنگام ابتلا به بیماری بسیار مهم است، زیرا ممکن است ویروس وارد سلولهای اپیتلیایی حس بویایی شده باشد.
التهاب در اپیتلیوم یا بافت پوششی حسی میتواند جریان هوا را به شکاف کوچکی که در بالای بینی است محدود کند؛ بدون اینکه فرد احساس گرفتگی بینی یا وقفه تنفسی داشته باشد؛ چنان که این امر در گزارشی از یک بیمار منتشر شده است. آسیب به سلولهای سرتولی یا سلولهای پشتیبان (sustentacular cells) در اپیتلیوم حسی میتواند روی عملکرد نورونهای حسی از جهات سوختوساز، ساختاری و التهابی تاثیر بگذارد. بنابراین حتی اگر بو به نورونها برسد، ممکن است آنها قادر به انتقال سیگنالها نباشند.
شواهدی وجود دارد که ویروس کووید-۱۹ میتواند از طریق بینی و پیازهای بویایی و سایر مسیرها به سیستم عصبی مرکزی راه پیدا کند، بدون اینکه به نورونهای حسی حمله کرده باشد. گرچه، الگوی بیانی ACE2 و TMPRSS2، حمله ناگهانی و بهبود به نسبت سریع نشان میدهند که نابویایی ناشی از کووید-۱۹ به علت تخریب سیستم عصبی مرکزی نیست بلکه به علت از دست دادن اطلاعات بویایی قبل از رسیدن به مغز است. اگر سیستم عصبی مرکزی آسیب میدید روند بهبود آهستهتر میبود و با علائم پیچیده دیگری همراه میشد؛ مثل بویایی پریشی (Parosmia) یا توهم بویایی (Phantosmia) که تاکنون گزارش نشده است. یعنی فرد به ترتیب به جای استشمام بوی طبیعی، بوی ناپسندی احساس کرده یا بوی چیزی را احساس میکند که در آنجا وجود ندارد.
هنوز سوالات بسیاری در این زمینه وجود دارد، اما انجام همکاریهای بینالمللی بیسابقه و به اشتراکگذاری دادههای اولیه بدون شک تحقیقات علمی را سریعتر از معمول پیش میبرد. ارتباط حس بویایی سرنخ مهمی در پیبردن به مکانیسم ویروس است و در این پژوهشها از چند دهه مطالعه بنیادی در زمینه گیرندههای حسی که تا امروز درموردشان ابهامهای نسبی وجود داشت، استفاده میشود و نابویایی به نقطه عطفی در ناتوانیهای حسی تبدیل شده است.
منابع: Scientific American و the Conversation