به صراحت بیان معصوم زیارت روی بردار خانه-عتبه اگر
پیاده باشد، کاملترین شکل خود را مییابد: من خرج من منزله یرید زیارة قبر
الحسين إن كان ماشياً.
این یعنی با ارادهی پیاده رسیدن به مزار،
پیادهروی کامل روی این بردار به حائر میرسد و پیادهروی قاصر جایی روی
این بردار میایستد و از دور زیارت میکند.
پیادهروی کامل اتفاقی
رائج در عراق حتا در مسافتهایی دور است. این شاید به آن دلیل است که
عراقیها سنت زیارت را پیاده از خانه آموختهاند و در آشناترین مصداق آن
اربعین، از مبدأ پیادهروی و موکبداری و شبکهسازی کردهاند.
پیادهروی
قاصر اگر چه در عراق نیز معمول است اما هر چه از کانون عتبات به لبههای
جهانی امت میرویم رائجتر میشود تا آن جا که در آن سوی آبها در جایی چون
قارهی امریکا و استرالیا چارهیی جز پیادهروی قاصر در کار نیست.
با
پذیرش پیادهروی قاصر در کنار پیادهروی کامل، بردار خانه-عتبه در عمق امت
تا حائر مزار مبدل به یک نقطهچین خواهد بود و آن نقاط میانی مسیرهای خطی
را نقطهی چاووش میتوان نامید.
نقطهی چاووش یک آستانه در بردار
پیادهی خانه-عتبه است که در امر زیارت میتوان به آن رسید و روی آن ایستاد
و یا از آن رد شد. این یعنی چاووش کردن رسیدن و ایستادن روی یک نقطهی
چاووش با ارادهی رفتن به زیارت مزار است.
آخرین نقطهی چاووش
عتبهی حسینی را حرم حضرت عباس میتوان دانست؛ آخرین نقطهیی که در
پیادهروی به آن باید برسیم و در آن بایستیم و چاووش بخوانیم و آخرین بازه
را در بینالحرمین تا حائر حسینی طی کنیم.
آستانهی خانهی هر کدام
از مؤمنین به صراحت بیان معصوم نخستین نقطهی چاووش است؛ نخستین آستانهیی
که باید به آن رسید و روی آن رسید و پیادهروی روی بردار خانه-عتبه و
قدمشمار آن بیان از آن شروع میشود.
در فاصلهی نخستین نقطهی
چاووش و آخرین نقطهی چاووش عتبهی حسینی فراوانی نقطهی چاووش وجود دارد
که شاخصترین آنها شاید هماینها باشد: نقطهی چاووش محله، نقطهی چاووش
روستا، نقطهی چاووش شهر، نقطهی چاووش استان، نقطهی چاووش کشور.
نخستین
چاووش کردن و حتا چاووش خواندن ما هماین رسیدن به آستانهی در خانه با
نیت زیارت عتبه است و پس از آن به چاووش کردن در محله و شهر و کشور
میرسیم.
در این اسلوب کسانی دیگر هم هستند که تا آستانهی خانه یا
محله یا شهر با ما به طرف عتبه همگام میشوند و در آن جا چاووش میخوانند و
ما به طرف عتبه رد میشویم و آنها قصر میکنند و به خانه بر میگردند.
این
همآن سنت تاریخی چاووشخوانی در پیشینهی ما بوده است: رفتن تودههای
مؤمنین تا نقطههای چاووش و زیارت قاصر و بدرقه و رها شدن نخبههایی به قصد
زیارت کامل.
و چارهی ما در دورهی همهگیری چیزی بیش از امتداد
هماین سنت نیست: چاووش کردن تا آن نقطهیی که میشود؛ مرز عراق اگر بسته
ماند تا نقطههای چاووش ملی روی صفر مرز میتوان رفت و برگشت و مرزهای شهر و
روستا اگر بسته شد تا حد ترخص آنها میتوان چاووش کرد.
حتا با
قرنطینهی درون شهر باز تا نقطههای چاووش محلهها میتوان رفت و اگر
قرنطینه از در خانه بود کار ما چاووش کردن تا آستانهی در خانهمان به طرف
کربلاء خواهد بود.
با این اسلوب نه پیادهروی اربعین و نه زیارت
غدیر و عرفه و نه حتا دستهی عاشورا و هیأت شبهای محرم تعطیل نمیشود.
تنها تفاوت این الگوی تعظیم شعائر آن است که نه پی تجمع که پی تقرب هستیم.
چاووش
کردن تبدیل شعائر زیارت از تجمع عریض به تقرب عمیق است. یعنی شریانهای
پراکندهی بردار خانه-عتبه بی آن که پی ازدحام با هم باشند در شبهای محرم
یا روز غدیر و اربعین تا هر جا که بتوانند چاووش میکنند و چاووش میخوانند
و بر میگردند؛ تا آستانهی خانه، یا آستانهی محله، یا آستانهی شهر.
اسلوب
چاووش از طرفی امکان پیادهروی واقعی و نه نمادین را برای تمام مؤمنین در
تمام عالم میسر میکند و در هر کشور و قارهیی شریانهای پیادهروی اربعین
را ترسیم میکند و از طرف دیگر مسألهی جاماندههای اربعین در شهرهای ما را
با آوردن پیادهروی و موکبداری و شبکهسازی آنها روی بردار خانه-عتبه حل
میکند.
چاووش کردن نه تنها انحصار تصمیم و تعطیل در بارهی مناسک
اربعین را از دولت عراق یا حتا دولت ایران میگیرد بل که امکان پیادهروی
در تمام شبها و روزهای زیارتی حضرت سیدالشهداء را به تمام مؤمنین در تمام
زمانها و مکانها میدهد.
چارهی ما در امر زیارت روی محور خانه-عتبه برای امسال و هر سال روشن است: چاووش کردن...