به گزارش "598"؛ لیگ نوزدهم برای مهاجم 30 ساله و میانرودی صنعت نفت ،تا اینجا یک فصل خوب بوده است؛ شاید بهترین فصل از دوران حضور این بازیکن در فوتبال ایران. عیسی آل کثیر فصل گذشته در پیکان و در حالی که تنها در 7 بازی کل 90 دقیقه را بازی کرد ، 8 گل به زد که با توجه به 1287 دقیقه حضورش در زمین ، هر 160 دقیقه یک گل برای این تیم به ثمر رساند.
در لیگ هفدهم او آخرین فصل حضورش را در نفت تهران سپری می کرد؛ که به نوعی آخرین سال حیات این باشگاه قدیمی هم بود، فصلی پر از مشکلات بزرگ و عجیب برای این تیم اما آل کثیر 8 گل برای این تیم زد. او که سابقه آقای گلی در رقابت های لیگ دسته یک با تیم آلومینیوم هرمزگان و زدن 21 گل در 33 مسابقه فصل را دارد ، در لیگ برتر اما امسال و در تیمی که دراگان اسکوچیچ در ابتدای فص ساخت شکوفا شد. مهاجمی که در همان تعطیلات نیم فصل تبدیل به چهره اصلی نقل و انتقالات شد و پرسپولیس مشتری جدی اش بود. او درحالی توانسته 10 گل در لیگ برتر به ثمر برساند که در 5 مسابقه اخیر صنعت نفت نتوانسته گلزنی کند هرچند نفت در تمام این هفته ها با مشکلات بزرگ و عجیبی مثل رفتن دراگان اسکوچیچ و کمبودهای جدی مالی مواجه بوده است. با این وجود آل کثیر که اکنون با دوگل کمتر نسبت به شهریارمغانلو مهاجم پیکان در رده دوم جدول گلزنان در کنار مهدی ترابی قرار گرفته ، انگیزه زیادی دارد تا بتواند با افزایش گل هایش در بازی های باقیمانده اولین عنوان آقای گلی اش در لیگ برتر را به دست بیاورد. عنوانی که می تواند فصل جذاب این مهاجم قدرتی و سرعتی و گلزن را رویایی کند. فصلی که به نظر می رسد در پایانش او را عاقبت راهی یکی از تیم های بزرگ فوتبال ایران کند. با عیسی آل کثیر درباره شرایط و موفقیتش در این فصل گفت و گویی انجام دادیم که در زیر می خوانید:
دلتنگی برای گل زدن
مگر می شود مهاجم دلش برای گل زدن تنگ نشود. من همه تلاشم را می کنم که گل بزنم اما این اتفاقی است که ممکن است برای هر مهاجمی رخ بدهد. با اینحال من تا بازی آخر تمام انرژی ام را می گذارم که بتوانم گل بزنم.
حس آقای گلی
من یک بار در لیگ یک و با آلومینیوم هرمزگان عنوان آقای گلی را به دست آوردم. گل زدن مثل یک ماده انرژی زا می ماند و هرکسی گل می زند در تمرینات و مسابقات سرحال تر و شاداب تر و با اعتماد به نفس تر است. آقای گل شدن حس خیلی خوبی است. فکر می کنم همه مهاجمان دنیا وقتی آقای گل می شوند اعتماد به نفس بیشتری پیدا می کنند و قطعا بیشتر مورد توجه باشگاه های خوب، رسانه ها و هواداران قرار می گیرند.
فصل سخت و جذاب نفت
اتفاقات زیادی در این فصل رخ داد، جدایی مربی ، مشکلات مالی و بعد هم ویروس کرونا که باعث شد نتوانیم تمرین درستی داشته باشیم. توی خانه نمی شود تمرین کرد. خانه ما حیاط دارد اما حیاطش کوچک است و اگر حیاط بزرگ هم باید نمی شود در آن تمرین کرد. بازیکنان اروپایی در خانه شان زمین فوتبال، سالن وزنه و استخر اختصاصی دارند. بعید می دانم فوتبالیستی در ایران باشد که زمین فوتبال و سالن وزنه در خانه اش داشته باشد. در مجموع امکانات ما با بازیکنان اروپایی قابل قیاس نیست.
25 گل در یک فصل
اینکه بگوییم یک بازیکن در یک فصل 25 گل بزند در حرف آسان است ما موفقیت با یک برنامه ریزی عالی و سرمایه گذاری مناسب به دست می آید و فقط دست بازیکن نیست. امکانات خوب وپرداخت پول به موقع خیلی نقش دارند. به نظر من 50 درصد ماجرا بازیکن است و 50 درصد بقیه اش دست باشگاه است. زمین چمن یکی از مهمترین ابزار پیشرفت در فوتبال است که ما در این زمینه مشکل داریم.
امکانات باشگاه های ایرانی
در بین باشگاه های ایران خیلی کم باشگاهی هست که این امکانات و ثبات را برای موفقیت داشته باشد. فکر کنم نهایتا سه یا چهار باشگاه هستند که امکاناتشان خوب است. موفقیت در یک فصل نیازمند یک طراحی و برنامه ریزی بسیار جدی و دقیق است چرا که یک فصل چهار تا بازی نیست! اگر برنامه ریزی اصولی و دقیق و ثبات فنی وجود داشته باشد بازیکن هم می تواند موفق شود. نه فقط برای من که مهاجم هستند برای همه بازیکنان و در هر پستی که هستند اینگونه خواهد بود.
ستاره های ایرانی
ایران استعدادهای بسیار خوبی دارد اما این ها باید از بچگی تحت آموزش و مراقبت قرار بگیرند. من خودم به عنوان یک بازیکن حرفه ای امکانات مورد نیاز رسیدن به موفقیت های بالا را ندیدم، چیزهایی مثل روانشناس، دکتر تغذیه یا مسایلی از این دست را فقط راجع به آن ها شنیده ام و می دانم که این ها در موفقیت بازیکن نقش دارند. با این حال از نظر من استعدادهای ایرانی فوق العاده هستند؛ علی کریمی و علی دایی نشان دادند که ایران بازیکنان بزرگی دارد.
استعدادهای جنوبی
(بازیکنان و استعدادهایی که از شهرها و استان های جنوبی ایران می آیند عمر فوتبالشان کوتاه است.) این چیزی است که در این سال ها زیاد شنیده ام ولی قبول ندارم. ایمان مبعلی و پژمان منتظری تا 35 سالگی در بالاترین سطح بازی کردند. شاید یک بازیکن در دو سال اشباع شود و یکی دیگر در بیست سال ، فکر نمی کنم این موضوع ربطی به جنوبی یا شمالی بودنش داشته باشد.
دیر مطرح شدن در فوتبال ایران
در حال حاضر سی ساله هستم و شاید اگر در شانزده سالگی تحت نظر استعدادیاب و در یک مدرسه فوتبال خوب بودم خب قطعا زودتر مطرح می شدم. نه من که خیلی از بازیکنان اینگونه هستند که اگر ازنوجوانی تحت نظارت حرفه ای و اصولی قرار می گرفتند می توانستند زودتر به موفقیت برسند. اما این موضوع هم هست که کسانی که دیر مطرح می شوند قطعا خیلی تلاش کرده و فقط خودشان بوده اند که تا اینجا رسیده اند.
داستان فوتبالیست شدن
من در هجده سالگی شروع کردم، جایی که زندگی می کردم(میانرود جای نزدیک به شهر دزفول) کسی من را نمی دید اما مثل دیوانه ها تمرین می کردم و می گفتم بالاخره خدا می بیند که دارم تلاش می کنم. خودم به خودم انگیزه می دادم. یک روز یکی از دوستانم که در اهواز فوتبال بازی می کرد برای دیدن خانواده اش به شهر ما آمده بود و یک بازی دوستانه انجام دادیم. من خوب بازی کردم و این دوستم گفت که اگر می خواهی می توانم تو را به تیم حفاری اهواز ببرم. من از خدایم بود. یادم هست که ساعت 3 قرار بود که به اهواز برویم و من از سه ساعت زودتر در آن گرمای وحشتناک در خانه دوستم منتظر نشسته بودم. چیزی که می گویم تنها گوشه ای از سختی هایی است که کشیدم؛ همین الان هم سختی می کشم. نه فقط من که خیلی از فوتبالیست ها چنین شرایطی دارند. امکاناتی که باید نیست و بازیکن باید فشار چند برابری بگذارد.
دوراهی پول و فوتبال؟
اگر در آینده فوتبالم بر سر دوراهی پول و موفقیت قرار بگیرم قطعا انتخابم فوتبال و موفقیت خواهد بود. درست است که پول خیلی مهم است ، من اگر کریس رونالدو هم بشوم کسی نمی آید اجاره خانه ام را بدهد اما دوست دارم به جایگاهی که دلم می خواهد برسم. وقتی به هدف فوتبالی ام برسم ناخودآگاه پول هم خودش می آید. اولویت من موفقیت است؛ پول شاید یک سال باشد اما موفقیت ماندگارتر است.
چند هفته بدون گل
فوتبال یک ورزش تیمی است و هرچقدر هم یک نفر تمام تلاشش را بکند نمی شود، باید همه تیم خوب باشند وتلاش کنند. برای گلزنی هم بعضی مواقع اتفاقاتی می افتد که دست خود آدم نیست. گاهی هرچقدر تلاش می کنید آن اتفاق که باید نمی افتد. البته که انسان به امید زنده است، 6 بازی دیگر باقی مانده و باید تمام تلاشمان را بکنیم که نتیجه خوبی بگیریم و انشالله که من هم بتوانم گل بزنم.
اگر در یک تیم دیگر بودم...
صنعت نفت یکی از بهترین تیم های لیگ امسال بود. این حرف خود من نیست و خیلی از کارشناسان چنین اعتقادی دارند. می توانستیم سهمیه آسیا را به راحتی بگیریم اما در اثر یکسری اتفاقات مثل جدا شدن سرمربی تیم لطمه خورد. من صنعت نفت امسال را خیلی دوست دارم، بازیکنانی داریم که مکمل همدیگر هستند. امسال توانستیم تراکتور را که نباخته بود ببریم و یا به سپاهان که برای قهرمانی بسته شده است 4 گل زدیم. ضمن اینکه فوتبال خوبی بازی می کردیم. راستش دوست داشتم در تیم خودم(صنعت نفت) بودم و چون این تیم را خیلی دوست دارم. الان هم خوب هستیم اما گاهی اتفاقاتی می افتد که دست خود آدم خارج است. همه تیم دنبال موفقیت هستند اما گاهی اتفاقاتی که دوست داریم رخ نمی دهد.با اینحال شک ندارم در بازی های آینده به دوران اوجمان برمی گردیم.
گل های شیخ دیاباته
درباره نحوه گلزنی دیاباته و آن شوت های محکمی که درون هجده قدم می زند فکر می کنم این ها استعداد ذاتی مهاجم است. دیاباته بازیکن خیلی خوب و مهاجم سطح بالایی است و اعتماد به نفس لازم را دارد. او در فوتبال فرانسه بازی کرده است. به نظر من تمام کسانی که در جدول گلزنان در رده های بالا هستند مهاجمان خیلی خوبی هستند چرا که اگر خوب نبودند در چنین جایگاهی حضور نداشتند.
بهنام سراج و کم کاری بازیکنان
(بهنام سراج بعد از تساوی با نساجی گفت که بعضی از بازیکنان با جان و دل برای تیم بازی نمی کنند)
آقای سراج با همه بازیکنان رفیق است و من در بدترین شرایط هم کوچکترین بی احترامی از این مربی ندیدم. شاید در شرایط بازی و فشار بالایی که بود آن حرف را زده است. به نظر من اصلا چنین چیزی نیست که کسی تمام تلاشش را برای تیم انجام ندهد. همه با تمام وجود در خدمت تیم هستند و شاید آقا بهنام تحت فشار بازی این حرف ها را زده است.
پیشنهادات و فصل آینده
هنوز برای فصل بعد تصمیم نگرفته ام. تمام تلاشم این است که در این 5 بازی بهترین عملکردم را داشته باشم. برای تصمیم گیری برای آینده وقت هست. فعلا تمام تمرکزم روی تیم خودم است.