سرویس سیاسی پایگاه 598-محمدحسین همتی نژاد؛ 1_ در اردیبهشت سال 1389 خبر صدور حکم اعدام پنج فرد، باعث ایجاد موجی از اعتراضات از سوی شخصیتهای سیاسی و رسانهای در کشور شد. در آن برهه که کشور هنوز درگیر حواشی فتنه 88 بود؛ «زهرا رهنورد» در یادداشتی با زير سوال بردن حکم الهی اعدام، نوشت: "آیا این اعدامهای شتابزده برای زهر چشم گرفتن از مردم در سالگرد بیست و دوم خرداد بوده است؟ آیا اعدام زنان و خشونت در حق لطیف ترین بندگان خدا، موجب سرافرازی حاکمیت است یا نشان ضعف و ذلت آن؟ و این درحالی است که به فرموده پیامبر، زن به ریحانه تشبیه می شود: «إنَّ النّساء ریحانة»"
میرحسین موسوی و مهدی کروبی در بیانیههایی جداگانه اعدامیها را «مظلوم» نامیدند و به نوعی سعی کردند که این احکام را به ادعاهای دروغشان در انتخابات سال 88 مرتبط کنند.
در دیگر محافل نیز، بسیاری از روزنامهنگاران، برخی بازیگران و چهرههای ادبی با این اعتراضات همراهی کردند؛ فارغ از اینکه این افراد، قبل از ماجرای فتنه 88 بازداشت شده بودند و 4 نفر از این 5 نفر، جرمشان همراهی و عضویت در گروه تجزیه طلب «پژاک» و اقدام مسلحانه علیه کشور بوده است.
اندکی پس از اعدام این افراد، گروهک تروریستی «پژاک» در بیانیهای، این اقدام جمهوری اسلامی را محکوم کرده و خانوادههای اعدامیان، گویی شهیدی در راه اهداف مقدس و عالیهشان را از دست داده باشند؛ علنا به تجزیه طلبی و عضویت در پژاک افتخار کرده و در گفتوگو با رسانههای ضد انقلاب این موضوع را ابراز میکردند. اعترافاتی که هنوز هم میتوان در آرشیو رسانههای پژاک و ضدانقلاب آنها را پیدا کرد.
مشابه این ماجرا بعدتر و در ابعادی دیگر تکرار شد. اما آنچه که در اینجا مورد نقد، تامل و حتی بررسی است؛ دستگاههای مسئول، تلاش شایسته و درخوری جهت پاسخگویی نکردند. درحالی که میشد به جای بیانیه خوانی، تنها محتوای سایتهای پژاک را نشر داد!
2_ در سال 91 مستندی تحت عنوان «کلوب ترور» از سیمای ملی پخش شد. در این مستند 13 نفر به جاسوسی اعتراف کردند. تعدادی از متهمان اعتراف کردند که به اسرائیل رفته، آنجا آموزش ترور و استفاده از مواد منفجره را دیدهاند و برای ترور دانشمندان اتمی یه ایران بازگشتهاند اما پس از گذشت 7 سال از این ماجرا، کاشف بعمل آمد که تمامی متهمان این پرونده بیگناه بوده و آزاد شدهاند.
این قضیه ضربه بزرگی به اعتبار بخشی از دستگاههای امنیتی کشور و سیستم قضایی وارد کرد. مشاهدات میدانی و فضای مجازی نشان میدهد ماجرای متهمین قتل دانشمندان هستهای، افکار عمومی را در قبال اعترافات تلویزیونی، تا میزان چشمگیری بدبین کرده است.
مع الاسف در اینجا نیز، دستگاه پیگیر پرونده و مسئولین قضایی، پاسخ شایستهای در برابر ابهامات ماجرا ارائه نکردند و این قضیه ابتدا توسط شبکه بیبیسی فارسی بود که افشا شد. درحالی که با توجه به ابعاد ماجرا و تعداد متهمین، دستگاه قضایی میبایست ابتدا خود به این اشتباه بزرگ و قصورات صورت گرفته اذعان میکرد!
3_ این روزها خبر حکم اعدام 3 جوان، فضای خبری جامعه و شبکههای اجتماعی را با موضوعی مشابه صدور اعدام شیرین علم هولی و همدستانش مواجه کرده است. به گفته قوهقضاییه این افراد در سرقت با سلاح سرد دست داشتهاند و از آن طرف شبکههای ضدانقلاب نیز مدعیاند که این احکام به خاطر شرکت در اعتراضات آبان ماه است که صادر شده!
در اینجا نیز متاسفانه ضعف آگاهی بخشی و شفاف سازی به چشم میخورد. کافی است سری به فضای مجازی بزنید؛ حتی اکانتها و حسابهای افراد انقلابی و منتسب به نظام هم در موضع صریح گرفتن در قبال چنین پرونده ای محتاط و یا منفعلاند.
شاید اینطور استدلال شود که آبروی اشخاص مهم بوده و به همین دلیل موضوعاتی این چنینی از پیش به سمع و اطلاع مردم نرسیده و یا دستگاه قضایی از بیان جزییات آن معذور است که در این صورت جای سوال است که آیا آبروی نظام برخواسته از خون هزاران شهید کم اهمیتتر از آبروی این افراد است!؟
4_ سایت میزان در تاریخ مرداد 93 توسط قوه قضاییه راه اندازی شد و به نظر میرسد یکی از اصلیترین اهداف تشکیل آن، اقناع و تنویر افکار عمومی و مقابله با فضاسازیهای این چنینی است. به عبارتی قوه قضاییه متوجه این امر مهم شده که باید برای اذهان پرسشگر، پاسخ داشت و به همین منظور، خود به صورت مستقیم و تخصصی به عرصه خبر ورود پیدا کرده است.
در وضعیتی که فضا به اصطلاح غبار آلود و مسموم است و حجم تبلیغات گوناگون و سنگین رسانههای ضدانقلاب، خارجی و خارج نشین در حال انتقام گیری از جمهوری اسلامی هستند؛ تنها چیزی که میتواند مشخص کند پروندهی سه فرد مذکور، شبیه ماجرای تروریستهای پژاکی است و یا سرنوشتی مشابه به متهمین قتل دانشمندان هستهای دارد، این است که بازوهای رسانهای قوه قضاییه در چنین مواقعی بهتر عمل کنند و قبل از فضاسازیها با ارائه مستندات، اقناع سازیها را انجام دهند.