تبادل زندانیان میان ایران و آمریکا طی
چند ماه گذشته با وجود آنکه در میانه روابط پرتنش میان 2 کشور انجام شده،
چندان موضوع عجیبی نیست. آنچه عجیب است محتوای توئیت دونالد ترامپ پس از
آزادی «مایکل وایت» افسر بازنشسته نیروی دریایی ایالات متحده در 5 ژوئن/ 16
خرداد است که در آن ترامپ ضمن تشکر از ایران گفته بود: این [تبادل
زندانیان] نشان میدهد یک معامله امکانپذیر است. وی چند ساعت پس از این
توئیت بار دیگر در قالب یک توئیت با تشکر دوباره از ایران گفته بود: برای
معامله بزرگ تا انتخابات آمریکا صبر نکنید. من برنده خواهم شد. اکنون
میتوانید توافق بهتری داشته باشید.
این 2 توئیت صرفا نظر رئیسجمهور آمریکا نبود و مواضع مقامات دولت آمریکا
پس از این توئیتها نشان میداد وی تاکتیک جدید دولت خود مبنی بر پیشنهاد
مذاکره با ایران برای دستیابی به یک توافق جدید، آن هم پس از ماهها سکوت
درباره مذاکره را بیان کرده است. از جمله «برایان هوک» نماینده ویژه وزارت
خارجه آمریکا در امور ایران در همان روز جمعه با صحه گذاشتن بر سخنان ترامپ
گفته بود: «اگر ما بتوانیم به یک توافق جامع بر اساس آنچه به عنوان یک
توافق جدید با ایران ترسیم کردهایم، برسیم، این به نفع مردم ایران خواهد
بود».
یک: پس از آشوبهای آبان 98 در ایران و دفاع تمامقد مقامات آمریکایی از
این آشوبها، ترامپ دیگر موضوع مذاکره را مطرح نکرد. تا پیش از این و پس از
خروج آمریکا از برجام که به دلیل دستیافتن به توافقی بهتر از آنچه در
دوره اوباما امضا شده بود صورت گرفت، مقامات آمریکایی بارها و بارها- با
پیششرط یا بدون پیششرط- تلاش کرده بودند ایران را برای دست یافتن به
توافقی که مدنظر تیم ترامپ بود پای میز مذاکره بکشانند. ولی به دلیل خلف
وعده ایالات متحده و خروج از توافقی که 5 کشور دیگر در آن حضور داشتند،
ایران حاضر به مذاکره مجدد نشد. دولت آمریکا با کمپین فشار حداکثری خود
تلاش کرد به این امر که برای آینده دولت ترامپ بسیار اهمیت داشت دست یابد
ولی کماکان موفق نشد و با وجود تحلیلهای آنها مبنی بر ایجاد ناآرامیهای
داخلی و فلج شدن اقتصاد ایران، این خواست آنها محقق نشد. با وجود اینکه
آشوبهای آبانماه نقطه امیدی برای دولت ترامپ بود و او و همکارانش تصور
میکردند کمپین فشار حداکثری اثر مطلوب آنها را گذاشته است ولی پایان یافتن
آن در مدتی کوتاه، امید آنها را به ناامیدی مبدل کرد. با این حال آمریکا
مانند همیشه تلاش کرد با بهرهبرداری از این اعتراضات، جمهوری اسلامی ایران
را به نقض حقوق بشر و آزادی بیان متهم کند و به طور ضمنی دنیا را متوجه
این موضوع کند که با چنین دولتی مذاکره نخواهد کرد.
دو: افزایش تنش میان ایران و آمریکا، جامعه بینالمللی را نگران ایجاد جنگ
میان 2 کشور کرد و در نهایت ترور سردار شهید سپهبد حاجقاسم سلیمانی و
واکنش ایران در قالب حمله موشکی به پایگاه «عینالاسد» عراق موضوع مذاکره
را به طور کامل به حالت تعلیق درآورد. ترامپ پس از ترور سردار سلیمانی که
آن را برای خود موفقیتی در عرصه سیاست خارجی محسوب میکرد، با آن جمله
مشهور «نه؛ مرسی!» در واکنش به موضع ضدملی محمدجواد ظریف مبنی بر امکان
مذاکره با آمریکا در مصاحبه با روزنامه اشپیگل آلمان نشان داد دیگر مذاکره
میان 2 کشور منتفی است و هر 2 کشور هیچ خواستی برای گفتوگو با یکدیگر
ندارند. به نظر میرسد آمریکا پس از آبان 98 به این نتیجه رسیده بود که با
ایجاد درگیری محدود در منطقه، مقابله با اقدامات منطقهای ایران و ایجاد
اعتراضات و آشوبهای داخلی بخوبی میتواند به مقابله با جمهوری اسلامی
مبادرت ورزد.
با این وجود دولت آمریکا در روزهایی که ایران دوره اوج بحران کرونا را
میگذراند، پیشنهاد[دروغین] ارائه کمک و تجهیزات پزشکی به ایران را مطرح
کرد، در حالی که میدانست ایران قطعا نخواهد پذیرفت. این اقدام آمریکا نه
از روی انساندوستی، بلکه یک عملیات روانی برای ادامه دشمنی مردم آمریکا با
ایران بود. در آن زمان به نظر میرسید ترامپ و اعضای دولت او به تبعات این
بحران در ایران، بویژه به پیامدهای اقتصادی آن دل خوش کردهاند.
با ورود کرونا به اروپا و سپس آمریکا و ضعف شدید مدیریت این بحران از سوی
دولت ترامپ و در نتیجه اعلام وضعیت فوقالعاده و جنگی در این کشور، با وجود
خسارت واردشده به ایران، اوضاع بیشتر از اینکه به ضرر ایران بوده باشد،
به ضرر آمریکا بود. از این رو توان و انگیزه ترامپ برای مقابله با ایران
کاهش و بالعکس تمایل او به حل اختلاف با ایران افزایش یافت.
سه: در همین شرایط ایران توانست 5 نفتکش حامل بنزین خود را بدون تهدید از
سوی آمریکا به کشور ونزوئلا که تحت تحریمهای ایالات متحده قرار دارد
برساند. یکی از دلایل این اقدام موفق ایران این بود که آمریکا اکنون در
بحران قرار دارد و توانایی و ظرفیت وارد شدن به یک بحران جدید را ندارد.
در کنار بحران کرونا و تبعات اقتصادی ناشی از آن، آغاز اعتراضات
ضدنژادپرستی در آمریکا که همه ایالتهای این کشور را در برگرفت موجب نگرانی
ترامپ و حامیانش شد. در ایالات متحده 6 ماه قبل از انتخابات همواره
طلاییترین ماهها برای اخذ رأی مردم است و همه نامزدها تلاش میکنند طی
این ماهها شرایط را به نفع خود مدیریت کنند. از این رو این بحران فرصت
مناسبی به دموکراتها داد تا از آب گلآلود بحرانهای جاری برای پیروزی خود
در انتخابات ماهی بگیرند. تحرکات این روزهای دموکراتها و به طور خاص
مواضع «جو بایدن» نامزد حزب دموکرات برای انتخابات سال 2020 بخوبی گویای
این مطلب است. وی در مراسم تشییع جرج فلوید شرکت کرده و به کرات تلاش کرده
است خود را همراه معترضان نشان دهد.
به نظر میرسد ترامپ به عنوان رئیسجمهور مستقر و نامزد حزب جمهوریخواه
این بار احساس خطر کرده و به دنبال چارهاندیشی برای رفع این تهدید، پیش از
آن است که زمان از دست برود.
چهار: ترامپ در تلاش است بحران را از داخل آمریکا به خارج از این کشور
کشانده و بحرانی فرامنطقهای ایجاد کند. از این طریق وی فرصتی به دست
میآورد تا بر چالشهای داخلی غلبه و تداوم ریاستجمهوری خود را تا حد
زیادی تضمین کند.
بنا بر دیدگاه بسیاری از کارشناسان، ترامپ عملا کارنامه موفقی در حوزه
سیاست خارجی نداشته است. خروج او از پیمانهای متعدد با کشورهای دیگر نفعی
را برای این کشور به ارمغان نیاورده است؛ از دیدارهای ترامپ و «کیم جونگ
اون» رهبر کره شمالی، نتیجهای حاصل نشده است، کودتا علیه رئیسجمهور
قانونی ونزوئلا شکست خورده است، سیاستهای آمریکا در غرب آسیا به بنبست
رسیده و... در این شرایط ایران از مهمترین کشورهایی است که آمریکا
میتواند از آن برای به دست آوردن یک دستاورد در سیاست خارجی استفاده کند.
پنج: حال در شرایطی که آمریکا پس از خروج از برجام، همه گزینههای خود را
برای کشاندن ایران پای میز مذاکره امتحان کرده بود و تشدید تحریمها،
انزوای دیپلماتیک و تهدید نظامی باعث بازگشت ایران به میز مذاکره نشد،
ترامپ این بار با بهرهبرداری از موضوع تبادل زندانیان، از کشوری که برای
حاکمیت ایالات متحده در جایگاه دشمن قرار دارد درخواست کرده قبل از
انتخابات آمریکا به او یک پیروزی دیپلماتیک بدهد تا او بتواند از آن به
عنوان برگ برنده استفاده کند. این در حالی است که تحریمها و تهدیدهای
ترامپ علیه نیروهای ایرانی در منطقه کماکان ادامه دارد. با این اوصاف از یک
سو باید دید پیشنهاد ترامپ مبنی بر مذاکره با ایران نیز یک عملیات روانی
مانند پیشنهاد کمک پزشکی به ایران است یا به واقع ترامپ برای خروج از
بحرانی که آینده ریاستجمهوری او را تهدید میکند به دنبال رسیدن به توافق
با ایران است. از سوی دیگر در صورتی که جمهوری اسلامی ایران مانند سالهای
اخیر پس از خروج آمریکا از برجام پیشنهاد مذاکره را نپذیرد، باید دید آیا
ترامپ به دنبال افزایش تنش با ایران از طریق ایجاد درگیری در منطقه با
جمهوری اسلامی یا نایبان منطقهای آن یا ایجاد ناآرامی در داخل ایران خواهد
بود تا چشمان مردم کشور خود را متوجه منطقه غرب آسیا کند یا شیوه دیگری را
برای کاهش تمرکز مردم خود بر مسائل داخلی ایالات متحده انتخاب خواهد کرد.
*فاطمه طهماسبی-کارشناس و پژوهشگر سیاسی و بینالملل