به گزارش پایگاه 598، ادعیه کلاس انسانسازی هستند و اگرچه رابطه بین خداوند و بندهاش را به تصویر میکشند، ولی در همین قالب سرشار از آموزههای معرفتی و مهم هستند که مسیر صحیح زندگی را به انسان معرفی میکند؛ این آموزهها گاهی درباره ارتباط انسان با خدا و گاهی درباره ارتباط انسان با انسان هستند. دعاهایی چون دعای ابوحمزه ثمالی شاخصههای انسانیت را به انسان آموزش میدهند. آموزههایی که موجب تمایز انسان از سایر مخلوقات میشود و او را از بُعد جسمی به سوی ابعاد روحیاش سوق میدهد.
انسان باید در این دنیا جایگاه خودش را بشناسد و خداوند از او انتظار دارد که به عنوان قدم اول در مسیر خودشناسی، قدر و منزلت خودش را بفهمد. این جایگاه ارزشمند که برای هیچ یک از مخلوقات قرار داده نشده، مسئله خلافت الهی است. انسان برای آنکه جانشین خدا شود باید صفات الهی را در خودش متبلور کند. نکته قابل توجه این است که در دعای ابوحمزه ثمالی نکتههای بسیار دقیق و ریزی درباره روحانی شدن انسان و نزدیک شدن او به صفتهای انسانی و جدا شدنش از صفتهای جسمانی و حیوانی وجود دارد. امام سجاد(ع) در این دعا به خداوند عرض میکند: «وَأَنَّ الرَّاحِلَ إِلَیْکَ قَرِیبُ الْمَسافَة» یعنی همانا کسی که به سوی تو حرکت میکند، راهش نزدیک است؛ پس این فکر که خودسازی کار سخت و نشدنی است، تفکر نادرستی است.
تو خود حجاب خودی!
در فرازی از این دعای شریف آمده است: «وَأَنَّکَ لَاتَحْتَجِبُ عَنْ خَلْقِکَ إِلّا أَنْ تَحْجُبَهُمُ الْأَعْمالُ دُونَکَ» یعنی تو از آفریدگانت هرگز در پرده نیستی، جز اینکه کردارشان آنان را از تو محجوب نماید. تعبیر دیگر سخن این است که یک قدم بر خویشتن نِه... و آن دگر در کوی دوست، یعنی فاصله بین انسان و الهی شدنش یک قدم است و این یک قدم، همان زیر پا گذاشتن منیت و خودخواهی انسان است. خداوند در آیه ششم از سوره مبارکه قاف میفرماید: «وَ نحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ» یعنی ما از رگ گردن به شما نزدیکتریم. پس اگر میبینیم با وجود این مسافت نزدیک و راه کوتاه، هنوز از خداوند فاصله داریم علتش وجود یک مانع است به نام منیت و خودبرتربینی انسان، که اجازه نمیدهد او خدا را ببیند و به سمت او حرکت کند.
دیگر آموزهای که از این دعای شریف برداشت میشود نسبت بین اطاعت و عبادت است. امام سجاد(ع) در دعای ابوحمزه ثمالی بسیار دقیق به اطاعت و بندگی خدا در تمام ابعاد و شئون زندگی انسان اشاره میکند. در فرازی از این دعا میخوانیم: «وَاسْتَعْمِلْنِی بِطاعَتِکَ وَطاعَةِ رَسُولِکَ مُحَمَّدٍ صَلَّی اللّٰهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ أَبَداً مَا اسْتَعْمَرْتَنِی» یعنی مرا به طاعتت و طاعت رسولت محمد که درود خدا بر او و خاندانش باد، به کار گمار همیشه و تا هنگامی که عمرم دادهای و مرا از پرنصیبترین بندگانت در نزد خود قرار ده. رعایت این اصل در زندگی شخصی هر فرد از افراد جامعه میتواند به کاهش بزهکاریهای اجتماعی و جلوگیری از رخ دادن آنها بینجامد.
عبادتی ارزش دارد که قرین اطاعت باشد
اگر امام چهارم شیعیان در این بخش از دعای ابوحمزه ثمالی به خداوند عرض میکند که مرا مشغول اطاعت خودت کن، معنایش این نیست که همه وقت من در زندگی به عبادت بگذرد و صبح تا شب دعا و نماز بخوانم و به زیارت بروم؛ این حرف، نادرست است، زیرا بر اساس آموزههای دین بخش مهمی از زندگی به معاشرت، صله رحم و کسب و کار اختصاص دارد. امام سجاد(ع) میگوید: خداوندا من را مشغول اطاعت خودت کن نه مشغول عبادت خود کن. لازمه این حرف این است که در تمام جزء جزء زندگی و در هر حرکت مشغول اطاعت از خداوند باشیم. اطاعت کردن یعنی آنچه خداوند از ما میخواهد انجام بدهیم؛ آنچه رضای خداست؛ حالا گاهی رضای خدا در انجام یک عمل دینی است و گاهی در ترک آن. اینجاست که بحث عمل به وظیفه، در مباحث دینی برجسته میشود.
شرط ایمان به خدا اطاعت از پیامبر و فرستاده خداست؛ اطاعت از رسول خدا قرین و لازمه اطاعت از خداوند است همان طور که در آیه ۱ سوره انفال میفرماید: «أَطیعُوا اللّهَ وَ رَسُولَهُ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنینَ» یعنی خدا و پیامبرش را اطاعت کنید اگر ایمان دارید. عبادتی خوب است که در عین عبادت بودن، اطاعت خداوند هم باشد. پس آنچه انسان را به خداوند نزدیک میکند اطاعت است نه صرف عبادت؛ مثلاً روزه گرفتن در ماه مبارک رمضان واجب است و یک عبادت بزرگ دینی است. اما روزه گرفتن برای شخصی که به علت بیماری روزه گرفتن برایش ضرر دارد، حرام است و مورد رضایت خداوند نیست و اطاعت کردن از امر خدا به شمار نمیرود، چون خداوند روزه را برای کسی که روزه گرفتن برایش ضرر دارد، حرام اعلام کرده است. پس روزه گرفتنی عبادت است و ثواب دارد و به درد میخورد که اطاعت خدا باشد؛ نه از روی عادت چندین و چند ساله و یا به جهت حفظ جایگاه و منزلت شخصی و... بقیه عبادات دینی هم در همین چارچوب قرار میگیرند.