به گزارش سرویس فرهنگی پایگاه 598، حاشیه و چالش دست از سر تلویزیون برنمیدارد و مدتهاست تلویزیون نتوانسته است در این باره تصمیم درستی بگیرد. برخی بر این باورند که نبود جسارت و مدیریت عالمانه در رسانه ملی باعث شده سلبریتیها در برنامههای مختلف سیما هرچه دل تنگشان میخواهد میگویند و هر جولانی میخواهند میدهند اما دریغ از یک تصمیم قاطعانه و جسورانه! تنها رفتاری که از مسئولین سر زده است و ما شاهدش بودهایم چند توئیت و تذکر خشک و خالی و البته مدتی دیگر دوباره همان آش و همان کاسه.
یادمان نرفته است که همین چندی پیش "امیرحسین رستمی" در برنامه زنده (فرمول یک) هرچه خواست گفت و همه را محکوم کرد یا "مهران مدیری" وقت و بیوقت هرچه میخواهد روی آنتن میگوید و هر نوع کنش و واکنشی را از مهمانان برنامهاش میبینیم، باز هم کسی دم نمیزند، حتی وقتی بارها او و برخی دیگر از همقطارانش بهاصطلاح قهر میکنند، میروند نازشان را میکشند و میآورند؛ جالب است که دستمزدهایشان هم نسبت به قبل از قهرِ مصلحتیشان، بالاتر هم میرود.
بدونشک تلویزیونِ بدون برنامه و طرح و ایده، سلبریتیها را به سکانداران اصلی جریانساز خود تبدیل کرده است و آنها هستند که همچون اسپانسرها، سیاستهای اصلی برنامهسازی و سریالسازی را تعیین میکنند. به هر قیمتی مخاطب داشتن و یا از قافله رقابت شبکهای عقب نماندن دغدغه اصلی مسئولین تلویزیون است تا اعتلای فرهنگ و اندیشه. آنقدر این دایره جسارت و شجاعت از تلویزیونیها رخت بربسته که در مواقعِ حساس، کمتر توانستهاند آن تصمیم درست و اصولی را بگیرند.
مصداق بارز آن مواجهه تلویزیون با حکایت چند شب پیش برنامه مناجاتخوانی محمود کریمی در حرم مطهر رضوی(ع) است که درباره تحول یک فرد قمارباز در هیئت صحبت کرد؛ اما حذف کردن این برنامه از کنداکتور، غیراصولی و غیرحرفهایترین تصمیمی بود که مسئولین تلویزیون گرفتهاند، این در حالی است که "محمود کریمی" روز بعد در همان برنامه بابتِ حکایت مذکور توضیحاتی را صادقانه ارائه کرد اما براساس سیاست خاص تلویزیون وی باید کنار گذاشته شود. البته وی نیز از شب گذشته مناجاتهایش را به امامزاده علی اکبر(ع) چیذر برده و از طریق فضای مجازی این ارتباط را با مخاطب ادامه داده است.
بنابر نظر بسیاری از کارشناسان نقل روایت "محمود کریمی" هم قابل دفاع نیست و باید مداحان و یا هرکسی که حرف از دین میزنند در روزهایی که همه منتظرند هجمهای را علیه دین شروع کنند، هوشمندانهتر در این میدان قدم بردارند. روایات و حکایتهایی که مطرح میکنند مستند باشد و این مستند بودن راه را بر همهچیز میبندد. برخی در هر صورت هجمه میکنند اما وقتی همهچیز مستند باشد هرگونه هجمه ناروایی، باطل خواهد شد. قبلاً هم برخی مداحیهای زنده، چالشهایی را بههمراه داشته که ضبطی شدن شاید بهترین راه برای جلوگیری از هر حاشیه و چالشی است.
حال با این اوصاف، شب گذشته مناجات محمود کریمی روی آنتن نرفت و بهجای آن برنامه دیگری برای شبکه دو تدارک دیده شد. بهراستی چرا سیاست "حذف" تنها تصمیم مدیران تلویزیون بوده است؟ سیاستی که نهتنها به مخاطب علاقهمند و پیگیر این برنامه توجهی نشد بلکه سبب ذوقزدگی و خوشحالی جامعه اپوزیسیون و مهاجم علیه دین و مذهب شده است. مسئولان صدا و سیما بازتابِ این تصمیم را در رسانههای معاند بازخوانی کنند که کاملاً گویاست. شاید در مواجهه با اقدام محمود کریمی تنها یک تذکر به وی و ادامه پخش برنامه بهترین تصمیم بود.
اما نکته اساسی این است که وقتی تلویزیون اینطور با چنین مسئلهای برخوردی چکشی میکند و مناجاتخوانی را بهخاطر حکایتِ غیرمستدل حذف میکند در حالی که این مداح اهلبیت(ع) آنقدر جرأت داشته که شب بعد نسبت به این اتفاق، واکنش نشان دهد و جلوی دوربین رسانه ملی، توضیحاتی را ارائه کند، ذهن مخاطبان را به این سؤال مشغول میکند؛ چرا همین مسئولان صدا و سیما به سلبریتیهای هنجارشکن آنقدر فرصت جولان میدهند؟ وقتی "مهران مدیری" علاوه بر مسئولان، حتی تلویزیونیها را زیر سؤال میبرد یا همقطاران دیگرش هرچه میخواهند میگویند و در فضای مجازی هرگونه رفتاری دارند هیچ تصمیمی قاطعانه درباره آنها اندیشیده نمیشود، بلکه بهترین نقشها و جایگاهها را با تحمیل هزینههای سنگین بر بیتالمال با پرداخت دستمزدهای محیرالعقول برایشان قائل میشوند و کسی با آنها کاری ندارد؟
از
روز گذشته مسئولین مربوطه در تلویزیون حاضر نشدند درباره این اتفاق، پاسخ
شفافی بدهند؛ جالب است که بعضاً میگفتند "ما میخواستیم این مناجاتها را
به سه دهه تبدیل کنیم" و یا "این تصمیمِ ما نبود و از ما خواستند که این
توقف اتفاق بیفتد."
اول؛ حاج محمود کریمی مبدع تحولی بزرگ در مداحی عصر ماست، مگر غیر از این است که اوج هنر ذاکر اباعبدالله استفاده درست و صحیح از شعر و ادبیات فاخر همزمان با بهره بردن از نواهای اصیل مذهبی و ایرانی است؟ هزاران ساعت صوت و تصویر ماندگار از حاج محمود موجود است که شنیدن آنها موجب پیوند قلبی ما با خاندان وحی شده است. با اشعاری معرفت بخش، با نواهایی متناسب با حماسه و غم و شادی آلالله. و مهمتر از همهی این مطالب حال درونی و اشکهایی که همراه با مرثیهخوانی از چشمهای او به لطف سیدالشهدا جاری میگردد که نشان از عنایت حضرت به اوست.
دوم؛ همزمان با این ابداعات بزرگ که هر کدام قلب میلیونها انسان را با ذات منور اهل بیت(ع) گره میزند. حاج محمود ماموریت مجلس امام حسین (ع) در عصر انقلاب اسلامى را به بهترین شکل عملیاتی میکند، خواندن حاج محمود فقط برای گریه و آرام شدن قلب سراسر آتش گرفته محبان سیدالشهدا نیست، او در اوج عاطفه، عقل مخاطب را به فکر کردن درباره خودش و امام عصرش (عج) و انقلابی که با خون چند صد هزار شهید در این سرزمین پرچم بلند کرده، وا میدارد. فرزند و برادر شهیدی که به وقت فتنهها و بحرانها به میدان مبارزه و دفاع از انقلاب اسلامی آمده و اتفاقا آثار به یادماندنی به جا گذاشته است.
سوم؛ با این وجود حاج محمود فقط برای سینهچاکان و اصطلاحاً مشتریهای همیشگی دستگاه سیدالشهدا نیست، او ضمن خواندن از معارف و مصائب اهلبیت(ع)، ضمن استفاده از مضامین زیبا و اثرگذار، ضمن دفاع از انقلاب و رهبری، از طیفها و سلیقههای متنوع فرهنگی در جامعه خودمان مخاطب دارد. این طیف مخاطب هنر منحصر به فرد حاج محمود است، هرچند این وظیفه همه مداحان و خادمان این دستگاه هست.
آری! ما با نوای (عشق یعنى عشق ناب فاطمه) به اقیانوس بیانتهای محبت آلالله وصل شدیم و در روزگار فتنههای آخرالزمان به ریسمان نجات سیدالشهدا چنگ زدیم... این نیز بگذرد...