به گزارش پایگاه 598، جنگ تحمیلی در شرایطی به ایران تحمیل شد که نیروهای نظامی وضعیت مناسبی نداشتند و در وضعیت برابر با ارتش عراق نبودند. تجربه ۹ ماهه فرماندهی بنیصدر در جنگ هم نشان داد که با روشهای مرسوم و کلاسیک مبتنی بر جنگهای متقارن نمیتوان جنگ را پیش برد. اگرچه از همان ابتدا با تاکید امام خمینی (ره) راهبرد دفاع همهجانبه در برابر تجاوز رژیم بعث عراق مورد استقبال نیروهای مردمی و نظامی قرار گرفت، اما با عزل بنیصدر از فرماندهی کل قوا، فرماندهی در جنگ نیز با این راهبرد همراه شد و تحولاتی را به وجود آورد که نیروهای ایرانی در وضعیت مسلط و پیروز قرار گرفتند.
مهمترین دستاورد دفاع مقدس، پدید آمدن قدرت بازدارندگی است. ایران که در دو قرن گذشته بخشهای بسیاری از سرزمینش را در جنگها و قراردادها از دست داده بود و در دوران پهلوی دوم محل حضور بیش از ۵۰ هزار مستشار خارجی شده بود، در دوران دفاع مقدس اجازه نداد، بخشی از ایران در اشغال دشمن باقی بماند و دشمن متجاوز بعثی مجبور شد به قرارداد ۱۹۷۵ و مرزهای رسمی ایران و عراق بازگردد؛ دستاوردی که با تقدیم هزاران شهید از بین همین مردم بدست آمد.
یکی از شهدای بزرگ دفاع مقدس، شهید علی اکبر شیرودی بود. علیاکبر قربان شیرودی در دی ماه ۱۳۳۴ در روستای بالا شیرود از توابع شهرستان تنکابن درخانوادهای متدین دیده به جهان گشود و در هشتم اردیبهشت سال ۶۰ به شهادت رسید. شیرودی پس از اتمام تحصیلات متوسطه در سال ۱۳۵۱ وارد ارتش شد و دوره مقدماتی خلبانی را در تهران به پایان رساند و سپس برای گذراندن دوره خلبانی بالگرد کبری به پادگان هوا نیروز اصفهان منتقل گردید و با درجه ستوان یاری فارغ التحصیل شد. وی پس از پایان دوره خلبانی به استخدام ارتش درآمد و بعد از سه سال خدمت در ارتش به پادگان هوانیروز کرمانشاه منتقل شد و در آنجا با خلبان احمد کشوری آشنا گردید.
شیرودی پس از پیروزی انقلاب اسلامی با اوجگیری غائله کردستان به همراه چند تن از خلبانان وارد این منطقه شد و در جریان آزاد سازی شهر پاوه نقش تعیین کنندهای داشت به طوری که مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی به نشانه سپاسگزاری از وی گفت: «شیرودی حق بزرگی بر این کشور دارد.»
با شروع جنگ تحمیلی در ۳۱ شهریور ماه سال ۱۳۵۹ به منطقه کرمانشاه رفت. وی هنگامی که شنید بنی صدر دستور داده پادگان تخلیه و انبار مهمات منهدم شود از دستور سرپیچی کرد و به دو خلبانی که با او همفکر بودند گفت: «ما میمانیم و با همین دو هلیکوپتری که در اختیار داریم مهمات دشمن را میکوبیم و مسئولیت تمرد را میپذیریم». در طول ۱۲ ساعت پرواز بی نهایت حساس و خطرناک، این شهید به عنوان تنها موشک انداز پیشاپیش دو خلبان دیگر به قلب دشمن یورش برد. شجاعت و ابتکار عمل این شهید نه تنها در سراسر کشور، بلکه در تمام خبرگزاریهای مهم جهان منعکس شد.
بنیصدر برای حفظ ظاهر، دو هفته بعد به او ارتقاء درجه داد، اما خلبان شیرودی درجه تشویقی را نپذیرفت و تنها خواستهاش این بود که کارشکنیهای بنیصدر و بی تفاوتی برخی از فرماندهان را به عرض امام (ره) برسانند. در همان ایام به دستور فرماندهی هوانیروز چند درجه تشویقی گرفت و از ستوانیار سوم خلبان به درجه سروانی ارتقاء یافت، اما طی نامهای به فرمانده هوانیروز کرمانشاه در ۹ مهر ۱۳۵۹ چنین نوشت: «اینجانب خلبان پایگاه هوانیروز کرمانشاه میباشم و تا کنون برای احیای اسلام و حفظ مملکت اسلامی در کلیه جنگها شرکت نمودهاند، منظوری جز پیروزی اسلام نداشتهام و به دستور رهبر عزیزم به جنگ رفتهام؛ لذا تقاضا دارم درجه تشویقی که به اینجانب دادهاند، پس گرفته و مرا به درجه ستوانیار سومی که بودهام، برگردانید.»
شهید چمران در خصوص رشادتهای شهید شیرودی در غائله کردستان و پاوه میگوید: «هنگام هجوم به دشمن با هلیکوپتر به صورت مایل شیرجه میرفت و دشمن را زیر رگبار گلوله میگرفت و مثل جت جنگنده فانتوم مانور میداد. او با آن وحشتی که در دل دشمن ایجاد میکرد، بزرگترین ضربات را به آنها میزد.» همرزمان این شهید بزرگوار در خصوص شخصیت والای خلبان شیرودی میگویند: «روزی در تعقیب ضد انقلاب وقتی خواست راکتی شلیک کند متوجه حضور بچهای در آن حوالی شد، برگشت و ابتدا با بال هلیکوپتر بچه را ترساند و از آنجا راند و بعد برگشت و حمله کرد.»
شهید شیرودی بالاترین ساعت پرواز در جنگ را در جهان داشت و با بیش از ۴۰ بار سانحه و بیش از ۳۰۰ مورد اصابت گلوله به هلی کوپترش، باز سرسختانه میجنگید. شهید شیرودی پس از چند هزار مأموریت هوایی و انجام بالاترین پروازهای جنگی در دنیا و نجات یافتن از ۳۶۰ خطر مرگ سرانجام در آخرین عملیات پروازی خود (۸ اردیبهشت ۱۳۶۰) در منطقه بازی دراز، هنگامی که عراق لشکری زرهی با ۲۵۰ تانک و با پشتیبانی توپخانه و خمپاره انداز و چند فروند جنگنده روسی و فرانسوی، برای بازپس گیری ارتفاعات «بازی دراز» به سوی سر پل ذهاب گسیل داشته بود، به مقابله با آنان پرداخت و پس از انهدام چندین تانک از پشت سر مورد اصابت گلوله تانک قرار گرفت و به شهادت رسید.
شهید شیرودی دو هفته قبل از شهادت، بهترین خاطره خود را چنین تعریف میکند: «اوایل جنگ بود، عراق در یکی از جبههها با ۳ لشکر کامل حمله کرد. ما با کمترین وسایل و نفرات، این ۳ لشکر را همراه با ۸۰% وسایلشان از بین بردیم تا آنجا که باقیمانده اندک نفراتشان نیز مجبور به فرار شدند و این بهترین خاطره من است که در ۲۴ ساعت مقاومت مردانه، عراق را از آن فکری که سه روزه میخواست به تهران برسد آنچنان پشیمان کردیم که دیگر راهی برایش باقی نمانده بود.»
پس از شهادت سروان خلبان علی اکبر شیرودی در تاریخ ۸ اردیبهشت ۱۳۶۰، شخصیتهای مملکتی نسبت به شخصیت والا و سلوک اخلاقی وی اظهارات مختلفی نموده اند از جمله حضرت آیتالله خامنهای از وی به عنوان اولین نظامی که در نماز به او اقتدار کرده است، یاد میکند و او را مکتبی، مومن و جنگنده در راه خدا توصیف میکنند. حجتالاسلام هاشمی رفسنجانی در مورد وی میگوید: «من در قیافه شیرودی مالک اشتر را دیدم.»
همچنین شهید دکتر مصطفی چمران، وزیر دفاع وقت او را «ستاره درخشان جنگهای کردستان» نامیده است. صاحب نظران جنگهای هوایی او را «نامدارترین خلبان جهان» نامیده اند؛ چنان که شهید تیمسار فلاحی، رئیس ستاد مشترک ارتش در باره وی میگوید: «ناجی غرب و فاتح گردنهها و ارتفاعات آریا، بازی دراز، میمک، دشت ذهاب و پادگان ابوذر بود. او غیر ممکنها را ممکن ساخت. کسی بود که وقتی خبر شهادتش را به امام (ره) دادم، امام در مورد وی فرمود: «او آمرزیده است.»
امیر سرافراز ارتش اسلام، سرتیپ خلبان شهید علیاکبر شیرودی در فرازی از وصیتنامه خود میگوید:
«بسمالله الرحمن الرحیم
هنگامیکه پرواز میکنم احساس میکنم همچون عاشق به سوی معشوق خود نزدیک میشوم و در بازگشت هرچند پروازم موفقتآمیز بوده باشد، مقداری غمگین هستم، چون احساس میکنم هنوز خالص نشدهام تا به سوی خداوند برگردم.
اگر برای احیای اسلام نبود، هرگز اسلحه به دست نمیگرفتم و به جبهه نمیرفتم. پیروزیهای ما مدیون دستهای غیبی خداوند است. این کشاورززاده تنکابنی، سرباز ساده اسلام است و به هیچیک از حزبها و گروهها وابسته نیست. آرزو دارم که جنگ تمام شود و به زادگاهم بروم و به کار کشاورزی مشغول شوم.»