از همان ابتدا عده ای به نام طب سنتی شروع کردند به تقابل با دستگاه پزشکی موجود. جریانی در طب سنتی هست که به جز حرفهای اثباتیش، مخالفت روشن و بلکه دشمنی با علم مدرن دارد و معتقد است کتاب مرجع این جماعت را باید سوزاند.
این روزها دیدم برخیشان صوتهایی پر کرده اند مملو از راست و دروغ و غلو و غیره و غیره که معناش این است که بیمارانتان را به دست بیمارستانها نسپارید.
من نسبت به پزشکی سنتی و مدرن یا آنچه به نام دارو میسازند و اسم امامان معصوم را رویش میگذارند حرفی نفیی و اثباتی ندارم. اما انصافا از بی عقلی این جماعت در رنجم. چه کنم. این قدر پرسیدند که مجبورم نظرم را بگویم.
اگر این جماعت عقل داشتند میفهمیدند امروز با متهم کردن بیمارستانها و روشهای آنها، انتقام از مردم میگیرند نه پزشکی. اگر عقل داشتند میفهمیدند وقتی دولت مرجعیت نداشته باشد در صحنه بحران، هیچ کس دیگر هم مرجع نخواهد بود نه شما نه هیچ کس. آن وقت صحنه بی مدیر خواهد بود.
اگر عقل داشتند فکر میکردند چرا رهبری در دو سخنرانی کوتاهش به مناسبت قصه کرونا، این قدر اعتماد نسبت به دستگاه پزشکی در مردم ایجاد میکند.
اگر عقل داشتند میفهمیدند دانش با انتقام کشی از مردم رشد نمیکند. میفهمیدند نگران کردن دل خانواده هایی که مریضهایشان در بیمارستان هستند چه گناه نابخشودنی است. کاش میفهمیدند که مردم اگر بیمارانشان را بیمارستان نفرستند چه آثاری در شیوع بیماری دارد؟
عقل نیست در این صحنه و الا میفهمیدند الان وقت انتقام سیاسی و اقتصادی و پزشکی از دولت نیست. نمیدانم از بین داروهایی که به نام اهل بیت مظلوم تبلیغ میکنند، دارویی برای حماقت و بی عقلی هم وجود دارد یا نه.
پ ن: درباره راست و دروغ صوتهایی که این جماعت منتشر میکنند این مقدار سوال نکنید. من نه پزشکم نه پرستار. اونقدر که چشم ظاهربین من گواهی میدهد حرفها، راست و دروغ و غلو داشت و جهت دار بود. بقیه اش را هم پزشکان بگویند و دادستان عمل کند.