به گزارش سرویس اجتماعی پایگاه 598، نهادهای دینی نقش بسزایی در روند تولید و بازتولید معانی دینی در عرصههای اجتماعی ایفا میکنند. با پیروزی انقلاب اسلامی بار دیگر مساجد هویت و منزلت خود پیدا کردند. نقشآفرینی عمیق دین در ایجاد تشکلهای اجتماعی موجب شده است تا اسلام در ابتدای نظام دهی سازمان دینی خود، تأسیس مرکز تجمع عمومی مسلمانان را بانام «مسجد» در اولویت قرار داده و اجتماع در آن را به نیکوترین وجه ستوده و شدیدترین تأکیدات را در راستای حفظ این سنگرهای توحیدی ابراز داشته است.
امام خمینی (ره) بر اساس همین شناخت، بارها بر اهمیت اجتماع و حضور فعال در مساجد تأکید داشته و آن را موجب تقویت اسلام و نظام میدانستند و بارها به حفظ مسجد توصیه کردند. گام دوم انقلاب جهشی در راستای تحقق تعهد اسلامی مساجد است. مسجد در شهر اسلامی شکلدهنده ساختار فرمی و مدیریتی شهر است. برای تحقق گام دوم انقلاب اسلامی حرکت از سطح نخبگان به توده جامعه برای گفتمان سازی حرکتی فرسایشی است که بازدهی آن نیز در حد متوسط ارزیابی میشود. در حال حاضر بسیاری از شهروندان ناکارآمدی مدلهای غربی را در فضای زیستی و محیطهای شهری احساس میکنند. آسیبهای بلندمرتبهسازی، ترافیک، کاهش تعاملات اجتماعی، افزایش استرس و ... دستاوردهای تبعیت نظام شهرسازی ما از غرب است. پس از انقلاب اسلامی و بهویژه در این چند سال اخیر تحقیقات قابل قبولی در حوزه شهر اسلامی انجامشده است اما به دلیل اینکه نظام شهرسازی و قوانین شهری ما بومی نبوده و اعتقادی بر مفاهیم اسلامی- ایرانی نداشته و ندارد تحقیقات صرفاً در حد مکتوبات مانده و به بطن جامعه انتقال پیدا نکرده است. معماران، شهر سازان و دغدغه مندان در حوزه شهر اسلامی نباید منتظر سازمان و ارگانی بمانند بلکه باید با نهادهای اجتماعی مانند مسجد که از جایگاه رفیعی در میان مردم برخوردار بوده همکاری و مطالبه گری از پایین به بالا صورت به پذیرد. دغدغه مندان بامشارکت مردم و آگاهسازی آنان نسبت به خطرات پیادهسازی نظریات شهرسازی غربی و لیبرال، میتوانند نظریات تئوری در حوزه شهرسازی را در مقیاسهای کوچک شهری مانند محله با همکاری نهادهای اجتماعی- فرهنگی به مرحله ظهور برسانند. صرفاً برگزاری همایشها و نشستهای علمی راه گشا نیست باید از ظرفیت بالقوه شهروندان برای نجات شهر از مدیریت شهری لیبرال استفاده کرد. درغیر این صورت نسخههای لیبرالی باشعارهای فریبننده باعث بحرانهای شهری و تشدید آنها میشود. آن چه که درمشهد به ویژه بافت اطراف حرم امام رضا (ع) مشاهده میشود نتیجه پیاده سازی تفکرات لیبرالی و غیر توحیدی شرکت مشاور وقت و مدیران شهری بوده است. شرکت مشاور بهسازی بافت اطراف حرم با چه رویکردی اقدام به تغییر هویت بافت اطراف حرم کرده است. ظاهراحرم مانع توسعه حوزه گردشگری- اقتصادی شهر بوده است که این چنین به کالبد و فضای حرم و زائران و مجاوران اهانت شده است. کانون ارزشی شهر مشهد حرم امام رضا (ع) است. هسته اولیه و علت رشد مشهد بارگاه منور امام رضا (ع) بوده است. مالوپاساژها ومغازه های لاکچری که کمترین تناسبی با اصل عبادت دارند و ادب در شهرسازی را هم رعایت نمیکنند؛ هویت وشعائر دین را به انحطاط برده است. با کدام جهان بینی این مکانها در اطراف یک بنا که کارکرد مذهبی داردایجاد شده است؟ مؤمن به قصد کسب فیض و آرامش به این مکان پناه میآورد. "انما یعمر مساجد الله من امن بالله و الیوم الاخر و اقام الصلوة واتى الزکوة و لم یخش الا الله فعسى اولئک ان یکونوا من المهتدین"
عمران، آبادی و تعمیر مساجد در انحصار اهل ایمان است پس نه فرد نه جریان فکری و نه تمدنی که اهل ایمان نباشد نمیتواند مساجد را آباد و عمران کند. متاسفانه همانطور که دشمن در جنگ نرم، نشانههای اسلام را نشانه رفته، چند دهه است که در عرصهی معماری و شهرسازی، با نفوذ در جریان معماری وشهرسازی ما قصد دارد مسجد و نشانه های معنوی ما مانند حرم اهل بیت (ع) را، به قالبی تهی از معنا بدل کند.
آنچه که باید مورد توجه قرار بگیرد این است که معماری و شهرسازی ما نمیتواند در امتداد معماری غرب قرار گیرد. چرا که اهداف ما با آنها تفاوت دارد. چطور انتظار داریم تمدنی که خدا را انکار میکند؛ بتواند الگوی مناسبی در بعد معماری وشهرسازی برای مساجد و مکانهای مذهبی که خانههای خدا ومحبوب ترین مکانها در زمین هستند را معرفی کند؟
دو شهر مهم مذهبی مشهد و قم باید نمونه و الگویی از شهر اسلامی برای دیگر شهرها باشند. در حال حاضر که شهرسازی و معماری اسلامی- ایران مورد بی توجهی مدیران و برخی کارشناسان قرار گرفته است. انتظار میرود حداقل فضای شهری مشهد و قم با دیگر شهرهای ایران تفاوت داشته باشد اما آن چه که از شواهد پیداست جریان لیبرال و غیر توحیدی سعی در تغییر هویت دینی این شهرها دارد. همانطور که اشاره شد مسجد نقش مهمی در شهر اسلامی دارد باتوجه به این که بیانیه گام دوم صرفاً یک بیانیه نیست بلکه دستورالعمل حرکت به سوی تحقق اهداف نظام مقدس جمهوری اسلامی و بستر سازی برای ظهور تمدن نوین اسلامی است. باید هرچه سریعتر فضاهای شهری به سمت زیست مؤمنانه حرکت کند اولین قدم نیز به صورت خلاصه این است که چند محله به عنوان پایلوت برای پیاده سازی ابعاد مختلف معماری و شهرسازی اسلامی در نظر گرفته بشود تا اندیشههای اسلامی در حوزه معماری و شهرسازی تجلی پیدا کند آن گاه مردم تصمیم بگیرند که کدام سبک از معماری و شهرسازی را برای فضای زیست خود انتخاب میکنند.
پایان بخش دوازدهم...
نویسنده: علی حجازیان پژوهشگر شهرسازی اسلامی