سرویس سیاسی پایگاه 598-رضا احمدزاده؛ اصلاحطلبان در روند تکامل سیاسی جریان خود هیچگاه نتوانستند یک رذیله اخلاقی را از خویشتن دور سازند و آنهم " جرزنی یا زیر میز بازی سیاست زدن " بوده است.
1- در حقیقت باید ایشان را کودکانی دانست که فقط در ظاهر به بلوغ سیاسی خود رسیدهاند اما در یک برش عقلی- سیاسی، همچنان در درونشان همان خردسالی سیاسی و ناپختگی رفتاری نگهداشتهاند که مانند بازی هفتسنگ و کارت بازی و... هر وقت لازم باشد پای بر زمین میکوبند و با داد و فریاد هر وسیلهای را که در دستشان باشد به سمت رقیب پرتاب میکند حال هدف مقابل کارگر باشد یا کارمند، نظامی باشد یا شغل آزاد، دانشجو باشد یا دانشآموز و حتی ممکن است! این هدف سطل زباله و اموال مردمی و دولتی باشد.
2- در فضای سیاسی امروز نوک پیکان حملات به سمت شورای نگهبان است لیکن دقیقتر شدن در این موضوع نشان میدهد که اصلاحطلبان در یک پارادوکس سیاسی گیر افتادهاند به این صورت که:
- اگر فساد نیروهایشان مشخص شد و رد صلاحیت شدند میگویند انتخابات مهندسیشده!
- اگر تائید صلاحیت شدند و رأی نیاوردند میگویند تقلب شد!
- اگر رأی آوردند و خرابکاری کردند میگویند تقصیر نظام و رهبری است!
- اگر نظام خرابکارهایشان را گردن بگیرد یا عکسالعملی نشان ندهد میگویند استعفا اما بازهم میمانند بدون عذرخواهی از ملت!
- اگر شورای نگهبان کاندیدای ایشان را تأیید کند شورای نگهبان را مورد تفقد! قرار میدهند و اگر رد صلاحیت شوند خود را مترادف با کشور و انقلاب قلمداد کرده و این حرکت شورای نگهبان را به ضرر منافع و امنیت ملی اعلام میکنند معیار و شاخص قانون را خود میدانند. رهبری نیز به این موضوع در چند روز گذشته اشارهکرده بودند.
- و...
3- زمان انتخاباتهای مختلف در کشور بهترین گواه و صدق مدعای این ادعاست. هرگاه میبینند که بدنه اجتماعی و نگاه مردمی در همراهی با افکاروآمال و آرزوهای سیاسی ایشان درحرکت است تمام کشور را نماد دمکراسی و برقراری عدالت و مردمسالاری قلمداد کرده و پیشاپیش خود را پیروز میدان اعلام میکنند – البته شما فکر نکنید منظورمان بهطور مثال انتخاباتهای 84،88،92 هست! و اگر مسیر افکار عمومی را مناسب نبینند در لاک رسانهای خود فرو میروند و با تبلیغات گسترده تلاش میکنند تا تبعات حاصل از روگردانی مردم نسبت به خود را کاهش دهند ازجمله بگفته خانم آذر منصور (در توئیتی) یکی از اصلاحطلبان عضو شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان نزدیک به م.خ به این موضوع اشارهکرده و ناخودآگاه به این موضوع اعتراف میکند که اعضای شورا چنان فضای اقبال عمومی را تیرهوتار میبینند که در جلسه 15 بهمنماه 98 چنین مصوب میکنند: بر اساس مصوبه شب گذشته شورای عالی سیاستگذاری جبهه اصلاحطلبان (مورخ 15 بهمن 98) اصلاحطلبان در انتخابات حوزه انتخابیه تهران هیچ فهرستی تحت عنوان ائتلاف اصلاحطلبان یا هر عنوان ائتلافی دیگری نخواهند داشت.
البته با تأکید بر این نکته که اصلاحطلبان درست است که به ریزش شدید آرای خود واقفاند اما این قبیل مصوبات را نباید برخاسته از شکست اصلاحات دانست بلکه میتواند نوعی سیاست فرافکنی و مظلومنمایی به بهانه رد صلاحیت نفراتشان در شورای نگهبان نیز باشد تا بتوانند دوباره با مردم آشتی کنند.
4- کلیدواژههایی مانند رقیب هراسی و ایجاد دوقطبی جنگ و صلح، انزوا و تعامل با دنیا، تندروی، مترادف قلمداد کردن قدرت گرفتن انقلابیون با بروز جنگ در کشور و... از اهم موضوعاتی است که این روزها بارها توسط اصلاحطلبان و دولتیها علیه جریان رقیب بکار گرفته میشود که همگی وسایل این جرزنی در روز مبادا خواهد بود تا در صورت نیاز در میدان عمل و کف خیابانها بکار گیرند.
درمجموع اصلاحطلبان برای فرار از شکستی سنگین راهی بهجز اجرای یک نمایش رسانهای تمامعیار برای انحراف افکار عمومی ندارند آنگونه که یک کودک وقتی قدرت مقابله با همسالان خود را ندارد "جر زدن وبر هم زدن تمام اصول و قواعد بازی" را تنها راه فرار از شکست خود میبیند. امثال غرویان، آذر منصوری، مصطفی تاجزاده و دیگران مصادیق گویایی از این ادعا هستند که میتوان نظراتشان را این روزها بهوفور در رسانهها مشاهده نمود.