هر چند که تعداد فیلمهای خوب و استاندارد در جشنواره امسال نسبت به جشنواره سال گذشته کاهش یافته بود اما شگفتیساز بودن از دو جنبه برگزیدگان و ترکیب برگزیدگان قابل بررسی است.
در بخش بهترین فیلمنامه، فیلم «خورشید» نوشته نیما جاویدی و مجید مجیدی انتخاب شد. نگاهی دقیق به این فیلم ابهامات متعددی را در بخش فیلمنامه نمایان میکند. مانند دستگیری خلقالساعه خلافکاران فیلم که بیشتر برای راحت کردن خیال شخصیت اصلی داستان است و یا تلاشهای نافرجام پسر و توقف فیلم پس از آن ناکامی و فیلم ابداً آن معنای مورد نظر مجیدی را که تلاش برای پیدا کردن گنجهای درونی آدمها یا خود را به ذهن مخاطب متبادر نمیکند و این هدف و جمله زیبایی است که نزد فیلمساز باقی ماند.
بهانه ورود پسر به مدرسه بیشتر تخیلی است تا واقعی. اصلا معلوم نیست با پولدار شدن پسر، او میتواند مادرش را از تیمارستان به خانه بیاورد یا خیر چراکه در این مواقع بحث سرپرستی و قرابت است نه ثروتمند بودن. پسر که در پایان ناکام است و در رفتار او تغییری نسبت به گذشته نمیبینیم، زنگ مدرسه را میزند و تمام.
این انتخاب در حالی اتفاق افتاده که فیلم «شنای پروانه» فیلمنامه بهتر و کمنقصتری داشت و هیچ مفهومی را خارج از فیلم و نزد نویسنده نگه نداشته است.
درباره بهترین کارگردانی چند نکته اینجا وجود دارد. اینکه چطور میشود کارگردانی که مهران مدیری را برای نقش دکتر در فیلم «درخت گردو» میپذیرد ـ بازیگری که تقریباً در اغلب سکانسها بهشدت بازی بدی دارد و گریه او مخاطب را به خنده میاندازد ـ و با آن گریمهای بد دوران پیری مهران مدیری و مینا ساداتی در سکانسهای آخر فیلم و صدای راوی که در واقع نقش پرکننده ضعفهای میزانسن در انتقال فضا و حس را دارد، بهترین کارگردان جشنواره فیلم فجر میشود؟
اتفاق عجیب بعدی، انتخاب طناز طباطبایی به خاطر بازی در فیلم «شنای پروانه» است. درست است که کوتاهی و بلندی نقش مساله نیست و طباطبایی در جشنواره امسال در فیلم خورشید هم نقشی کوتاه اما سختی ایفا کرده است اما انتخاب او به خاطر فیلم شنای پروانه است.
این انتخاب در شرایطی انجام شده که نقش طناز طباطبایی در این فیلم حداکثر ۳ دقیقه است و دیالوگهای او به یک صفحه هم نمیرسد. در اینکه بازی او در این دو ـ سه دقیقه از فیلم که در مجموع ۳ سکانس کوتاه میشود، خوب است، شکی نیست اما این اندازه از ایفای نقش در فیلم را نمیتوان در چارچوب نقش مکمل دانست که به واسطه آن به عنوان بهترین بازیگر نقش مکمل زن انتخاب شود.
به نظر میرسد یکی از علتهای اصلی انتخاب طناز طباطبایی به عنوان بهترین بازیگر نقش مکمل زن در این دوره از جشنواره، دورههای پیشین جشنواره باشد. درواقع طناز طباطبایی در طول چند سال اخیر نقشهای مهم و پرچالشی در سینمای ایران بازی کرده و همواره این نقشها مورد توجه مخاطبان و منتقدان قرار گرفته اما هیچگاه هیات داوران جشنواره فجر او را انتخاب نکرده بودند و انتخاب او در جشنواره امسال جبران نادیده گرفتن شدن در سالهای قبل است.
البته نقدهایی نسبت به انتخابنشدن جواد عزتی در بخش بهترین بازیگر نقش اول مرد وجود دارد، چرا که اگر منصفانه قضاوت کنیم، جواد عزتی که امسال در ۵ فیلم جشنواره حضور داشت، در فیلم شنای پروانه عالی بود. اما با توجه اینکه در آن طرف میدان بازیگری در سطح پیمان معادی قرار میگیرد، میتوان این را نظر هیات داوران دانست.
بهترین فیلمبرداری هم از آن اتفاقهای عجیب در سینمای امسال بود. نقش هومن بهمنش در دو فیلم خورشید و ابر بارانش گرفته عالی بود و اساسا مهمترین مولفه این دو فیلم تصویربرداری بسیار خوب آنها بود اما در کمال ناباوری جایزه بهترین فیلمبرداری به فیلم تومان داده شد. قضاوت فنی درباره فیلمبرداری را به متخصصان این حوزه وامیگذاریم اما احتمالا سیالیت دوربین در فیلم تومان نظر هیات داوران را به خود جلب کرد و از طرف دیگر لازم بود مثل همیشه طیف بیشتری از فیلمها مشمول دریافت جایزه بشوند.
در حوزه ترکیب جوایز هم این سوال به وجود میآید که چگونه فیلمی که تنها در حوزه طراحی صحنه و فیلمنامه حائز رتبه برتر شده است، بهترین فیلم جشنواره میشود؟ از طرف دیگر فیلم «درخت گردو» که تنها توانسته بود جایزه بهترین بازیگر نقش اول مرد را دریافت کند و در هیچ یک از بخشها حائز رتبه برتر نشده است، چگونه جایزه بهترین کارگردانی را میگیرد؟
این تعدد و تفاوت در توزیع جوایز این گزاره قدیمی را دوباره به ذهن متبادر میکند که نگاه توزیعی با هدف راضی نگه داشتن تعداد بیشتری از فعالان حوزه سینما همچنان در جشنواره فجر حکمفرماست.