به گزارش سرویس نقد رسانه پایگاه 598، سومین روز اکران آثار جشنواره فیلم فجر در شهر قم پرشورتر از روزهای قبل برگزار شد. پنج شنبه گذشته مردم قم خود را به خیابان دور شهر رساندند تا در سینمای تربیت به تماشای فیلم حاتمی کیا بنشینند. جمعیت زیادی پشت درب های سینما بودند که البته این را میشد پیشبینی کرد، طیف مذهبی و انقلابی جامعه که طبیعتا در شهر قم حضور پررنگتری دارند همواره جزو علاقهمندان پروپاقرص آثار حاتمیکیا بودهاند.
بلیتهای فیلم «خروج» از چند روز قبل از جشنواره تماما به فروش رسیده بود با اینوجود عدهای از مردم همچنان به امید خرید بلیت، جلوی درب سینما بهصف شده بودند تا شاید راهورودی پیدا کنند.
حدود ساعت 19 درب سالن باز شد و پس از نیم ساعت تمام 400 صندلی سینما تربیت پر شد و برخی مجبور شدند روی صندلی های چوبی که در راهرو وسط و انتهای سالن چیده بودند بنشینند.
خروج فیلمی به کارگردانی و نویسندگی ابراهیم حاتمیکیا و تهیهکنندگی حبیب والینژاد محصول سال ۱۳۹۸ است.
این فیلم زندگی گروهی پنبهکار شهرستانی را روایت میکنند که محصولشان
بر اثر آب شوری که به دلیل اشتباه مهندس سدسازی در زمبن ها روان شده بود خراب می شود و وعدههایی که به آنها داده شده، پوچ
درآمدهاند. این گروه تصمیم میگیرند که برای اعتراض به وضعیتشان نزد هیئت
دولت در نهاد ریاست جمهوری بروند.
فیلمبرداری خروج از یکی از روستاهای شهرستان گچساران شروع شده و در قم به پایان رسید. ویژگی متمایز مراحل تولید خروج در مقایسه با فیلمهای دیگر حاتمیکیا، در شیوهٔ انتخاب بازیگران است. بازیگران این فیلم از بین افرادی انتخاب شدهاند که طی سالهای منتهی به تولید خروج، کمتر روی پرده سینما دیده شده بودند. سن و سال حدود ۱۲ نفر از این بازیگران، حداقل بالای ۶۰ سال بود. از طرفی، یکی از اجزای اصلی این فیلم، تراکتورسواری بود که چالش استفاده از تراکتور در گرمای بالای ۵۰ درجه و رطوبت بالا برای این بازیگران مسن، فیلم سختی به وجود آورد. یکی دیگر از مشکلات ساخت فیلم، عدم اجازهٔ ضبط صحنههای مربوط به حرم فاطمه معصومه بود و گروه تولید مجبور به تغییر لوکیشن شد.
واکنشهای مردم قم به فیلم «خروج» متفاوت بود، برخی این فیلم را "جسورانه" و "باهویت" میدانستند و برخی دیگر معتقد بودند از حاتمیکیا انتظاری بیش از این میرفته است؛
در ادامه نظر برخی از هنرمندان و اهالی رسانه را در مورد این فیلم جویا شدیم که در ادامه می آید:
محمد حسین رضایی روزنامه نگار، مستند ساز و فعال رسانه نوشت:«خروج» رادیکال ترین فیلم حاتمی کیا در محتواستخروج را می توان رادیکال ترین فیلم ابراهیم حاتمیکیا در محتوا نامید که بغض و اعتراض مردمی را روایت می کند که در سال های اخیر بهواسطه ناکارآمدی و رفتارهای متکبرانه دولت، خواسته های بحقشان سرکوب شده است. حاتمی کیا در خروج همچون فیلم بادیگارد از دوگانگی نهضت و نظام یا همان انقلاب_جمهوری سخن گفته و با نشانه گذاری های متعدد در طول فیلم درپی به تصویر کشیدن بلای خانمان سوز مسئولین بی کفایت و اثر عملکرد اشتباه نظام در کاهش سرمایه اجتماعی انقلاب را دارد. خشکاندن زندگی و دارایی های مردم، مسئولینی که مردم را به اسارت گرفته اند، نامه های که بیش از شش سال است به دست رئیس جمهور نرسیده، تصمیم سازی و قانون گذاری علیه مردم و آشوبگر و ضدانقلاب خواندن معترضین و ... واقعیت های انکار ناپذیری است که کمتر فیلمسازی در این دوران به آن می پردازد که شجاعت حاتمی کیا برای پرداخت به این مضامین ستودنی است.
حاتمیکیا در این فیلم بر اساس داستان یک امرواقع، ابتدا بحران را خلق و سپس قهرمان فیلم را در مسیری راهی می کند که برای مطالبه حق اش با موانع مختلفی روبرو می شود. «رحمت» قهرمان داستان کمترین دیالوگ را در فیلم دارد و بازیگر آن با استفاده از زبان صورت و انتقال حس از طریق چهره در فیلم سخن می گوید. عدالت خواهی رحمت برای مردم عدل آباد با سماجت و بدون ناامیدی تا پشت دفتر رییسجمهوری ادامه دارد و پایانی که بیشتر شبیه بنبست است تا خروج.
ابتدا فیلم مملو از نماهای سینمایی و جذاب و درشت است از پلان نشستن هلیکوپتر رییس جمهور در مزرعه پنبه تا تعقیب و گریز در مزرعه ذرت و همچنین حرکت تراکتور ها در غروب آفتاب از میانه کاروان شترها که این نماها در کنار سکانس های ضعیف فیلم در بخش های پایانی مثل حضور کشاورزان در حرم حضرت معصومه و دیدار با مشاور رییس جمهور باعث شده که فیلم از نظر یکنواختی تصویر و ریتم با چالش جدی روبرو گردد. پیام فیلم در بخش هایی بشدت بیرون زده و گویی در صحنه های همچون پرتاب گل وگوجه به سمت تراکتورها و رفتارهای عوام فریبانه دولتی ها و ... اصلا حاتمیکیا کارگردان این سکانس ها نبوده.
خروج شبیه هیچکدام از فیلم های قبلی حاتمیکیا نیست و با توجه به هوش و توانایی حاتمی کیا در استفاده از زبان سینما برای انتقال پیام، این سوال مطرح است که آیا این کارگردان آگاهانه بسیاری از فاکتورهای و استاندارد های قبلی کارگردانی اش را کنار گذاشته؟
وحید عزیزی، فعال فرهنگی نوشت:ابراهیم حاتمیکیا باتوجه به آثار درخشانی که طی سالهای گذشته خلق کرده است، انتظارات و سطح توقع مخاطبینش را بالا برده و اگر نقدی به آثار او میشود به منزله پسرفت او در عرصه فیلمسازی نیست.
فیلم «خروج» از یک جهت قابلتقدیر است چراکه سعی دارد درد مردم ظلمکشیده را فریاد بزند و مقصر اصلی مشکلات آنان را با جسارتِ تمام در جایگاه "متهم" بنشاند، اما با اینحال دوایی برای درد مردم نمیشناسد؛ فیلم «خروج» هیچ کورسوی امیدی در دل مخاطب روشن نمیکند.
حاتمیکیا از کاراکتر "رحمت" یک قهرمان میسازد اما قهرمان داستانِ او در نهایت به بنبست میرسد و در سکانس پایانیِ فیلم، در اوج ناچاری به پاکت سیگارش پناه میبرد؛ قهرمان داستان حاتمیکیا یک قهرمانِ شکستخورده است و خروجِ او، راهی جز بنبست ندارد.
شخصیت "مهربانو" به خوبی میتواند شأنیت و وقار یک زن ایرانی را به تصویر بکشد اما او نیز در انتهای داستان، "رحمت" را در میانهی مسیر رها میکند کمااینکه دیگر اهالی روستا نیز به وسوسه خوشآمدگویی مشاور رئیسجمهور، رحمت را تنها میگذارند و اصلا مشخص نیست که هدف کارگردان از متشتت نشان دادن اهالی روستا چیست؟
ایراد دیگری که در فیلم «خروج» به چشم میخورد، ایجاد تصویری "تمامأ سیاه" از دستگاه حاکمیت است به گونهای که در جریان این فیلم حتی یک شخصیت متعهد و دلسوز در دستگاه اجرایی و امنیتی کشور دیده نمیشود؛ باتوجه به شخصیت و پیشینهی حاتمیکیا، نمیتوان او را به تولید آثار آنارشیستی متهم کرد اما بنظر میرسد فیلم «خروج» از سطح "آسیبشناسی" فراتر رفته و به سمت "آنارشیسم" حرکت میکند.
همچنین محمد غفاری هنرمند قمی در نقدی نسبت به فیلم «خروج» نوشت: «خروج» و حاتمی کیایی که خارج میزند!
حاتمیکیا که باشی با یک مشت بازیگر تمامشده پابهسن گذاشته به جنگ زرق و
برق سینمای سلبریتیزده میروی. حاتمیکیا که باشی با اتمسفر و قصهی
روستایی به جنگ همه فیلمهای شمال پایتخت میروی و خم به ابرو نمیآوری.
حاتمی کیا که باشی مخاطب را امیدوار میکنی که قرار است فیلم خوب ببیند.
مثل شروع فیلم. با تصاویر جذاب از مزرعه و تولد یک قهرمان. اما انگار خروج
حاتمی کیا در مراسم تشییع یحیی تمام شد و دیگر خروج فیلم حاتمیکیا نبود.
دیگر سینما هم نبود و مخاطب هر لحظه بیشتر ناامید میشد.
دکوپاژ و قابها آنقدر دم دستی و ضعیف بود که انگار یک سریال از شبکه شما در حال پخش است!
کهن الگوی سفر قهرمان همیشه جذاب است و میتواند مخاطب را با خود همراه
کند اما این فقط پایه فیلمنامه است و نمیتوان از آن توقع قصه پردازی و
پرداخت به جزئیات فیلمنامه را داشت. همین هم میشود که این سفر قهرمانانه
گاه آ نقدر مضحک میشد که گمان میکردی حاتمیکیایی بالای سر این فیلم نیست
که نیست.
تنها راه توجیهی که من برای خودم باقی گذاشتم آخرین لحظات فیلم بود؛
جایی که متوجه شدم این قصه واقعیست و شاید کارگردان خواسته به همان کیفیت
نمایش داده شود. توجیهی که به اندازه فیلم خنده دار است!
ابراهیم حاتمیکیا بودن سخت است و این توقع و سختی را خودش با
هنرمندیاش ایجاد کرده است. از خروج که کذشت اما امیدوارم که با فیلم
بعدیاش به مسیر اصلی بازگردد.