1- پروانه سلحشوری در آخرین موضعگیری خود، به سیم آخر زده و اصولاً وجود شورای نگهبان را مردود و اینچنین گفته است:
تا وقتیکه شورای نگهبان وجود دارد حتی افزایش تعدد اصلاحطلبان در مجلس هم به درد نمیخورد؛ چراکه کاری نمیتوان از پیش برد. این اعتراف بهخوبی نشان میدهد که مشکل اصلاحطلبان نه تائید صلاحیت، نظارت استصوابی و... بلکه اصل وجود شورای نگهبان است. در اینجا باید نعمت وجود نهادی به نام شورای نگهبان را بهجای آورد که تا این حد حاشیهسازان ناکارآمدی نظیر سلحشوری را ناامید میکند. این نماینده که در سابقه نمایندگی خود جز سیاسیکاری فعالیت مثبت مناسبی برای رفع معضلات و معیشت مردم ندارد، امروز همدست از رویه خود برنداشته و بیاهمیت به وضعیت دولت موردحمایت و همچنین وضعیت اقتصادی کشور همچنان در بیراهه سیاست تنش و حرکت در مسیر جریان سیاسی خود میتازد اما باید او را زنی دانست که خیلی زود در کارنامهاش مهر مردودیت خورده شد و باید امیدوار بود که سرنوشت او به سرنوشت افرادی مانند فاطمه حقیقتجو و دیگر نمایندگانی ازایندست منتهی نگردد.
2- محمود صادقی پس از ثبتنام در انتخابات دوره یازدهم رد صلاحیت شد اما این رد صلاحیت باعث نشد تا او هم مانند پروانه سلحشوری نگاه دورنی خود را بروز نداده و تندی مواضع استحاله طلبانه اش، لبه چاقوی سیاستمداری او کند شود و او را به راه تعادل و بازخوانی عملکرد سیاسی خود برگرداند بلکه مواضعی گرفت که در خوشبینانهترین حالت، تیر خلاصی بود بر حیات سیاسیاش و در بدبینانهترین صورت وی را در مسیر اپوزیسیون شدن و یا همسویی با آنان قرار داده و میتواند حتی وی را با برخورد قانونی مراجع قضایی روبرو کند (البته شورا نگهبان به یک گله اکتفا کرد اما اصل جریان باقی است) زیرا وی در آخرین سخنان خود و درحالیکه گویی باور نمیکرد که رد صلاحیت شود چنین میگوید: نرخ تأیید صلاحیت نامزدهای رد صلاحیت شده انتخابات مجلس یازدهم، توسط واسطهها به چهار میلیارد تومان رسیده است.
در مجموع غرض از بیان این موضوع این بود که رصد فضای رسانهای نشان میدهد که امروز شورای نگهبان آماج حملات بیامان اصلاحطلبان و استحاله خواهان در داخل و خارج بوده و امثال محمود صادقی و پروانه سلحشوری پیشقراولانی هستند که وظیفه داشته و دارند که جرقه حملات و آتش تهیه برعلیه شورای نگهبان را همیشه داغ نگهدارند و این نیست جز اینکه تمامی حملات بعدی همگی به پشتوانه و قبح شکنی رفتار سیاسی اغتشاشگران از قانون رخداده است و دقیقاً همین هدف است که موردعنایت امام راحل ره بوده و با لفظ "غلط میکنی " این اشخاص و جریانات را مورد عتاب قرار میدهند. کلیدواژهای که برای همیشه میتواند مورد استناد انقلابیون قرارگرفته و بهانه دمکراسی خواهی و مردمداری را از مدعیان غربگرا و دنیاطلب در دو کلمه از ایشان بگیرد؛
و سخن پایانی اینکه با ادامه بررسیها و احتمال رد صلاحیت عده دیگری از مدعیان اصلاح و تدبیر اضافه شدن نمایندگان رد صلاحیت شده به این پیشقراولان مخالف قانون و شورای نگهبان، دور از انتظار نخواهد بود و این جریان آنقدر قوت گرفته است که مجید فراهانی، دبیر کل حزب ندای ایرانیان و عضو اصلاحطلب شورای شهر تهران فراهانی تصریح میکند: ازجمله تبعاتی که حذف یک تفکر و دیدگاه سیاسی از مجلس در پی دارد این است که بسیاری از مردم تصور میکنند نمایندگان همفکر خود را در مجلس ندارند و سلیقه آنها از مجلس حذفشده است، پس سعی میکنند حرفشان را کف خیابان و جاهای دیگر بزنند. ازاینرو باید اجازه دهیم از همه سلیقهها و طیفهای سیاسی در مجلس حضورداشته باشند / این موضع نشان میدهد که جریان استحاله طلب همچنان گزینه "کف خیابان " را یکی از نمادهای دمکراسی انقلاب رنگی سوروس میداند و بعید نیست که که از مرحله شعار به عمل نیز درآید.