بابک حمیدیان با سابقه متنوع از فیلمهای ارزشی و روشنفکری و ضدملی
بابک
حمیدیان بازیگر خوبی است؛ کارنامه متنوعی هم دارد. هم فیلمهای به اصطلاح
ارزشی دارد و هم فیلمهای روشنفکری. البته فیلم ضدملی چون یک خانواده محترم
را هم در کارنامهاش دارد. با این حال هیچگاه مورد اعتراض هنرمندان و
منتقدان ارزشی قرار نگرفته است. چون او را صرفاً یک بازیگر خوب میدانستند و
البته عدم کنشگری سیاسی وی هم در این امر بیتأثیر نیست. او امسال در سه
فیلم «روز بلوا»، «مغز استخوان» و «هستی و زمان» بازی کرده است. او علاوه
بر حضور متنوع سینمایی در هفت سریال تلویزیونی هم بازی کرده است. بابک
حمیدیان در حالی از تحریم جشنواره حمایت کرده است که در سالهای اخیر در
فیلمهای زیادی بازی کرده که با بودجه نهادهای دولتی و حاکمیتی ساخته شده
است. او در سال96 در فیلم «به وقت شام» و سال94 «بادیگارد» و سال92 در
فیلم «چ» بازی کرد که سرمایهگذار هر دو موسسه اوج بود. سال96 حمیدیان در
فیلم «سرو زیرآب» با سرمایهگذاری بنیاد سینمایی فارابی، حوزه هنری و
شهرداری تهران بازی کرد. فیلم «50قدم آخر» هم در سابقه وی وجود دارد که
آنهم سرمایهگذار دولتی دارد. حمیدیان همچنین بابت بازی در فیلم «چ» و
«رستاخیز» سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مکمل مرد را گرفت که علاوه بر اعتبار
معنوی جایزه مادی خوبی هم برای وی داشته است. تحریم جشنواره توسط حمیدیان
با واکنش معنادار تهیهکننده فیلم مغزاستخوان مواجه شد که اعلام کرد قسط
آخر وی بابت بازیاش را به سیلزدگان سیستان اهدا میکند.
محسن تنابنده پشت پا به اعتباری که به دست آورد
یکی
دیگر از افرادی که در روزهای اخیر ندای تحریم داد محسن تنابنده بود. او که
همزمان در حال بازی در فیلم پایتخت6 بود اعلام کرد با اتمام این سریال
دیگر در تلویزیون حاضر نخواهد شد. اقدامی که بیش از آنکه باعث اعتبار برای
وی شود باعث مضحکه وی شد. تنابنده اگر در ادعای خود صادق بود باید اعلام
میکرد از خیر حقوق مادی پایتخت6 میگذرد والا اینگونه تحریم کردنها به
مثابه روغن ریخته نذر امامزاده کردن است. تنابنده با این که در سینما و
تلویزیون سابقه زیادی دارد اما شهرت وی به واسطه مجموعه پایتخت است که توسط
رسانه ملی ساخته میشود و حتی سری پنجم آن توسط اوج سرمایهگذاری شد. حتی
فیلم قسم وی در سینما شنیده شد که با سرمایه اولیه موسسه اوج ساخته شده است
و حالا این مدل تحریم کردنها نشانه نمک نشناسی این افراد است. تنابنده به
واسطه توانمندی در نویسندگی در سریالهای زیادی کار کرده است و میتوان
گفت: زمینه فعالیتهای سینماییاش را از رسانه ملی پایهگذاری کرده است.
به نظر میرسد که مدیران رسانه ملی باید در این مدل همکاری با امثال محسن
تنابنده تجدیدنظر کنند هر چند سابقه تاریخی نشان میدهد که امثال این
بازیگران با استفاده از ضعف و حافظه تاریخی باز هم راه خود را به سوی رسانه
ملی کج کنند و ادعاهای گذشتهشان را فراموش کنند. تنابنده در 4دوره
جشنواره فیلم فجر هم صاحب سیمرغ شده است.
تناقض سعید آقاخانی؛ از تحریم جشنواره تا ساخت سریال برای صداوسیما
سعید
آقاخانی هم از جمله بازیگرانی بود که بعد از پذیرفتن مسوولیت سانحه
هواپیمای اوکراینی سودای تحریم جشنواره را سر داد با این حال آقاخانی یک
جشنواره که توسط وزارت ارشاد بهعنوان حاکمیت جمهوری اسلامی است را تحریم
کرد اما همزمان اثر دیگری را برای بخشی دیگر از حاکمیت جمهوری اسلامی یعنی
صداوسیما میسازد. دیگر تناقض از این بیشتر؟ جالب است که با این مدل تحریم
همزمان خودشان را هم مستقل نشان میدهند در حالیکه نگاهی به سابقه آقاخانی
نشان میدهد که وی در دهه نود آثار سینماییاش مورد توجه قرار گرفت و حضورش از دهه هفتاد در صداوسیما باعث مطرح شدنش بوده است.
ترانه علیدوستی؛ این هفت سال کجا بودی؟
ترانه
علیدوستی از دیگر بازیگرانی بود که ندای تحریم سر داد و اعلام کرد در هفت
سال گذشته هم به صورت خودخواسته در این رویداد حاضرنبوده است . با این حال
علیدوستی گویا اهالی رسانه را فراموشکار فرض کرده که به رویش نیاورند که در
سال92 هیچ فیلمی در جشنواره نداشته، سال93 فیلم «استراحت مطلق» او به
جشنواره راه نیافت، او از سال93 تا 96 در سه سری از سریال شهرزاد بازی کرد
که هنوز هم درباره ابهامات مالی آن پروژه شفافسازی نکرده است. او در
سال97 هم فیلمی در جشنواره نداشت و در میان اسامی فیلمهای منتخب امسال هم
حضور ندارد. پس علیدوستی به نظر با این مدل تحریم کردن خودش را مضحکه کرده است.
مسعود کیمیایی، پیمان معادی، سارا بهرامی و هایده صفییاری هم از جمله دیگر کسانی هستند که اعلام تحریم کردهاند و این عدد در مقابل خیل عظیم افرادی که مشتاق حضور در بزرگترین رویداد سینمایی کشور هستند عدد ناچیزی است. هر چند این افراد فکر میکردند که میتوانند با ایجاد موج تحریم جشنواره، جشنواره فیلم فجر را از حیز انتفاع ساقط کنند اما عدم استقبال قاطبه سینماگران و بازیگران و سایر دستاندرکاران نشان داد که این جماعت اقلیتی کوچک هستند. دلیل پرداختن به این افراد در این گزارش هم نشان دادن تناقضهای موجود در رفتار حرفهای این افراد است.
* صبح نو-مصطفی وثوق کیا