کد خبر: ۴۶۵۰۳
زمان انتشار: ۱۲:۰۸     ۰۳ فروردين ۱۳۹۱
سالروز وفات علامه امینی
حجت‌الاسلام مسعودی از اساتید حوزه علمیه قم گفت: معاندان نمازهای 1000 رکعتی امیرالمؤمنین(ع) را زیر سوال می‌بردند تا اینکه علامه امینی(ره) برای اثبات درستی این موضوع، در حرم امام رضا(ع) در یک شب 1000 رکعت نماز خواند!

به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس، به مناسبت 28 ربیع‌الثانی سالروز وفات علامه «عبدالحسین امینی» نویسنده کتاب «الغدیر»، گفت‌وگویی  با حجت‌الاسلام والمسلمین محمد مسعودی از استادان رجال و علوم حدیث حوزه علمیه قم انجام داده‌ایم که به تفصیل در پی می‌آید.

علامه امینی(ره) یکی از شخصیت‌های بسیار ممتاز عالم تشیع است

حجت الاسلام مسعودی در ابتدای گفت‌وگو بیان داشت: علامه امینی یکی از شخصیت‌های بسیار ممتاز عالم تشیع است. ایشان شخصیتی بی‌نظیر و هم چنین نویسنده و مولفی بی‌بدیل بوده که خدمات شایانی را در عالم تشیع انجام داد.

وی گفت: ایشان با نوشتن کتاب الغدیر، والاترین و بالاترین خدمت خودش را به امیرالمومنین علی علیه‌السلام ارائه کرده است.

این استاد حوزه افزود: کتاب الغدیر دارای خصوصیات خاص و منحصر به فرد است. البته قبل از الغدیر کتاب‌هایی در مورد واقعه غدیر نوشته شده بود؛ ولی این که کسی باشد که واقعه غدیر را مستدل و قطعی کند، تا آن موقع، اتفاق نیفتاده بود.

وی ادامه داد: مرحوم علامه امینی، واقعه غدیر را به طور مسلم برای دوست و دشمن ثابت کرد و گفت که غدیر قطعا واقع شده است.

موضوع غدیر دو مساله دارد؛ وقوع غدیر و خطبه پیامبر اکرم (ص)

این استاد حوزه علمیه قم گفت: در موضوع غدیر دو مساله وجود دارد که قابل بحث است؛ یکی وقوع واقعه غدیر و دیگری خطبه‌ای که وجود مقدس رسول مکرم اسلام صلی الله علیه وآله فرمودند.

وی گفت: علامه امینی وقوع غدیر را برای همه مسلم کرد و با دلایل بسیار محکمی آن واقعه را برای دشمنان غدیر ثابت کرد.

مسعودی افزود: در کتاب الغدیر که چاپ عربی آن، 10 جلد است، ایشان در چند موضوع بحث کرده است. اول، واقعه غدیر از دیدگاه قرآن و آیاتی که بر وقوع غدیر دلالت می‌کند. دوم روایاتی که در مورد غدیر بوده است.

استاد علوم حدیث حوزه علمیه قم در مورد روایات غدیر گفت: روایات غدیر دو دسته هستند؛ یکی روایاتی که مشتمل بر اخباری‌اند که غدیر واقع شده و دیگری روایاتی که امیر المومنین علی علیه‌السلام، در مقاطع مختلف برای احقاق حقشان، احتجاج به واقعه غدیر کرده‌اند. همه اینها را علامه امینی (ره) آورده و نقل کرده‌اند.

مسعودی افزود: ایشان روایاتی که نقل کرده‌اند راویان آنها را بررسی کرده‌اند، طبقه روات روایات را بررسی کرده‌اند که اینها کارهای بسیار مهمی در عالم حدیث هستند.

حجت‌‌الاسلام مسعودی گفت: ایشان در مرحله بعدی به جمع آوری اشعار و شعرا در این زمینه پرداخته‌اند. شعرهایی که در مورد غدیر سروده شده بود از قرن اول و از عصر ائمه علیهم‌السلام، چه آنهایی که در محضر ائمه علیهم‌السلام واقعه غدیر را در قالب شعر بیان می‌کردند و چه اشعاری که در مواقع و جاهای دیگر در مورد غدیر سروده شده تا زمانی که خود ایشان می‌زیستند، همه را گرد آوری کرده‌اند. یعنی در هر قرنی افرادی که از موافقین و مخالفین، غدیر را به شعر کشانده‌اند، همه را مطرح کرده‌اند.

استاد حوزه علمیه قم گفت: علامه امینی در این کتاب، وقوع غدیر را مسلم کردند، منتها در آنجایی که اشعار را مطرح می‌کردند، طبیعتا یک سری اشعاری بودند که موافقین می‌گفتند و یک سری اشعاری که حتی کسانی که مستبصر شده بودند، می‌گفتند.

وی ادامه داد: قضیه جالبی را که در این زمینه هست و علامه امینی آن را نقل می‌کنند، به طور مختصرعرض می‌کنم. شخصی است به نام «خلیعی» که این فرد از پدر و مادری ناصبی به دنیا آمده و والدین او نذر می‌کنند تا خدا به آنها پسری بدهد، بزرگش کنند و او را قوی و قدرتمند بار آورند تا برود و کاروان‌هایی را که برای زیارت سید الشهدا علیه‌السلام می‌رفتند نابود کند و آنها را از بین ببرد.

وی اضافه کرد: اتفاقا خدا به آنها پسری عطا می‌کند و معلوم است که اینها این پسر را چگونه بزرگ می‌کنند تا اینکه این پسر بزرگ می‌شود و والدین ناصبی‌اش به او می‌گویند ما تو را به این خاطر از خدا خواستیم که بروی در مسیر کاروان‌های حسین بن علی منتظر باشی و آنها را از بین ببری. خلیعی می‌گوید که من حرکت کردم و در بیابان نشستم و چون اول شب بود، گوشم را به زمین گرفتم و متوجه شدم که هنوز کاروان در این نزدیکی‌ها نیستند و فاصله دوری دارند. گفتم ساعتی استراحت کنم تا این کاروان برسد و بلند شوم و آنها را نابود کنم. در عالم رویا دیدم که مرا کشان کشان به طرف جهنم می‌بردند وقتی مرا وارد آتش کردند، آتش تأثیر نمی‌کرد. ملائکه اعتراض کردند و ندا رسید چون خاک و غبار زوار سید الشهدا علیه‌السلام بر تن این است، لذا آتش جهنم اثر نمی‌کند. پس از این واقعه، خلیعی شیعه می‌شود و می‌آید در مورد واقعه غدیر اشعاری را می‌گوید که علامه امینی اشعار وی را هم در مورد واقعه غدیر در کتابش بیان کرده است.

علامه امینی از طرف دوست و دشمن مورد تمجید قرار گرفته است

استاد مسعودی گفت: علامه امینی از طرف دوست و دشمن مورد تمجید قرار گرفته است. در زمان علامه امینی شخصیتی از اساتید و شعرای زبردست و برجسته مصر به نام «محمد عبد الغنی حسن مصری» بوده است. وی ظاهرا مریض الاحوال بوده و حال خوشی نداشته، منتها الغدیر که به دستش می‌رسد مطالعه می‌کند و بسیار مجذوب غدیر می‌شود و نامه‌ای به علامه امینی می‌نویسد. وی یک عبارت کوتاه دارد که خیلی جالب است. می‌گوید: «سخن هر چقدر بزرگ باشد، در برابر کتاب شما خیلی ناچیز است».

وی اضافه کرد: این فرمایش بسیار بزرگی در مورد اثر علامه از طرف مخالفین است. بعد هم ایشان ظاهرا اشعاری در مورد غدیر می‌گوید و برای علامه می‌فرستد تا علامه امینی آنها را هم در کتابش بیاورد.

وی افزود: به هر حال علامه امینی بیشتر عمر خودشان را برای اثبات واقعه غدیر و حقانیت امام علی علیه‌السلام صرف کرد.

هزار رکعت نماز علامه امینی برای اثبات نماز‌های امیرالمومنین علی (ع)

حجت‌الاسلام مسعودی درباره حالات علامه امینی گفت: ایشان احوالات عجیبی داشته که دو قضیه از احوالات ایشان را عرض می کنم. ما شنیده‌ایم که امیرالمومنین علی علیه‌السلام در هر شبی هزار رکعت نماز می‌خواندند. این مسئله مورد نقد برخی مخالفین قرار گرفت که مگر در یک شب، انسان چقدر می‌تواند نماز بخواند که هزار رکعت شود؟ در احوالات علامه امینی است که ایشان در سفری که به مشهد مقدس داشته در حرم امام رضا علیه‌السلام شب‌ها هزار رکعت نماز می‌خواند تا ثابت کند که امکانش هست.

شفای بیمار به وسیله دعای علامه امینی

وی گفت: قضیه دوم از احوالات ایشان این است که علامه امینی می‌گوید که من رفتم بغداد تا در مجلس مباحثه آقایان اهل سنت شرکت کنم. دم در و جلوی مکانی که کفش‌ها قرار داشت نشستم و پسری آمد و گفت: آن کسی که می‌خواستم همین است. علامه می‌گوید که من خیلی نگران شدم که شاید توطئه‌ای باشد و بخواهند کاری کنند که عده‌ای از افراد همان جا آمدند و گفتند این پسر، مادری دارد که مریض است و دعایی برای او نوشته بودند و او بهتر شده بود و حالا دعا را گم کرده و پسر دنبال همان دعاست که مادر بد حالش بهتر شود. بعد به علامه می‌گویند آقا می‌شود شما دعایی بنویسید تا مادر این پسر بهتر شود. علامه پیش خود فکر می‌کند که من اهل تفسیر و تاریخ هستم و اصلا دعا ننوشته‌ام. خلاصه در همان جا آیه‌ای از قرآن را می‌نویسد و در کاغذی می‌گذارد و می‌پیچد و دست پسر می‌دهد و پسر هم می‌رود. علامه امینی می‌گویند که من عبایم را روی سرم کشیدم و رو به نجف کرده عرض کردم: السلام علیک یا امیرالمومنین؛ آقا آبرو داری کن. من این را نوشتم و اینها بردند، خودت عنایت کن. لحظاتی نگذشته بود که پسرک دوباره برگشت و گفت مادرم بهتر شد، مادرم خوب شد. علامه می‌فرمود آنجا که کسی به من توجهی نداشت بعد از این قضیه، دستم را گرفتند، عبایم را بوسیدند و مرا بالای مجلس بردند. علامه امینی چنین شخصیتی بوده و ایشان درجاتش عالیست.

حجت‌الاسلام محمد مسعودی در پایان گفت‌وگوی خود با فارس بیان داشت: از خداوند متعال می‌خواهیم ما را قدردان زحمات بزرگانمان، به ویژه علامه امینی قرار دهد.

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها