به گزارش سرویس اجتماعی پایگاه 598، فروردین ۹۸ بود که سیل،
تمامی خوزستان را به زیر آب برد، تقریبا میتوان گفت که مردم اهواز، کوت
عبدالله، آبادان، علی چعب، دزفول، سوسنگرد، شادگان، شعیبیه و ... در جریان
این سیل، دار و ندار خود را از دست دادند و زمینهای کشاورزی آنان از بین
رفت و محصولاتشان را آب برد!
جدای از اینکه کشاورزان
خسارت دیدند، دامهای دامپروران در جریان سیل تلف شدند و برخی از این
دامها به دلیل اینکه در یک جا مراقبت میشدند دچار بیماری شده بودند و
تعدادی از آنها گرسنگی کشیدند و با مشکل کمبود دارو و مواد خوراکی مواجه شدند.
از همه اینها که بگذریم
دامپروران نمیدانستند به فکر سلامت دام هایشان باشند یا تهیه خوراکشان!
یکسری از مسئولان وعده میدادند که خوراک را برای دامها تهیه میکنند؛ این
خوراک در هر حال تامین میشد، اما مقدارش کافی نبود. همه اینها گواهی بر
این است که مردم خوزستان دوران سختی را در نوروز ۹۸ سپری کردند. دورانی که
سرشار از استرس بود، اما این استرس خوزستانیها را از پا در نمیآورد و
برای حفظ زندگی و اموال خود دست از تلاش نمیکشیدند.
خوزستانیها
بیشتر از وعدههای مسئولان دل چرکین بودند؛ وعدههایی که فقط در زمان
بازدید از مناطق سیل زده و به منظور سلفی گرفتن و عکس انداختن با سیل زدگان
در استان به خوزستانیها داده میشد و بعد از اینکه آن مقام مسئول از
خوزستان خارج میشد، وعده اش به دست فراموشی سپرده میشد و دیگر یادی از
سیل زدگان خوزستانی که زندگی خود را در جریان این بی تدبیری مسئولان از دست
داده بودند، نمیکردند.
حاصل بررسیهایی که در زمان وقوع سیل و بعد از آن انجام شد، این بود که علت اصلی وقوع سیلاب و گرفتاری مردم خوزستان در این سیل، بی تدبیری مسئولان و مدیران شهری بوده است.
در صورتی که زیرساختهای خوزستان از ابتدا به نحوی بنا میشد که در مواقع
بحرانی، آسیبی به مردم نرسد شاید این اتفاقات نمیافتاد و مردم متحمل این
حجم از خسارت مالی و جانی و روحی نمیشدند و اعتمادشان به مسئولان استانی و
کشوری را از دست نمیدادند و از آنان ناامید نمیشدند.
هر چند که مسئولان ککِشان هم نمیگزد، اما مردم خوزستان از مدیران استانی و کشوری ناامید شده اند! چرا که ۹ ماه از وقوع سیل در خوزستان
میگذرد. این بازه زمانی قاعدتا فرصت خوبی برای جبران خسارتهای وارده بر
مردم بوده و مدیران شهری و مسئولان استانی و کشوری میتوانستند با همراهی
یکدیگر و به منظور تامین رفاه خوزستانیها آستین بالا بزنند و خسارتها را
جبران و منازل تخریب شده را بازسازی و نوسازی و جادهها را ترمیم و
زیرساختها را از نو فراهم کنند.
آبگرفتگی
و نبود شبکه فاضلاب مناسب عمدهترین مشکل خوزستان است که در جریان سیل هم
بی تقصیر نبوده و باعث شد این آبگرفتگی در شهرهای خوزستان در سطح باقی
بماند و از حجم آن کم نشود. آبگرفتگی در خوزستان همیشگی بوده و شدت آن در
سیل فروردین ۹۸ به چشم آمد، اما گویی مسئولان چشمی برای دیدن این منظره
نداشتند و خود را سرگرم حواشی میکردند و به جای کمک به مردم، فقط وعده
میدادند که فلان کار را خواهیم کرد و پس از فرونشست سیل دست به کار
میشویم. اما ۹ ماه گذشته و هنوز کاری نکرده اند. انگار باورشان نشده که
سیل فروردین ۹۸ در اهواز تمام شده و مشکل فاضلاب و آبگرفتگی استان حل نشده
است.
با اینکه کمیته وضعیت آب
در آن بازه زمانی تشکیل شد و اتاقهای همفکری به کرات در خوزستان برگزار
میشد و برخی مدیران شهری در آن حضور داشتند، اما هیچگونه فعالیت عملی در
خوزستان برای رفع مشکلات فاضلاب صورت نگرفت و همچنان هم این پرونده از دید
مسئولان بسته است.
از
سویی از ماهها قبل، کارشناسان شهری هشدار داده بودند که مشکل فاضلاب
خوزستان باید پیش از بارندگیها حل شود تا شاهد تلفات مالی و انسانی و وقوع
سیلابی دیگر در استان نباشیم، هیچ یک از مدیران شهری و مسئولان کشوری به
این هشدارها توجه نکردند و آن را پشت گوش انداختند تا اینکه طی چند روز
گذشته در پی بارندگی شدید، عبور و مرور مردم مختل شد و به دلیل آبگرفتگی و
مشکلات شبکه فاضلاب، آب به خانههای مردم نفوذ کرده و خوزستانیها را بار
دیگر با چالش مواجه کرده است. حجم این آب در اهواز، آبادان و کوت عبدالله
و... به حدی بالا بوده که اثاثیه مردم بر آب شناور شده و به دلیل اینکه
منشأ آن گرفتگی فاضلاب بوده، سطح آب در همه جای شهر یکسان است و نمیتوان
آن را به خارج از منازل و اماکن هدایت کرد!
این اتفاق در حالی رخ
داده که مسئولان در جریان این خطر بوده اند و میدانستند که در صورت بارش
باران شدید، مردم با این مسئله روبرو میشوند؛ با این حال هیچ راه حلی برای
آن ارائه ندادند.
مسئله فاضلاب خوزستان را مسئولان نمیخواهند حل
کنند وگرنه این مشکل تا به الان باید حل میشد تا امروز شاهد دو فرونشست
در اهواز نباشیم. خبرها حاکی از این است که در پی بارندگی اخیر و فرسوده
بودن شبکه فاضلاب آب در مرکز شهر، آب بارندگی به داخل تونل قطار شهری ورود
کرده و باعث ریزش زمین در خیابان سلمان فارسی (نادری) در تونل مترو شده
است.
اینکه خوزستانیها درگیر گرد و خاک و باران
هستند مسئلهای انکار ناپذیر است، اما بدتر از همه صحبتهای مسئولان راجع
به مشکلات این منطقه است که داغی بر دل مردم گذاشته است. کاش مشکل مردم فقط
فاضلاب و سیل و فرونشست زمین بود. مسئله مرگ ۴ زن بیمار در بیمارستان
خمینی اهواز نیز نشان دیگری از بی کفایتی مسئولان خوزستانی است که به راحتی
توپ را به زمین یکدیگر میاندازند و رئیس بیمارستان میگوید که استانداری
مقصر است و استانداری اظهار میکند که بیمارستان مقصر است! هر چند که این
مسئله در پی قطعی برق به خاطر آبگرفتگی اهواز اتفاق افتاده و غلامرضا
شریعتی، استاندار خوزستان در این باره گفته که «به علت وقوع صاعقه، یکی از
فیوزهای بیمارستان قطع شد و برق اضطراری وارد مدار نشد و در بخش ICU دچار
مشکلاتی شدیم!»
از سویی معصومه خنفری، فرماندار کارون ۲۴ آذر ۹۸ درباره منطقه کوت عبدالله و آبگرفتگی آن اظهارات عجیبی داشته و اعلام کرده که منطقه
کوت عبدالله در گذشته تالاب و نیزار بود و شدت مشکلات هم به همین موضوع و
وسیع بودن آن برمیگردد. وسعت منطقه از گامیشآباد شهر کوتعبدالله شروع
میشود و تا محله گندمکار ادامه مییابد. این ناحیه در گذشته محل سرریز
فاضلابهای جاری بوده است. ۶ سال پیش (قبل از تفکیک کارون از اهواز) این
منطقه خاکریزی میشود و در آن ساخت و ساز انجام میدهند. ساخت و ساز تمام
منطقه با پروانه ساخت انجام شد، اما خاکبرداریها و خاکگذاریها به درستی
انجام نشد، لذا به آرامی و در طی گذر زمان با فرونشست سطح منطقه، مواجه
بودیم.
به گفته خنفری،
منطقه کوت عبدالله فاضلابی ندارد که به آنجا منتهی شود. فاضلاب شهر در
مناطق اطراف رها میشده، گاها مسیر آن مسدود و برگشت داده میشد. در این
بارندگیهای اخیر با توجه به نشست منطقه مذکور و عدم دارا بودن شبکه فاضلاب
در منطقه، تمام آبهای جاری، من جمله جریان جاری فاضلاب در این منطقه وسیع
تجمیع شد.
فرماندار کاروان میگوید:
مشکل این منطقه همیشگی بوده، اما رفته رفته نشست زمین بیشتر شد و با توجه
به افزایش بارندگیهای امسال و سال گذشته بحران ایجاد شد. واقعیت
این است که با استاندار خوزستان به منطقه کوت عبدالله آمدیم. ایشان هم
دستور دادند سازمان آب و فاضلاب، شهرداری و معاونان شهردار ورود کنند تا
برای این قضیه راه حلی پیدا کنیم. مشکل خیلی بغرنج است. شهرداری آمد و سطح
خیابانها را ارتفاع داد، اما مشکل حل نشد و سطح خیابان از خانهها بالاتر
رفت. منطقه هم وسیعتر از آن است که بشود مردم را جابهجا کرد و از طرفی
تراکم جمعیت بالایی دارد. تنها خطُّالقعر که با هر بارندگی با مشکل روبرو
میشود، ۱۰ هزار نفر جمعیت دارد.
وی اظهار میکند: ما
مکنده تعبیه کردیم تا آب را از منطقه بیرون بکشد، اما بسته به میزان
بارندگی، یک یا دو هفته زمان برای تخلیه آب نیاز است. مضافا که در
بارندگیهای سال اخیر مکنده پاسخگو نبوده، این منطقه در سیل فروردین ماه
بیش از قبل فرو نشست. شهرداری معابر را زیرسازی میکند، اما خانهها را که
نمیتواند زیرسازی کرد. خانهها مدام فرونشست میکنند. معابر هم فرونشست
داشتهاند. در هفته گذشته یکی از اتوبانهای مواصلاتی اهواز به آبادان که
از وسط کوت عبدالله میگذرد، به دلیل شسته شدن زیر خاک ریزهای جاده، در دو
نقطه به ارتفاع دو متر فروریخت.
ناگفته نماند که در
پی بی تدبیری مسئولان و بی تفاوت بودنشان در برابر مشکلات مردم خوزستان،
نیروهای جهادی بسیج دانشجویی استان در فراخوانی اعلام کردهاند که قصد
دارند برای خدمت به مردم به مناطقی که دچار آبگرفتگی شدهاند نیرو اعزام
کنند.
اینکه مردم
خوزستان تا به کی باید با این مشکلات دست و پنجه نرم کنند مشخص نیست! شاید
هم مسئولان باور ندارند که این استان نیاز به رسیدگی جدی دارد و لازم باشد
که به طرق دیگری آنان را در جریان مصائب خوزستان قرار داد! حال نوبت
مسئولان است که پاسخ دهند تا به الان برای استان خوزستان که قطب معادن نفت و
سرمایه این کشور است چه کرده اند؟ تا به کی باید شاهد سیل، آبگرفتگی،
آلودگی هوا، تلف شدن حیوانات در هورالعظیم، درختان کنوکارپوس، مشکلات
معیشتی مردم و اعتراضات کارگران منطقه به خصوص کارگران هفت تپه در این
استان باشیم؟