اصلاح طلبان -که در مجلس دهم 132 کرسی را در اختیار داشته و عملکرد غیرقابل
قبولی را به نمایش گذاشته اند- بار دیگر با مخلوطی از نمایندگان لیست امید
و چهره های ادوار مجلس وارد کارزار انتخابات شده اند اما این ثبت نام
اساسا مردم را با این پرسش اساسی مواجه کرده که چرا باید دوباره به این جمع
ناموفق اعتماد و رای داد؟!
نکته قابل توجه آنجاست که برخی از اعضای لیست امید که در فاجعه گرانی بنزین
مدعی استعفا از جایگاه نمایندگی مجلس شدند چند روز بعد و در چرخشی ۱۸۰
درجه ای باز هم در انتخابات ثبت نام کردند تا بر بار طنز آمیز ماجرا
بیفزایند!
اما با نگاهی به چهره های سرشناس اردوگاه اصولگرایان، نکات قابل تاملی به چشم میخورد.
اکثر ثبت نام کنندگان از جناح اصولگرا نمایندگان فعلی و سابق مجلس شورای
اسلامی در کنار برخی از وزرای سابق دولت های نهم و دهم هستند که در سالیان
گذشته عملکردشان در معرض قضاوت افکار عمومی قرار گرفته و متاسفانه به
بسیاری از آنان نمیتوان نمره قبولی داد.
این افراد در حالی همانند ۴ دوره گذشته انتخابات مجلس شورای اسلامی، باز هم احساس تکلیف کرده و داوطلب انتخابات مجلس یازدهم شده اند که خود طعم تلخ شکست در انتخابات ۹۴ را تجربه کرده و حتی از جمله عوامل زمینه ساز شکست های انتخاباتی سال های ۹۲ و ۹۶ به دلیل عملکرد نامناسب خود هستند.
از طرفی این افراد هر آنچه در چنته داشته اند را در ۴ دوره گذشته به نمایش گذاشته و عملا از ایده های نو و تازه برای ساخت مجلسی مقتدر و وکالت مردم خالی هستند.
نکته ملال آور دیگر این است که در آغاز گام دوم انقلاب و تاکیدات
رهبرانقلاب مبنی بر جوانگرایی در ساختار جمهوری اسلامی، افرادی داوطلب شرکت
در انتخابات مجلس شورای اسلامی شده اند که وارد ششمین و هفتمین دهه از
زندگی خود شده اند!
با این وجود و با توجه به ماهیت انتخابات مجلس که لیست های تهیه شده نقش
مهمی را در ورود افراد به ساختمان بهارستان ایفا میکند، دو حالت را برای
مجلس یازدهم میتوان متصور شد:
در حالت خوش بینانه چنانچه افراد دغدغه مند و خوش فکر -همچون سعید
زیباکلام، وحید یامین پور، صادق شهبازی، وحید اشتری، محمدرضا اصنافی-
قربانی مصلحت اندیشی و لابی ها نشوند و در لیست اصولگرایان قرار گیرند و در
نهایت می توانند در کنار سایر دغدغه مندان اصولگرا -که از قضا اندک شمار
هستند- همچون الیاس نادران، محمود نبویان و علی نیکزاد وارد مجلس یازدهم
شوند.
در حالت بدبینانه -و البته به واقعیت نزدیک تر- نیز همچون سالیان گذشته
لیستی مصلحت اندیشانه بسته خواهد شد تا دل همه طیف های اصولگرا به دست آید و
در نتیجه دغدغه مندان مستقل از گردونه رقابت حذف خواهند شد.
با این وجود هر کدام از دو سناریو فوق نیز عملی شود چندان امیدی به مجلس
یازدهم نمی توان داشت و در بهترین حالت تنها باید جرقه هایی از حرکات
مطالبه گرانه را در سال های آینده مشاهده کنیم.
در جمع بندی می توان گفت که با فرض پیروزی اصولگرایان، مجلس یازدهم در
بهترین حالت شاید یک تا دو پله از مجالس پیشین بهتر باشد و در حالت
بدبینانه نیز مجلسی همچون دوره های هشتم و نهم را شاهد خواهیم بود که بی
تردید نمی تواند دستاورد ملموسی برای مستضعفان در حوزه های مسکن،اقتصاد،
بهداشت، اشتغال و فسادستیزی به همراه داشته باشد.
لازم به ذکر است که حالات فوق در حالی است که اصولگرایان پیروز انتخابات
شوند و گرنه چنانچه بار دیگر اصلاح طلبان بتوانند آرای مردم را کسب کنند
شیب سقوط مجلس تا سال ۱۴۰۲ بیش از پیش ادامه خواهد یافت.