از آنجایی که امام حسن عسکری (ع) به دستور خلیفه عباسی در سامرا و در محله عسکر سکونت اجباری داشتند، «عسکری» نامیده میشوند. نام ایشان حسن، و کنیه آن بزرگوار ابومحمد واز القاب ایشان "زکی" و "عسکری" است.
گرچه امام حسن عسکری (ع) به حکم اوضاع نامساعد و محدودیت بسیار شدیدی که حکومت عباسیان برقرار کرده بود، موفق به گسترش دامنه دانش خود در سطح جامعه نشدند اما در عین حال و در همان فشار و خفقان، شاگردانی تربیت کردند که هر کدام به سهم خود در نشر و گسترش معارف اسلام و رفع شبهات دشمنان نقش موثری داشتند. شیخ طوسی، شاگردان آن حضرت را متجاوز از صد نفر ثبت کرده است که در میان آنها چهرههای روشن و شخصیتهای برجستهای مانند احمد اشعریقمی، عثمان بن سعید عَمْری، علی بن جعفر و محمد بن حسن صفار به چشم میخورند.
بدترین بنده از زبان امام حسن عسکری(ع)
احادیث و همچنین کتابهای بسیار ارزشمندی از حضرت باقی مانده است که حضرت در یکی از احادیث درباره شخصیت بنده میفرمایند: بدترین بنده آن است که دورو و دوزبان باشد؛ در حضور برادرش او را میستاید و در غیابش بدگویی میکند. اگر نعمتی به او رسد بر او حسد ورزد و چون گرفتار شود تنهایش گذارد. (تحف العقول، ص۴۸۸)
امام حسن عسکری (ع) چون در حصر و کنترل حکام عباسی بودند و هم به لحاظ آنکه در عصری نزدیک عصر غیبت میزیستند، غالبا پنهان بوده و اکثر امور و ارتباط آنان با شیعیان از طریق مکاتبات، توقیعات و وکلا انجام میگرفت تا آنان آمادگی دوران غیبت را بیابند میتوان گفت که زمینهسازی برای عصر غیبت، از مهمترین ویژگیهای امام یازدهم است.
امام حسن عسکری(ع) زمینهساز فکری- معنوی جامعه شیعی برای ورود به عصر غیبت
حجت الاسلام و المسلمین سیدابراهیم معصومی- استاد دانشگاه و عضو هیات مدیره انجمن علمی مهدویت حوزه- در گفتوگو با ایسنا، درباره این ویژگی امام حسن عسکری(ع) اظهار کرد: امام عسکری(ع) در دشوارترین شرایط سیاسی و اجتماعی، قضیه ولادت و امامت حضرت مهدی(عج) را میان دوستان و شیعیان مطرح کرده و این نکته را به آنان گوشزد فرمود که: وی همان خلف صالحی است که خدای متعال امتها را به آمدنش وعده داده است تا او میان آنان ایجاد وحدت و همبستگی کند و ملاحظه کردیم اقدامات امام عسکری(ع) در این خصوص چه اندازه با شرایط حاکم بر آن فضا مطابقت داشته است. نکته دیگری که از حیث اهمیت در حد و اندازه همین موضوع قابل ارزیابی است، مسئولیت مهیاسازی امت مومن به وجود امام مهدی(عج)، برای پذیرش قلبی این غیبت بود، که به حسب ظاهر جدایی امت از امام و عدم امکان ارتباط آنان با آن وجود مقدس در برداشت. زیرا امت، بدون وجود امام احساس کمبود و بیبهره شدن از مهمترین عنصری را داشتند که همواره بر او تکیه کرده و مسائل و مشکلات فردی و اجتماعی خود را نزد او مطرح میکردند و امام همواره همچون دژی استوار از یاران و شیعیان خود حمایت میکرد و در بسیاری موارد پاسخگوی نیازهای فکری، روحی و مادی آنان بود.
این استاد دانشگاه و عضو هیات مدیره انجمن علمی مهدویت حوزه خاطرنشان کرد: در این صورت هرچند ایمان به غیب، خود یکی از عناصر ایمان اصطلاحی به شمار میآید، اما غیبت امام از میان جامعه میتوانست صدمات روحی و ایمانی بسیاری به مومنان وارد کند، زیرا مومنان همواره به ارتباط مستقیم با امام عادت کرده بودند، حتی اگر امام در زندان بود و یا در پس پردههای مراقبت و کنترل شدید حکومت، از امت دور بود، ولی آنان همواره او را میان خود حاضر میدیدند و تعامل با او را احساس میکردند. اما اکنون از آنان خواسته میشد، ایمان به امام زنده، قوی، فعّال و حاضر میان امت را در خود حفظ کنند؛ با این که امام را در دسترس و نزدیک خود نمیدیدند که هر گاه بخواهند با وی ارتباط داشته باشند. کاهش آثار و پیامدهای این ضربه، احتیاج به تلاشی دوچندان داشت که امام عسکری(ع) به پیروی از پدر بزرگوارش امام هادی(ع) برای دست یابی به این هدف و در مدتی کوتاه با تلاشی مضاعف برای آمادهسازی مردم به دو فعالیت دست زدند؛ اول مهیاسازی فکری و ذهنی، دوم مهیاسازی نفسانی و معنوی.
یکی از عناصر تشکیلدهنده ایمان، اعتقاد به غیب است
معصومی گفت: امام عسکری(ع) در خصوص مهیاسازی فکری، مانند پدران بزرگوارش به مطرح کردن نظریه غیبت طی تاریخ و تطبیق آن با فرزند بزرگوارش امام مهدی(عج) دست زد و از مردم خواست بر این ایمان استوار بمانند، زیرا یکی از عناصر تشکیلدهنده ایمان، اعتقاد به غیب است. آن حضرت شیعیان خود را بر پایداری، صبر و شکیبایی و انتظار فرج تشویق و ترغیب میکردند. امام عسکری(ع) ویژگیها و نیازهای این مرحله و امتحانات دشواری را که در آن به وقوع خواهد پیوست برای شیعیان و پیروان خود تشریح میکردند تا از این راه، ایمان و صبر و تقوایی را که باعث قوام انسان مومن به خدا، دین و امام است متبلور سازد و چنین انسانهایی را مهیا سازد تا سلاح برداشته و در رکاب امام غایب به جهاد بپردازند. ابوعلی بن همام روایت کرده و میگوید: از محمد بن عثمان عمری شنیدم میگفت از پدرم شنیدم گفت در مجلس امام ابومحمد حسن بن علی حاضر بودم که از آن حضرت در مورد صحت روایتی که از پدرانش آن را روایت کرده است پرسیدند. آن روایت این است: «إنّ الأرض لا تخلو من حجة الله علی خلقه الی یوم القیامة وأن من مات ولم یعرف إمام زمانه مات میتة جاهلیة»؛ زمین هیچگاه از حجت خدا بر آفریدگانش تا روز قیامت تهی نخواهد ماند و کسی که از دنیا برود و امام زمان خود را نشناسد به مرگ جاهلیت از دنیا رفته است. حضرت پاسخ داد: همانگونه که اکنون روز است و این مطلب برحق و صادق است این حدیث نیز به حق و درست است. به حضرت عرض شد: ای فرزند رسول خدا، پس از شما چه کسی پیشوا و حجت خواهد بود؟ حضرت پاسخ داد:پسرم محمّد، پیشوا و حجت پس از من است. کسی که از دنیا برود و او را نشناسد به مرگ جاهلیت از دنیا رفته است، آگاه باشید که او دارای غیبتی خواهد بود که جاهلان و نابخردان در آن غیبت سرگردان میشوند و باطل گرایان، در آن غیبت به هلاکت میرسند و کسانی که برای پایان آن، وقت تعیین میکنند دروغشان آشکارخواهد گردید، سپس وی ظهور خواهد کرد و گویی من هم اکنون پرچمهای سفیدی را میبینم که بالای سرش در نجف و کوفه به اهتزاز در آمده است. (به کمال الدّین وتمام النعمه: ۴۰۹، کفایه الاثر: ۲۹۶ و به الصراط المستقیم ۲: ۲۳۲ مراجعه شود.)
وی ادامه داد: احادیث و دعاهای دیگری نیز وارد شده که همه متضمن تبیین نظریه غیبت و ضرورت تحقق آن و ضرورت ایمان به آن و صبر و شکیبایی در زمان آن و پایداری در راه حق در همه شرایط سخت و دشوار است. آماده سازی روانی و معنوی را نیز امام حسن عسکری(ع) از زمان پدر بزرگوارش آغاز کردند. امام هادی(ع) سیاست دوری گزیدن از مردم و کاهش ارتباط مستقیم با شیعه را آغاز کرد، تا مردم را برای وضعیتی که در آینده با آن روبرو خواهند شد مهیا کنند و در این راه به کار دیگری نیز دست زده و امام حسن عسکری(ع) را از دید شیعیان پنهان داشت. امام عسکری(ع) نیز در همین سیاست دوری گزیدن از مردم و کاهش ارتباط با شیعیان، همان راه پدر بزرگوار خود را پیمود تا شیعیان را به عدم ارتباط مستقیم با امام عادت دهد و آنان را با وضع جدید پیش رو مانوس کنند تا در نتیجه صدمه روحی زیادی از غیبت به آنان وارد نشود. این مطلب جدای از شرایط خاصی بود که بر امام عسکری(ع) تحمیل شد و آن حضرت را واداشت برای حفظ جان خود و شیعیانش از خطر کشف شدن، توسط جاسوسانی که حکومت، همه جا برای کنترل فعالیتهای امام(ع) و ارتباطش با شیعیان قرار داده بود، کمتر با آنان ارتباط برقرار کنند.
اقدامات امام حسن عسکری(ع) برای مهیا شدن جامعه در عصر غیبت
این استاد دانشگاه افزود:
امام حسن عسکری(ع) زیانهایی را که از کاهش ارتباط مستقیم با شیعیان حاصل
میشد با دو امر مهم خنثی و این دو مسأله را جایگزین ارتباط مستقیم کردند؛
اول صدور نامهها و پیامهایی که به شکل مکتوب به شیعیان مرقوم میفرمودند و
نیازها و مراجعاتی را که آنان با امام داشتند به صورت مکتوب برآورده
میساختند. اکثر روایاتی که از امام عسکری(ع) نقل شده به صورت مکاتبات آن
حضرت با راویان و شیعیانی است که تنها به وسیله همین نامهها با امام
ارتباط داشتند. دوم آن حضرت به شیعیان دستور میدادند تا از طریق
نمایندگانی که وی در مناطق گوناگون شیعهنشین تعیین کرده بودند با آن حضرت
ارتباط برقرار کنند، آنان پل ارتباطی نیرومندی بودند که به شیعیان روحیه
داده و با وجود آنان شیعه احساس ارتباط همیشگی با امام را داشت که میتواند
پرسشهای خود را در محضر او مطرح و از امام خود پاسخ دریافت کنند. همین
ارتباط غیر مستقیم برای کاهش اثرات منفی ضربهای که از غیبت به شیعه وارد
میشد، کافی بنهظر میرسید. بدین وسیله امام(ع) توانستند شیعیان خود را
برای زمان غیبت مهیا سازند تا آنان با شکیبایی و آمادگی کامل به استقبال
عصر غیبت بروند وآنان دارای چنان استعدادی شدند که لازمه ایمان به خدا،
پیامبر(ص)، ائمه(ع) و حضرت مهدی(عج) بود و تنها راه نجات جامعه انسانی از
گرداب جاهلیت به شمار میآمد.