تعدادی از هنرمندان کشور در حالی بیانیهای را درباره حوادث اخیر کشور منتشر کردهاند که با استقبال و ذوقزدگی «صدای آمریکا» مواجه شده است.
در این بیانیه که حساب کشتههای بیگناه و شهدای امنیت مردم، از اغتشاشگران داعشی جدا نشده، آمده است: «در این روزهای تلخ که از پسِ آبان ۹۸ گذشتهاست، لحظهای چهرهی جوانانِ جانباخته، مردمان زخمخورده، مادران داغدار و پدران بیتاب از برابر چشم دور نمیشود.جوانانی که خونِ پاک آنها با بیتدبیری بر خاک ریخته شد و با انتسابشان به بیگانگان سعی بر نادیده گرفتنشان شدهاست».
در بخشهای دیگر این بیانیه میخوانیم: «مردمانی که امروز از پسِ غبارِ غلیظِ بیخبری و بیارتباطی، نام و نشانِ یکان یکانشان آشکار میشود، به کدام گناه کشته شدهاند؟ آنها فقط بهجانآمدگانی بودند که چون هیچ گوش شنوایی نیافتند، ناکارآمدیها را در کوی و برزن فریاد زدند».
گذشته از این که معلوم نیست چطور امضاءکنندگان این بیانیه از نجابت و مظلومیت نیروهای امنیتی در روزهای فتنه بیخبر هستند و تباه کردن زندگی مردم به دست اغتشاشگرانِ مزدور سعودی را ندیدهاند، باید از آنها پرسید آیا قبل از امضای این بیانیه، به ریشههای پیدایش این حوادث فکر کردهاند و اندیشیدهاند که آنچه این حوادث را بهوجود آورده، چیست و چه کسانی در ایجاد وضعیت کنونی نقش دارند؟
*ماجرا چیست؟
ماجرا از این قرار است که برخی هنرمندان و سیاسیون در ایام انتخابات، اعتماد مردم را برای روی کار آوردن دولت دلخواه خود جلب کردند.
حال همان دولت، آنطور که برخی کارشناسان میگویند، بعد از شش سال معطل کردن مردم به امید ایجاد معجزه خارجی برای حل مشکلات، شبانه و بدون هیچ اطلاع قبلی، شوک بنزینی را به آنها وارد کرده است.
امّا هنرمندان امضاءکننده بیانیه، این ماجرا را چگونه میبینند؟ آنها بدون اینکه نقش مسبب اصلی ماجرا، یعنی دولت برآمده از رأی خود را ببینند، نظامی را مشاهده میکنند که دست به مقابله با شهروندان خود زده است! از این رو، تلاش میکنند در قامت مصلح و مدافع حق مردم، به نصیحت حکومت پرداخته و در این مسیر خط رسانههای سعودی و آمریکایی را پس از ناامیدی از فتنه اخیر پیش گرفتهاند.
* کاسبان دیروز و امروز
هنرمندانی که عضو کمیسیون فرهنگی مجلس آنها را کاسبانی میداند که دیروز با حمایت و امروز با مخالفتشان درحال کاسبی هستند.
نصرالله پژمانفر در ادامه گفتوگویی که با فارس انجام میدهد، تاکید میکند که تعدادی از سلبریتیها که پیش از این حامی و امروز مخالف دولت هستند، مواضع متناقضشان به این خاطر است که نان و کاسبیشان در این راه است.
وی بیان نظراتش را اینگونه ادامه میدهد «اینها همان کسانی هستند که آمدند و از دولت آقای روحانی حمایت کردند و به مردم پیام دادند و مردم را تحریک کردند تا به دولت آقای روحانی رأی دهند و میگفتند که امروز نجات کشور در گرو حمایت از دولت آقای روحانی است و امروز که فهمیدند که مشکلاتی به کشور با دست آنها تحمیل شده، فرار به جلو را در دستورکار خود قرار دادهاند و سعی در پنهان کردن خود دارند.»
احمد سالک نایبرئیس کمیسیون فرهنگی مجلس دیگر عضو کمیسیون فرهنگی خانه ملت است که درباره هنرمندان امضاکننده بیانیه مذکور به حالت انتقادی میگوید: هنرمندانی که تا پیش از این از کلیت دولت حمایت میکردند و امروز زبان به انتقاد از دولت گشودهاند باید خود در قبال حمایتهایی که داشتهاند پاسخ دهند و این انتقادات آنها به جای پاسخگویی نوعی فرار به جلو است.
براساس این گزارش، حال که این هنرمندان فراموش کردهاند که مسبب حوادث اخیر با رأی چه کسانی روی کار آمده، مرور مواضع انتخاباتی برخی از آنان خالی از لطف نیست.
رخشان بنیاعتماد: به روحانی رأی میدهم بدون آنکه متوهم باشم
میلانی: دلخورم امّا باز به روحانی رأی میدهم
باران کوثری: رأی من روحانی
نوید محمّدزاده: حامی روحانیام
منیژه حکمت: قاطعانه به روحانی رأی میدهم
بهمن فرمانآرا: بیشک رأی من روحانی است