به گزارش پایگاه 598، شعر طنز اجتماعی از زندهیاد استاد ابوالفضل زرویی نصرآباد به مناسبت اولین سالروز درگذشت او منتشر و بازخوانی میشود.
یک سلام بلند و گرم و لطیف
به شما مردم بلاتکلیف
مردمان نشسته در ماشین
نگران گرانی بنزین
به شما مردمی که حیرانید
آخر قصّه را نمیدانید
به شمایی که از جنوب و شمال
میکنی دایم از حقیر سؤال
که: «فلانی، شما که آنجایی
به تمام امور دانایی،
نیمِ آغازِ سال اگر رد شد
وضعِ بنزین چگونه خواهد شد؟
واقعاً «سوخت» از کمرکشِ سال
کوپنی میشود - زبانم لال-؟.
کوپنی بودنش اگر حتمی است
صحبت واردات و لایحه چیست؟
به تو گر خواهی افتخار کنیم
تو بفرما که ما چه کار کنیم؟
ما مگر نقشِ روی دیواریم
یا خدایی نکرده، بیکاریم؟
در پسِ پرده هرچه بود، بگو
کار داریم، تند و زود بگو...».
* * *
باز هم حکم تیر دادیدا؟
بیخودی باز گیر دادیدا!
اطلاعات من ز وضعِ اخیر
هست در حدِّ اطّلاعِ وزیر
یعنی الان که خوب مینگرم
واقعاً بنده نیز بیخبرم!