الدعوات:
رُوِیَ أنَّ زَینَ العابِدینَ علیه السلام مَرَّ بِرَجُلٍ و هُوَ قاعِدٌ عَلی بابِ رَجُلٍ، فَقالَ لَهُ:
ما یَقعُدُکَ عَلی بابِ هذَا المُترَفِ الجَبّارِ؟ فَقالَ: البَلاءُ ،
قالَ: قُم فَاُرشِدَکَ إلی بابٍ خَیرٍ مِن بابِهِ ، و إلی رَبٍّ
خَیرٍ لَکَ مِنهُ. فَأَخَذَ بِیَدِهِ حَتَّی انتَهی بِهِ إلَی المَسجِدِ ـ
مَسجِدِ رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله ـ ثُمَّ قالَ:
اِستَقبِلِ القِبلَةَ و صَلِّ رَکعَتَینِ، ثُمَّ ارفَع یَدَیکَ إلَی
اللّهِ عَزَّوجَلَّ فَأَثنِ عَلَی اللّهِ، و صَلِّ عَلی رَسولِهِ صلی
الله علیه و آله، ثُمَّ ادعُ بِآخِرِ الحَشرِ ، وسِتِّ آیاتٍ مِن أوَّلِ
الحَدیدِ، و بِالآیَتَینِ اللَّتَینِ فیآلِ عِمرانَ، ثُمَّ سَلِ اللّهَ
سُبحانَهُ، فَإِنَّکَ لاتَسأَل شَیئا إلّا أعطاکَ.
روایت شده امام زین العابدین علیه السلام از کنار مردی گذشت که بر در خانه شخص دیگری نشسته بود. به او فرمود:
چه چیز تو را بر درِ خانه این مردِ نازپرورده ستمگر، نشانده است؟
گفت: گرفتاری
امام فرمود:
برخیز که اکنون، تو را به دری راهنمایی کنم که از درِ خانه او بهتر است، و به پروردگاری که برای تو از او نیکوتر است.
آن گاه، دستش را گرفت تا به مسجد [ ـِ پیامبر صلی الله علیه و آله ] رسید و فرمود:
رو به سوی قبله کن و دو رکعت نماز بگزار.
سپس دستانت را به درگاه خدای عز و جل بالا ببر و او را ثنا بگو و بر
فرستاده اش درود بفرست و با آیات پایانی سوره حشر و شش آیه آغازین سوره
حدید و دو آیه سوره آل عمران*، خدا را بخوان و از خدای سبحان، حاجت
بخواه که تو چیزی درخواست نمیکنی، جز آن که بی تردید، به تو عطا خواهد
کرد.
"بحارالأنوار، ج 92 ص 272- الدعوات، ص 55 ح 138"