به گزارش سرویس سیاسی پایگاه 598، بالاخره محمود حجتی با کشوقوسهای فراوان رفت و نشان داد که خواسته افکار عمومی میتواند فشار سنگینی را بر بدنه اجرایی قوه مجریه در جهت کارکرد خوب وارد سازد. او که بازمانده تفکرات دولتهای سازندگی و اصلاحات بود برخلاف مدیران و وزرای پرحاشیهای مانند وزارت خارجه، علوم، اقتصاد و دارایی، فرهنگ و ارشاد و ... کمترین حاشیه را داشت لذا بیشترین نقطه حملات مخالفین به او نه در باب شخصیت حقیقی و تواناییهای او در پست وزارت که درزمینهٔ عملکردهایش در این وزارتخانه در سایه، اما حساس و بسیار مهم، در حال چرخش بوده است:
1- در قسمت اول بیان نکات مثبت دوران مدیریت او برای اثبات عدالت رسانهای این نوشتار را ضروری میسازد لذا تیتر وار نکاتی درباره این امر را بیان میداریم تا نشان دهیم که در این نوشتار تنها به دنبال بیان ضعفهای مدیریتی او نبودیم و نقاط قوت وی را هم دیدیم. این نکات عبارتاند از:
- افزایش ذخایر راهبردی گندم از سه ماه به ۶ ماه.
- انتخاب بانک کشاورزی بهعنوان عامل خرید تضمینی گندم، در راستای قانون تمرکز.
- تأمین مناسب بازار میوه شب عید.
- مبارزه با آفات گندم در سطح ۶ میلیون هکتار.
- اعطای تسهیلات برای توسعه مکانیزاسیون کشاورزی.
- تدوین طرح «خوداتکایی» در محصولات اساسی با رویکرد کاهش سطح زیر کشت.
2- قسمت دوم و اصلیترین مبحث ما بیان مختصری از نقاط ضعف مدیریت یکی از امنیتیترین وزارتخانهها تحت مدیریت محمود حجتی بوده است. شایان ذکر است که منظور از امنیت در این بخش امنیت غذایی است که در مباحث استراتژیکی مهمترین اصل را به خود اختصاص داده و اگر کشوری نتواند در بخش محصولات تولیدی کشاورزی به خودکفایی برسد در درازمدت تحتفشار دشمنان خود قرار خواهد گرفت امری که امروز ما با آن دستبهگریبان هستیم و شاید از دلایل مهم برکناری و یا بقولی فشارهای سیاسی وارده به وزیر از گذر تهدید به استیضاح و برکناری است که حجتی را وادار به خروج آبرومندانه از کابینه میکند. ذیلاً به نقاط ضعف دوران مدیریت محمود حجتی در وزارت جهاد کشاورزی اشارهکرده و در پایان نتیجهگیری میکنیم:
- رشد نامناسب قیمت خرید تضمینی
- گسترش بدون ملاحظه همکاری با فرانسه در بخش نهادههای کشاورزی
- توسعه روشهای آبیاری نوین، اقدام تکبعدی در مدیریت آب کشاورزی
- توسعه کند روابط تجاری با کشورهای همسایه
- انتخاب نادرست مبادی تأمین محصولات اساسی و وابستگی به کشورهای محدود
نحوه مدیریت محمود حجتی نشان داد که در توجه به نقاط قوت (بخش 1) اقتصاد مقاومتی و تکیهبر توان داخلی نجاتبخش کشور خواهد بود و توجه به نقاطی که یکپایه آن اهمیت بیشازحد به غرب و تکنولوژی متکی به فرهنگ غربی بدون نگاه و پشتوانه بومی هر کشور است (بخش 2) میتواند هر وزیر و وکیلی را از صحنه سیاسی کشور حذف کند و این واقعیتی است که درباره محمود حجتی امروز خود را به اثبات رسانید.
درست است که مدیریت او در 6 مورد بخش اول توانست نمره قبولی بگیرد لیکن 5 محور بخش دوم توانست بر نقاط قوت مدیریت حجتی سایه افکنده و امروز او را از ادامه نشستن بر صندلی وزارت بازدارد. توجه به نکات بالا نشان میدهد که تمام محورها به نحوی با نحوه تعاملات کشاورزی-اقتصادی و فنی با خارج در ارتباط است و این تجربهای است که ملت و دولت ایران در قرارداد سیاسی الجزایر و آزادسازی گروگانها و جریان توافق برجام امتحان خود را با شکست پس داد اما محمود حجتی نیز به نوع دیگری از این گذر ضربه خورد و وزارتخانه را ترک کرد.
متأسفانه دولت روحانی ظاهراً دولتی با روش "آزمایش و خطا" در امور داخلی و خارجی خود است و نمیتواند تا پایان نیز این استراتژی ترک کند. درنتیجه به نظر میآید باید ملت همچنان تاوان حضور چنین مدیریتی را حداقل تا انتخابات مجلس یازدهم که نمایندگانی با اعتقاد به نظارت بر رفتار دولت بر سرکار آیند و یا تا انتخابات 1400 ریاست جمهوری که بهکل شیوه نگاه به غرب را فراموش کرده و نگاه به درون را سرلوحه خود سازد بپردازد موضوعی که این روزها دوباره در جریان افزایش قیمت حاملهای انرژی و خسارتهای حاصل از آن را دیدیم.
* رضا احمدزاده