اما بعد از اینکه خبر مهاجرت فلاح به سرعت در فضای مجازی پیچید، او در پیج شخصی خود در فضای مجازی نوشت که نه مهاجرت کرده و نه پناهنده شده است، بلکه به ماموریتی دیگر از طرف معاونت فضای مجازی سازمان رفته است و قرار است گزارشهای او را در فضای مجازی ببینیم.
بعد از این اظهار نظر فلاح که آخرین مسئولیتش مجری،کارشناس شبکه خبر و در عین حال مدیر بخش فضای مجازی این شبکه بوده است، خبرنگار ما این موضوع را از مسئولان ذی ربط در سازمان صداوسیما پیگیری کرد و در نهایت مشخص شد که آقای فلاح از تاریخ اول شهریور از معاونت سیاسی به معاونت فضای مجازی منتقل شده است و در واقع کارمند این معاونت محسوب میشود.همچنین در همین رابطه یک مقام آگاه در سازمان صدا وسیما گفت: آقای فلاح از طرف سازمان برای اعزام به انگلستان ماموریتی ندارد و در مورد علت رفتنش باید خودش پاسخگو باشد.
با پاسخ این مقام آگاه در صدا وسیما مشخص میشود فلاح هیچ ماموریتی از طرف سازمان ندارد با اینکه تلاش بسیاری کرد تا رفتنش ماموریتی ظاهر شود. اما آیا اسماعیل فلاح تنها فردی است که چنین راهی را خواسته یا ناخواسته انتخاب کرده است؟!
پاسخ منفی است و دلیل آن هم وقوع اتفاقهای مشابه در چند سال گذشته است. به عنوان مثال تا چند سال پیش گزارشهای ارسالی از خبرگزاری صداو سیما را در برلین خبرنگاری با موها و چشمهای روشن به نام احمد صمدی تهیه میکرد که برغم تجارب نه چندان قویاش در تهران به ماموریتی سه ساله به برلین آلمان اعزام میشود اما به ناگاه بعد از پایان سه ساله ماموریت و جایگزینی امیرشجاعی دیگر خبرنگار شناخته شده صداوسیما، دیگر خبری از احمد صمدی روی آنتن و در خبرگزاری صداوسیما نیست.
در نهایت مشخص میشود که او یکسال ماموریت بدون حقوق گرفته و بعد از اینکه در این یکسال کارهای اقامتیاش را انجام داد و شغل جدیدش را پیدا کرد، مقیم برلین شده است.
او در این مدت شرکتی تجاری را در آلمان و ایران ثبت کرد و فقط به ایران رفت و آمد میکند و خود و خانواده اش در برلین زندگی میکنند. البته جالبی ماجرا اینجاست که این فرد عطای بازگشت به ایران و سازمانی که او را به ماموریت خارجی فرستاده بود را به لقایش بخشید و منتظر شد تا حکم اخراجش از سازمان صدا وسیما صادر شود. آن هم در حالی که سی هزار یورو به سازمان بدهی داشت و هرگز هم آن را نپرداخت.
دیگر فردی هم که از خبرنگاران صداوسیما بود و قبل از فلاح مدیریت خبر دفتر لندن را برعهده داشت بهروز میرورزنده ( همسر خواهرزاده اسماعیل فلاح ) بود که خیلی بی سر و صدا پیش از فلاح به انگلستان مهاجرت کرد.
همچنین افراد دیگری هم از خبرنگاران سابق واحد مرکزی خبر سابق و خبرگزاری صدا وسیمای فعلی بودهاند که یا بعد از بازنشستگی یا در پایان ماموریتشان خارج از کشور را برای زندگی خود و خانواده برگزیدهاند افرادی مثل یدالله ((سعید )) شاهسون که بعد از بازنشستگی همراه خانواده به کانادا مهاجرت کرده است.
این موارد چراغهای خطرند! چراغ خطری برای اعزام کنندگان این افراد بویژه تصمیم گیرندگان ثابت سی و چند ساله در معاونت سیاسی سازمان صداوسیما، که چرا باید چنین انتخابهای اشتباهی انجام دهند و برای کسانی سرمایهگذاری کنند که هیچ بازخوردی از آنها به سازمان صدا وسیما برنمیگردد و اینکه چرا در حالی که ماموریت خارجی سه ساله است باید افرادی مثل فلاح که سوابق انقلابی و حضور در مناطق بحرانی چون افغانستان دارند را سه دوره تمدید ماموریت کنند و 9 سال در لندن نگه دارند تا کار به گرفتن پاسپورت دوم بکشد؟
به نظر میرسد با توجه به موارد پیش آمده در سازمان صداوسیما، رسانه ملی باید دقت بیشتری در انتخاب افرادی که برای اعزام به خارج از کشور میکند، داشته باشد و الزاماتی را در نظر بگیرد تا افراد اعزام شونده از موقعیت به دست آمده سوءاستفادههای این چنینی نداشته باشند.