به گزارش پایگاه 598، اکبر ترکان، مدیر تکنوکرات و صاحب تئوری آبگوشت بزپاش که چندی پیش در
اظهاراتی توهین آمیز رقبای انتخاباتی روحانی را کینه توز نامیده بود، در
گفتگو با خبرگزاری دولتی ایرنا گفته است: «انرژی هستهای چقدر میارزد که
ما برایش اینقدر هزینه کردهایم؟ سیاستهای هستهای که برایش هزینه کردیم و
اقتصاد را پشتیبان آن قرار دادیم، از نظر اقتصادی توجیه ندارد». مثال آقای
ترکان در نوع خود خنده دار است چرا که ایشان حتی به خود زحمت نداده تا با
یک جستجوی ساده از منافع بی شمار این انرژی که بارها در کلام رهبرانقلاب هم
تبیین شده، مطلع شود. تاسفبار تر آنکه سال های سال از عمر خدمتی نظام
جمهوری اسلامی در اختیار افرادی نظیر ترکان بوده است.
به گزارش جهان نيوز، بخش هایی از اظهارات ترکان را در ادامه خواهید خواند:
*آموزههای دینی و آنچه از نظر اعتقادی درباره آن حرف میزنیم، با رفتارهای
عمومی ما فاصله دارد. زمانی تار سبیل گرو میگذاشتند و بعداً طلب فروشنده
را پس میدادند، اما امروز میبینیم که چک معتبرترین افراد بازار برمیگردد
و برایشان مهم نیست. اکنون تعداد افرادی که در صنعت کلاهبرداری هستند، از
کسانی که در کسبوکار حلال فعالیت میکنند، بیشتر است.
* در واقع ما اقتصاد را صرف امنیت میکنیم. به بیان دیگر، امنیت و سیاست را
پشتیبان اقتصاد قرار نمیدهیم، اما اقتصاد را پشتیبان سیاست خارجی قرار
میدهیم ... ما چقدر برای انرژی هستهای هزینه کردیم و بازدهی آن برایمان
چقدر بوده است؟ انرژی هستهای چقدر میارزد که ما برایش اینقدر هزینه
کردهایم؟ سیاستهای هستهای که برایش هزینه کردیم و اقتصاد را پشتیبان آن
قرار دادیم، از نظر اقتصادی توجیه ندارد. اخیراً آقای ظریف، وزیر امور
خارجه در جایی گفتهاند ما پای انرژی هستهای ایستادیم، زیرا میخواستیم از
حقوق و عزت خود دفاع کنیم.
*جدال هستهای ایران با آمدن آقای لاریجانی به دبیرخانه شورای عالی امنیت
ملی و آقای احمدینژاد به ریاستجمهوری، آغاز شد. ما جدال را در دو جبهه
هستهای و هولوکاست آغاز کردیم. بیان آقای هاشمی از هولوکاست این بود که هر
کسی این جنایت را مرتکب شده، باید تاوان آن را بدهد. میگفت اگر این کار
انجام شده، توسط مسیحیان بوده و مسلمانها نباید تاوان آن را بدهند.
استدلال احمدینژاد این بود که اصلاً جنایتی نشده است. این موضوع باعث شد
تمام مواضع ما درباره فلسطین مورد سؤال قرار گیرد. جدال ایران در دو حوزه
یاد شده، باعث شد در دوره احمدینژاد، قطعنامههای مختلفی از سوی سازمان
ملل علیه ما تصویب شود. فشارهای بینالمللی نیز به حداکثر رسید، تا جایی که
در پایان دوره احمدینژاد، شش قطعنامه سازمان ملل علیه ما وجود داشت و ذیل
فصل هفت منشور سازمان ملل بودیم که مربوط به تهدید امنیت جهانی است.