سال گذشته آمریکاییها تابستانی داغ برای ایران تدارک دیده و در رؤیای براندازی غوطهور بودند ولی امسال همهچیز برایشان وارونه شده است. نفتکشهایی بهشکلی مبهم از رده خارج شده و پهپاد فوقپیشرفتهای از آسمان به زیر کشیده میشود، پالایشگاهها و فرودگاههایی زیر آماج حملات یمنیها فرسوده و نابود شده و قدرت روزافزون حزبالله در روز روشن گشتیهای صهیونیستی را منهدم میکند.
اینها را باید در کنار «هل من مبارز»طلبیهایی گذاشت که از کرانههای مدیترانه تا جنوب دریایسرخ و غرب شبهقاره به گوش میرسد و در واقع، آرزوی خاورمیانه بزرگ را محقق کرده است. جبهه بینالمللی مقاومت در حال قدرتنماییهای متنوع و متعددی است که همگیشان فقط چهره نظامی ندارد.
ماه بعد بزرگترین رویداد تمدنی این منطقه رخ میدهد: راهپیمایی عظیم اربعین که کاملاً بنیهای فرهنگی و عقیدتی دارد. این را باید در کنار انتشار آگاهی در اقصی نقاط عالم دید که حتی زیر گوش آمریکا (در ونزوئلا) هم، همه چشمانشان را به جبهه مقاومت دوختهاند.
با آنکه تابستان 98 رو به پایان است ولی خبر از نظم تازهای میدهد؛ نظمی که در آن ایران و آمریکا دو بار در ابتدا و انتهایش به لبه تیز و سخت تماس رسیدهاند و ایران فعال بوده و آمریکا منفعل شده است. اینها همه نشانههای گذشتن از پیچ تاریخی وعده دادهشده است.