شصت و هفت سال پیش ملت ایران برای استقلال مبارزه میکرد. دقیقا مثل این روزها و امپریالیسم جوابش را با تروریسم اقتصادی میداد. دقیقا مثل این روزها. و در بیبیسی فارسی، چند ایرانی نما هر روز مقاومت ایران را دلیل اصلی بدبختی و فلاکت و فقر مردم و به خطر انداختن صلح جهانی میخواندند. دقیقا مثل این روزها.
بیست و نه خرداد سی و یک، انگلیس نفتکش رزماری که با دور زدن تحریم، نفت ما را به ایتالیا میبرد توقیف کرد. ایران در دادگاه محکوم، نفتش مصادره و حتی مجبور به پرداخت هزینه دادگاه شد. و امید به دور زدن تحریم از بین رفت.
شصت و هفت سال بعد اما نه فقط نفتکش ایران آزاد که آمریکا و بریتانیا با تحقیر سیلی خوردند تا بیاموزند ایران نودو هشت ایران سی ویک نیست. که نه فقط باید خواب کودتا و قلدری از سر بیرون کنند که غرامت گذشته را هم بدهند.
چه مسیر طولانی آمدیم. از ملت ضعیفی که سر استقلال داشت اما بازوی حفظش را نداشت حالا به ملتی قدرتمند بدل شدیم که اسممان ترس در دل قلدرها میندازد.
و دویست و پنجاه هزار جان زیبا را ببین که از همه ما زندهتر، هر یک تکه ای از این مسیر بلندند، تکهای از آنچه «ما» را ما میکند.