به گزارش سرویس فرهنگی پایگاه 598، مطابق آنچه از صحبت
آقای سرپرست برمیآید، اگر کنکور ملاک ممیزی برای نشان دادن اعتبار
آموزشوپرورش نیست، پس اساساً چرا کنکور برگزار میشود؟! چون چرخ مافیا
بچرخد؟! خبر بدتر اینکه آقای سرپرست آمار دیگری هم داده است: «بیش از ۸۵
درصد قبول شدگان کنکور به پنج تا شش استان تعلق دارند». این یعنی عدالت
آموزشی در کشورمان وضعیت ناگواری دارد.
سیدجواد حسینی، سرپرست وزارت
آموزش و پرورش تحلیل وضعیت مدارس را از روی آمار رتبههای دهگانه اول
کنکور تحلیل درستی نمیداند! اگر رقابت کنکور ملاک ارزیابی مدارس نیست، پس
ملاک ارزیابی مدارس کشور چه گزینههایی باید باشد؟ وضعیت ایمنی یا وضعیت
بهداشتی چطور؟ ملاک ارزیابی از نظر آقای حسینی چیست؟
بودجه ۳ برابری کجا هزینه میشود؟
سرپرست
وزارت آموزشوپرورش با بیان اینکه طرح مدارس، مناطق، استانها و
دانشآموزان لازم به توجه را با توزیع ترجیحی بودجه در دستور کار داریم به
خبرنگاران گفت: «به عنوان مثال بودجه دانشآموزان عشایری سه برابر
دانشآموزان عادی است و باید این مناطق بیش از پیش مورد توجه قرار بگیرند.»
البته او نمیگوید که بیشترین آمار بازماندگان از تحصیل هم متعلق به
دانشآموزان عشایری است! نسبت معلمان به دانشآموز، وجود مدارس چندپایه با
محرومیتهای زیاد، وجود مدارس کپری به رغم شعارها مبنی بر برچیدهشدن این
مدارس، وجود مدارسی که در چادرها برپا میشود و نبود سرویس بهداشتی برای
اغلب مدارس عشایری یا بخشی از مدارس دورافتاده تنها بخشی از معضلاتی است که
سخنان سرپرست آموزشوپرورش را زیر سؤال میبرد.
سخنان سرپرست و نتیجه بالعکس
اما
شاهبیت سخنان سرپرست وزارت آموزشوپرورش آنجا بود که با بیان اینکه تحلیل
وضعیت مدارس از روی آمار رتبههای دهگانه اول کنکور در پنج رشته، تحلیل
درستی نیست، گفت: «رتبههای اول کنکور به عملکرد مدارس و مدیران
آموزشوپرورش ارتباطی ندارد بلکه به استعداد شخصی و تلاش خود دانشآموزان
مربوط است. بیش از ۲۰ سال است که یزد میانگین رتبه قبولیهایش در کنکور
بالاتر و در جایگاه اول است، اما امسال دو دانشآموز در نفرات برتر داشت.»
آقای حسینی همچنین گفته است: «بیش از ۸۵ درصد قبول شدگان کنکور به پنج تا
شش استان تعلق دارند».
این در حالی است که بررسی رتبههای برتر کنکور از سال ۹۲ تا امروز با سخنان سرپرست وزارت آموزشوپرورش دارای منافات است.
در ضمن اگر به گفته ایشان بیش از ۲۰ سال است که یزد
میانگین رتبه قبولیهایش در کنکور بالاتر و در جایگاه اول است، چرا در
سالهای قبل هم این استان در بین رتبههای برتر کنکور (حتی رتبههای دو
رقمی) هیچ جایگاه مهمی نداشته است؟
مشکل از کجا شروع میشود؟
تابستان
سال ۱۳۹۲ مرکز اطلاعرسانی و روابط عمومی وزارت آموزشوپرورش اعلام کرد:
«تمام رتبههای اول تا سوم کنکور رشتههای تجربی و ریاضی فیزیک به مدارس
دولتی اختصاص یافت و پنج رتبه نیز مربوط به مدارس تیزهوشان و یک رتبه هم
مربوط به مدارس شاهد است.»
روابط عمومی وزارت آموزشوپرورش در این بیانیه آدرس
غلط داده است. مشکل دقیقاً از جایی شروع میشود که مدارس سمپاد (تیزهوشان)،
هیئت امنایی و مدارس عادی، نمونه دولتی و ... همگی دولتی محسوب میشوند،
اما تفاوتهای چشمگیر با هم دارند.
سهم چشمگیر کلانشهرها
سهم مدارس
عادی در رتبههای برتر سال ۹۲ در تمامی رشتهها صفر است و ۸۰ درصد رتبههای
برتر سمپادی هستند که ۲۰ درصد هم سهم مدارس هیئت امنایی و غیرانتفاعی است.
بررسی رتبههای برتر کنکور سال ۹۳ هم نشان میدهد، ۷۰ درصد آنها از مدارس
فرزانگان و تیزهوشان هستند و سایر پذیرفتهشدگان هم در مدارس نمونه دولتی،
هیئتامنایی و غیرانتفاعی تحصیل کردهاند. در بین رتبههای برتر سال ۹۲
حدود ۵۵ درصد پایتختنشین و در بین رتبههای تک رقمی سال ۹۳ هم ۴۵ درصد از
آن تهرانیها هستند.
اهمیت تراز دانشآموزان برای مدرسه
جای
خالی مدارس عادی در پرورش رتبههای برتر کنکور در سالهای ۹۴ و ۹۵ هم به
چشم میخورد. در سال ۹۴ حدود ۸۰ درصد و در سال ۹۵ هم حدود ۷۵ درصد رتبههای
برتر از مدارس فرزانگان و تیزهوشان هستند و از بین سایر پذیرفتهشدگان هم
هیچ یک از مدارس عادی نیستند، ضمن اینکه در هر دو سال تمامی رتبههای برتر
از کلانشهرها بودهاند.
احمد محمدی، رتبه یک تجربی سال ۹۵ و فارغالتحصیل یکی
از دبیرستانهای سمپاد در گفتوگوی خود با یک خبرگزاری درباره برنامههای
مدرسهشان گفته بود: «بحث کنکور برای ما در سال سوم دبیرستان بهصورت جدی
از سوی مدرسه پیگیری میشد، بهگونهای که به ما تکالیف تستی میدادند و
آزمونها نیز بهطور مرتب برگزار میشد و همچنین ترازمان در هر آزمون برای
مدرسه مهم بود.» همین سخنان نشان میدهد که برنامهریزی مدارس چه تأثیری در
رشد دانشآموزان دارد.
بهترین رتبهها در مدارس گرانقیمت
نگاهی
دیگر به آمار و ارقام کسب نتایج نشان میدهد که در سال ۹۶ در مجموع ۳۶
رتبه برتر در پنج رشته امتحانی ریاضی، تجربی، علوم انسانی، هنر و زبان سهم
تهرانیها بیش از ۴۷ درصد بوده و استانهای آذربایجان شرقی، اصفهان، یزد،
کردستان، مازندران و خراسانجنوبی از دیگر استانهای موفق در کنکور ۹۶
بودهاند؛ البته در سال ۹۶ هیچ اثری از مدارس دولتی در بین رتبههای تک
رقمی کنکور نیست.
مدرسه ۱۵نفر اول کنکور سال ۹۷، هم پولی و هم غیردولتی
بوده است. نگاهی به نتایج کنکور ۹۷ و ۹۸ رتبههای برتر نشان میدهد،
ضربالمثل «هر چقدر پول بدهی، همان قدر هم آش میخوری» میان کنکوریها صادق
است و مدارس گرانقیمت بهترین رتبهها را از آن خود کردهاند.
بیاعتنایی به شکاف آموزشی
تمام
این شرایط در حالی است که مسئولان آموزشوپرورش بر این باورند که
آموزشوپرورش در کشور گران اداره میشود! و سیاستگذاریها در مسیر ارزان
کردن هزینههای اداره آموزشوپرورش تعیین میشود. از سوی دیگر
برنامهریزیهای اشتباه در سالهای اخیر علاوه بر چند دستهکردن مدارس، بار
هزینههای آموزش را به دوش خانوادهها انداخته است. ادامه چنین شرایطی نه
تنها به کیفیت آموزش لطمه زده است بلکه به نابرابری اجتماعی هم دامن
میزند. یعنی دانشآموزان کشور از شرایط و امکانات برابر تحصیل برخوردار
نیستند.
سخنان سرپرست آموزشوپرورش هم نشان میدهد که وی نه
تنها در راستای کاهش نابرابریهای اجتماعی گام بر نمیدارد بلکه اصلاً
گسترش روزافزون شکاف آموزشی در کشور را هم که اصل مشکل است، قبول ندارد.