به گزارش پایگاه 598، «اکبر قربانی» در گفتگو با خبرنگار ایلنا، با بیان اینکه طرح تحول سلامت بستهای جامع در خود داشت اما از ریل خارج شد، گفت: طرح تحول نظام سلامت در کنار خدماتی که قرار بود ارائه کند، بر واقعی شدن تعرفههای درمان تاکید کرده بود اما مجریان آن، خدمات فراگیر آن را کنار گذاشتند و تنها بر واقعی شدن تعرفهها تکیه زدند؛ چراکه حسابی از آن نفع میبردند. چه کسانی به دنبال افزایش تعرفهها بودند؟ آنها که در شورای عالی بیمه و سازمان نظام پزشکی نفوذ داشتند. اینها پروژه نفوذ را به خوبی مدیریت و کاری کردند که از زمان اجرای طرح تحول نظام سلامت (در سال ۹۳) تا سال ۹۷ درآمدهای پزشکان تا سقف ۴۰۰ درصد افزایش یابد.
وی افزود: سازمان تامین اجتماعی هم به عنوان همکار طرح تحول باید واقعی شدن تعرفهها را در مراکز ملکی خود اجرایی میکرد که در نتیجه آن درآمدهای برخی از پزشکان به ۳۰۰ برابر پرستاران و کادر درمان رسید اما به صورت میانگین درآمد پزشکان سازمان تامین اجتماعی ۳۰ برابر دیگر عوامل درمان شد. این اختلاف درآمد را میتوان از میزان حق ویزیت پزشکان متخصص در مراکز غیرملکی که سازمان از آنها خرید خدمت میکند، به راحتی دریافت. مردم خود به چشم میبینند که ویزیت پزشک متخصص سال ۹۳ یعنی زمان آغاز اجرای طرح تحول چه میزان بود و در سال ۹۸ به چه میزان رسیده است.
قربانی با بیان اینکه البته این افراد صاحب نفوذ تنها به افزایش تعرفهها اتکا نکردند و ضریب K را هم افزایش دادند، گفت: اگر تا پیش از اجرای طرح تحول از بابت عمل جراحی آپاندیس ۱۰K دریافت میکردند آن را به ۵۰K رساندند. حتی ارزش K را هم دستکاری کردند و افزایش دادند. پزشکان متخصص سازمان تامین اجتماعی هم از این افزایشها نفع بردند. در واقع قوای پزشکان و حامیان آنها از چند جبهه به حوزه درمان هجوم برد. حاصل این هجوم نابرابر نهادینه شدن بیعدالتی در حوزه درمان است.
عضو کارگروههای درمان دبیرخانه هیات امنای سازمان تامین اجتماعی با بیان اینکه با این وجود پزشکان عمومی، پرستاران و برخی از متخصصان رشتههای پزشکی از غافله عقب ماندند، افزود: هیچ گروهی مانند جراحان و متخصصان ارتوپد، نتوانستند ارقامی را که به آنها اشاره کردم، به سمت منافع خود تکان دهند؛ به همین خاطر اعتراض بخش پرستاری شروع شد، یعنی بازیگران مهم شطرنجِ درمان. حرفشان این بود که مراقبتهای درمانی پیش و پس از عمل جراحی برعهده آنهاست. در واقع کار اصلی را آنها انجام میدهند اما متخصصان و جراحان نفع آن را میبرند. به همین خاطر تحت عنوان پرکیس (حق الزحمه کار اضافه) و امثالهم دستمزد پرستاران را افزایش دادند.
وی با بیان اینکه سازمان تامین اجتماعی اعداد بسیار بزرگی را از محل منابع درمان کارگران و بیمهشدگان صرف هزینههای طرح تحول نظام سلامت نمود که بخش بزرگی از آن مصروف دستمزد پزشکان شد، گفت: دارو، آزمایشگاه، تصویربرداری، هتلینگ، خرید تجهیزات پزشکی و... از دیگر ردیفهایی هستند که منابع درمان بیمهشدگان در آنها هزینه شد اما دستمزد پزشکان بیش از تمام حوزهها هزینهبر بود. در واقع چاه ویلی است که هیچگاه پرنمیشود. شاید انتظار داشته باشید که مثلا هتلینگ بیمارستانی ارتقا یافته باشد اما هیچ اتفاقی رخ نداده است. ثروت بیمهشدگان سازمان به جیب آقایان و خانمهای پزشک در مراکز ملکی سازمان تامین اجتماعی و مراکز غیرملکی سرازیر شد، بدون اینکه هیچ خدمت با کیفیتی نصیبشان شود.
حدودِ ۱۶ هزار و ۴۰۰ میلیارد تومان در درمان غیرمسقیم هزینه شد
دبیر کمیته بیمه و درمان اتحادیه پیشکسوتان جامعه کارگری با بیان اینکه سازمان تامین اجتماعی از زمان آغاز طرح تحول نظام سلامت، حدودِ ۱۶ هزار و ۴۰۰ میلیارد تومان در درمان غیرمسقیم هزینه کرد، گفت: از این میزان ۳ هزار میلیارد تومان به سازمان تامین اجتماعی بازگشت اما به صورت قطعی حدود ۱۳ هزار میلیارد تومان از کف رفت. در بخش درمان مستقیم هم هنوز آثار طرح تحول نظام سلامت بررسی نشده است اما حداقل این را میدانیم که به دنبال اجرای طرح تحول دستمزد متخصص هم در مراکز درمانی دولتی و هم در مراکز درمانی سازمان تامین اجتماعی افزایش یافت.
وی بار دیگر با اشاره به هزینههای سازمان تامین اجتماعی در درمان غیرمستقیم، گفت: از آنجا که ساختار مدیریت درمان سازمان تامین اجتماعی مبتنی بر پزشک سالاری است قطع به یقین بدانید چنین رقمی در درمان مسقیم هم هزینه شده است. البته من تنها به هزینههای مستقیم اشاره میکنم نه هزینههای متعارف که به سبب تورم سنواتی در حوزه درمان افزایش یافتهاند. در مجموع میتوان گفت که بالای ۲۰ هزار میلیارد تومان از جیب بیمهشدگان به جیب طرح تحول سلامت سرازیر شد؛ بدون اینکه برای ذینفعان سازمان تامین اجتماعی حاصلی داشته است.
عضو کارگروههای درمان دبیرخانه هیات امنای سازمان تامین اجتماعی افزود: بگذارید چند پرسش مطرح کنیم: آیا در مراکز ملکی سازمان تامین اجتماعی، هتلینگ، فرایند پذیرش و اورژانس بهتر شده است؟ آیا رضایت نسبی بیماران پس از اجرای طرح تحول نظام سلامت بیشتر شده است؟ حتی سرسوزنی رضایت حاصل نشده است. این در حالی است که پزشکان عمومی و پرستاران پس از گذشت ۵ سال همچنان مدعی هستند که به آنها اجحاف شده است.
وی افزود: در مجموع رضایتی حاصل نشده و این گفته که ۸۵ درصد از بیماران از خدمات درمانی مراکز ملکی سازمان تامین اجتماعی رضایت دارند، قابل پذیرش نیست. رضایت بیماران موضوعی است که تنها سازمان تامین اجتماعی و معاون محترم درمان به آن اعتقاد دارند. ما به عنوان ناظران مستقل نمیدانیم که این پیمایش در چه شرایطی و با در نظرگرفتن چه شاخصهایی انجام شده است. سطح رضایت بیماران در بخش بستری سازمان با نتایج این پیمایش همخوان نیست. از سویی «رضایت» مفهومی است نسبی، نه مطلق. پس نمیتوانیم بگوییم X میزان بیمار از کیفیت بستری شدن خود راضی هستند. بیماری میتواند از بستری شدن رضایت داشته باشد که تمام خدمات و ملزومات درمان را در بیمارستان دریافت کند، برای بستری شدن ساعتها معطل نشده باشد، پرستاران و پزشک با او برخورد خوبی داشته باشند، از تهویه اتاقِ بستری و تمیزی آن راضی باشد و... .
قربانی تصریح کرد: باید موسسهای مستقل که مورد تایید کارگران و بیمهشدگان باشد رضایت را بسنجد. رضایت ۸۵ درصدی مورد تایید ما نیست. من فکر میکنم که رضایت از خدمات بستری در مراکز ملکی سازمان زیر ۵۰ درصد است. متاسفانه خیلی از بیماران به دلیل عدم رسیدگی و ارائه امکانات خوب، بیمارستانهای سازمان را ترک میکنند. البته این به آن معنی نیست که پزشکان تامین اجتماعی یا پرستاران آن یا خدمه بیمارستان زحمت نمیکشند. اتفاقا خیلی از پزشکها هم با جان و دل کار میکنند؛ اما سیاستگذاری درمان در سازمان تامین اجتماعی سیاست غلطی است.
سیاستگذاری درمان سازمان باید اصلاح شود
عضو کارگروههای درمان دبیرخانه هیات امنای سازمان تامین اجتماعی با بیان اینکه اگر سیاستگذاری درمان اصلاح نشود مسیر پرسنگلاخی را پیش رو خواهیم داشت، گفت: اصلاح سیاستگذاری درمان به آن معنی است که روسای بیمارستانها از اختیار کافی برای عزل و نصب برخوردار باشند. در این میان تنها معاونت درمان سازمان تامین اجتماعی مقصر نیست؛ وزارت بهداشت اتفاقا بیشتر مقصر است. همین حالا در اکثر مراکز ملکی سازمان تامین اجتماعی متخصص رادیولوژی حضور ندارد؛ چراکه باید مجوز آن را از وزارت بهداشت گرفت.
وی افزود: وزارت بهداشت باید به مراکز ملکی سازمان تامین اجتماعی اهمیت دهد؛ چراکه سازمان ۳۰ درصد از کل درمان کشور را تامین میکند. با این حال وزیر بهداشت نمیتواند برای متخصصان رادیولوژی تکلیف کند که در هفته چند ساعت به مراکز ملکی سازمان تامین اجتماعی بروند و به بیماران سرویس دهند. مورد داشتهایم که بیمار دو روز در یکی از مراکز درمانی سازمان تامین اجتماعی بستری بود تا رادیولوژیست بالای سرش برود. بنابراین مشکلاتِ بنیادین درمان در وهله اول به وزارت بهداشت برمیگردد. یک بخشی از آنهم به معاونت درمان سازمان تامین اجتماعی برمیگردد؛ چراکه روسای بیمارستانهای تامین اجتماعی نمیتوانند از پتانسیلهای مدیریتی خود استفاده کند. مسئولی که نمیتواند با پرسنل خاطی خود برخورد کند یا نمیتواند در مقابل استخدام افراد سفارشی مقاوت کند، به قهقرا میرود و سیستم را هم با خود به قهقرا میبرد. اکثر روسای بیمارستانهای سازمان تامین اجتماعی مدعی هستند که نمیتوانند از پرسنل کارآمد استفاده کنیم.
دبیر کمیته بیمه و درمان اتحادیه پیشکسوتان جامعه کارگری در ادامه با بیان اینکه چندصد میلیارد تومان صرف توسعه سیستم HIS (سیستم اطلاعات بیمارستان) در بیمارستانهای سازمان تامین اجتماعی شده اما این سیستم درست کار نمیکند، افزود: در جریان بازدیدی که از بیمارستان فیاض بخش که از جمله مراکز ملکی سازمان تامین اجتماعی است، داشتیم، متوجه شدیم که یکی از بزرگترین مشکلات آنها اجرای ناقص و ناکارآمد HIS است. قرار بود که در سیستم HIS داشبورد مدیریتی داشته باشیم تا مدیران بیمارستان به صورت متمرکز به تمامی اطلاعات در لحظه دسترسی داشته باشند. از چند سال پیش مدام تذکر میدادیم که HIS بیمارستانهای سازمان مشکلاتی دارد اما کسی توجه نمیکرد.
قربانی با بیان اینکه این عوامل در کنار نبود گایدلاینهای بالینی روشن، نبود تعداد کافی متخصص و تجهیزاتِ های تِک موجب شدهاند که رضایت از بستری در پایینترین سطح خود باشد، گفت: بنابراین ۸۵ درصد رضایت که سهل است بعید میدانم حتی ۵۰ درصد رضایت هم از بستری شدن در بیمارستانهای سازمان تامین اجتماعی وجود داشته باشد.
وی با بیان اینکه دخالتهای دولتها در اداره سازمان تامین اجتماعی وضعیت را بدتر کرده است، گفت: در حالی که منابع سازمان تامین اجتماعی از اندوختههای کارگران است، دولتها آن را اداره میکنند. این موجب گسترش اعمال نفوذ و استخدامهای سفارشی در آن شده است. به همین خاطر رضایت بیمهشدگان از خدمات سازمان روز به روز در حال کاهش است. سازمان تامین اجتماعی به مثابه یک دژ بیدفاع است. این دژ مدام مورد هجوم بیگانه قرار میگیرد. در این میان داخل دژ هم به گونهای اداره میشود که مهاجمان فرصت مناسبی در اختیار دارند. برای نمونه در استخدامهای سازمان تامین اجتماعی فرزندان همکاران در اولویت قرار دارند. کارمند تامین اجتماعی که فرزندش فارغ التحصیل پرستاری است، از موقعیت خود استفاده میکند تا فرزندش به صورت شرکتی استخدام شود. این استخدام سفارشی همانا پایین آمدن کیفیت خدمات کار پرستاران همانا.
عضو کارگروههای درمان دبیرخانه هیات امنای سازمان تامین اجتماعی، افزود: به اقرار بسیاری از مسئولان سازمان تامین اجتماعی، بخش عمدهای از پرسنل سازمان تامین اجتماعی فرزندان همین پرسنل هستند یا به صورت سفارشی به مجموعه ملحق شدهاند. به همین خاطر زمانی که مدیر یکی از بیمارستانهای تامین اجتماعی بخواهد با یکی از پرسنلش برخورد کند، دهها نفر تماس میگیرند، سفارش میکنند و هشدار میدهند که اگر این با این خانم یا آقا برخورد کنید، برای شما بد میشود. پشت سفارشها هم یک مسئول دولتی یا یک نماینده مجلس حضور دارد. هم اوست که برای سازمان تامین اجتماعی مدیر تعیین میکند. اگر بخواهیم جلوی اتلاف منابع را بگیریم و نگذاریم حقالناس بر باد برود باید در گزینش نیروی انسانی دقت کنیم و متد متداول را به کار گیریم. همین میشود که یک بیمار با برخوردهای سخیف و غیرقابل هضم پزشک سفارشی یا پرستار سفارشی مواجه میشود. کسی هم نیست که حاضر باشد بابت برخورد به این «عزیزکرده» هزینه بدهد.
کارگران در نظارت بر درمان سازمان تامین اجتماعی زمینگیر شدهاند
وی در ادامه با بیان اینکه سال گذشته سازمان تامین اجتماعی ۲۵ هزار میلیارد تومان بودجه برای بخش درمان خود کنار گذاشته بود، که با این اوصاف این رقم کلان نفله شده است، گفت: منابع درمان از محل ۹ بیست و هفتم حق درمان تامین میشود. زمانی که سهجانبهگرایی وجود ندارد و به این واسطه چرخ نظارت بر هزینهکرد داراییها قفل شده چگونه میتوانیم اطمینان حاصل کنیم که منابع بیمهشدگان چه در حوزه درمان و چه در حوزه بازنشستگی در جای خود به درستی سرمایهگذاری شده است؟ اگر در جای خود سرمایهگذاری شده چگونه میتوانیم نرخ بازدهی سرمایهگذاری را به چالش بکشیم؟ چگونه میتوانیم مراکز درمان سازمان را با مشارکت کارگران و کارفرمایان اداره کنیم؟ سهجانبهگرایی ابزار اصلی چانهزنی و اعمال فشار برای اصلاح رویکردهای غلط است؛ اما این ابزار را از دست ما گرفتهاند. بنابراین کارگران در نظارت بر درمان سازمان تامین اجتماعی زمینگیر شدهاند.
دبیر کمیته بیمه و درمان اتحادیه پیشکسوتان جامعه کارگری با بیان اینکه
کاهش کیفیت خدمات درمانی و اتلاف منابع درمان موجب کاهش ارزش دفترچه
بیمههای سازمان شده است، گفت: دفترچه بیمهها مهمترین ابزار در اختیار
بیمهشدگان است؛ اما بیمهشدگان دائم میپرسند زمانی که نظام خدمات آنچه
باید باشد، نیست چگونه میتوانیم به دفترچه بیمهای که در دست داریم
ببالیم؟ جالب توجه این است که دو سوم بودجه سازمان در درمان غیرمستقیم
هزینه میشود. سازمان نصف بودجه درمان کشور را تامین میکند اما برای
بیمهشدگان خود بهرهوری لازم را ندارد. متاسفانه مدیریت در درمان سازمان
تامین اجتماعی پول بنز را میدهیم اما ژیان تحویل میگیریم. باید انقلابی
در زمینه درمان سازمان تامین اجتماعی ایجاد شود. به عنوان یک راهکار
میتوان درمان سازمان تامین اجتماعی را از قالب معاونت خارج و زیر چتر یک
هلدینگ برد. بیمارستانهای تامین اجتماعی باید در یک سیستم واحد متمرکز
شوند تا بتوان آنها را به صورت سهجانبه اداره کرد.