کد خبر: ۴۵۹۸۰۳
زمان انتشار: ۱۱:۵۳     ۱۳ مرداد ۱۳۹۸
تحقیقات پلیس تهران برای بازداشت زن افغان که متهم است با همدستی سه مرد سفیدپوش دامادش را ربوده در جریان است.
به گزارش پایگاه 598، چند روز قبل دختر جوانی سراسیمه به اداره پلیس رفت و از مادرش به اتهام ربودن شوهرش شکایت کرد. وی همچنین در این شکایت راز دوقتل را که سال‌ها بر دوشش سنگینی می‌کرد بر ملا کرد. 

دختر افغان در توضیح ماجرا گفت: پدر و مادرم افغان هستند. در دوران کودکی پدرم فوت کرد که بعد متوجه شدم مادرم قبل از پدرم با مرد دیگری هم ازدواج کرده است. او برای سومین بار ازدواج کرد و بعد از آن من با مادرم و ناپدری‌ام زندگی کردم و بزرگ شدم. مادرم، زن عصبی و تند مزاجی است به طوریکه همه بستگانمان از او حساب می‌برند. او در حق من مادری نکرد و همیشه با کار‌های من مخالف بود. مدتی قبل با پسری به نام رشید که از هموطنانم بود آشنا شدم و قرار ازدواج گذاشتم، اما مادرم مخالفت کرد.

چند ماهی گذشت و در نهایت او مرا عقد کرد و قرار شد به زودی مراسم ازدواجمان را برگزار و دو‌نفری زندگی تازه‌ای را شروع کنیم. پس از این مادرم هر روز از شوهرم بدگویی می‌کرد و تلاش می‌کرد هر طوری شده مرا وادار به جدایی از رشید کند. آنقدر او به زندگی من حسادت کرد که از خانه‌مان قهر کردم و به خانه خاله‌ام رفتم.

مادرم حتی تهدید کرد اگر از شوهرم جدا نشوم او را می‌رباید و به قتل می‌رساند، اما من هرگز تهدید‌های او را جدی نگرفتم تا اینکه امروز وقتی به خانه شوهرم رفتم، دیدم از رشید خبری نیست که از طریق همسایه‌ها فهمیدم چند نفری او را ربوده و به مکان نامعلومی برده‌اند. سپس برای شناسایی آدم‌ربایان به سراغ یکی از همسایه‌ها رفتم که جلوی در خانه‌اش دوربین مداربسته نصب کرده‌است و از او خواستم فیلم ضبط شده را به من نشان دهد. دوربین چهره مادرم و شوهر خواهر ناتنی‌ام و دو مرد دیگر را ثبت کرده‌بود که با لباس سفید و خودروی شبیه به آمبولانس به در خانه شوهرم آمده‌بودند، او را به زور سوار خودرو کردند. آن‌ها وقتی با مقاومت شوهرم روبه‌رو شدند به او آمپولی تزریق کردند و بعد به راحتی او را ربودند. 

پس از این با مادرم تماس گرفتم، اما او جواب نداد و وقتی هم به خانه‌اش رفتم آنجا نبود. من همراه برادر شوهرم به بیمارستان‌ها و آسایشگاه‌های اطراف سر زدم، اما خبری از شوهرم پیدا نکردم و احتمال می‌دهم برای شوهرم اتفاق بدی رخ داده باشد. 
دختر افغان در ادامه گفت: من ابتدا قصد داشتم از مادرم به خاطر آدم‌ربایی شکایت کنم، اما مدت هاست که رازی در قلبم سنگینی می‌کند و الان تصمیم گرفتم آن راز را بر ملا کنم. مادرم از شوهر اولش یک دختر هم داشت که به گفته خودش وقتی شوهر اولش فوت می‌کند، دخترش هم افسردگی می‌گیرد و خودسوزی می‌کند، اما چند سال قبل اعتراف کرد که با شوهر اولش اختلاف داشته و به همین خاطر یک روز او را در بیابان‌های اطراف تهران به قتل رسانده و جسدش را همانجا دفن کرده است.

ابتدا خواهر ناتنی‌ام متوجه قتل پدرش نمی‌شود، اما وقتی می‌فهمد تصمیم می‌گیرد به پلیس خبر دهد که مادرم او را آتش می‌زند و بعد با صحنه‌سازی، مأموران و همسایه‌ها و بستگان را فریب می‌دهد. مادرم آن زمان عذاب وجدان گرفته بود که پیش من اعتراف کرد تا سبک شود. پس از این من قصد داشتم این راز را بر ملا کنم که مادرم نقشه قتل مرا هم طراحی کرد، اما من با کمک پدر ناتنی‌ام از خانه فرار کردم و به خانه خاله‌ام پناه بردم. 

با طرح این شکایت مأموران تحقیقات گسترده‌ای را برای آزادی مرد ربوده شده و دستگیری زن افغان آغاز کردند تا زوایایی پنهان این حادثه را بر ملا کنند.

منبع: روزنامه جوان
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها