در مستند متولد اورشلیم برای نخستین بار نمونهای از جامعه لایه لایهی اسرائیل برای مخاطب ایرانی جلوی دوربین رفته است و این همان درست دیدن دشمن است. مخاطب با یک صهیونیست دیندار، یک صهیونیست آتئیست، یک صهیونیست بیتفاوت و یک یهودی بریده از صهیونیسم، کنار هم روبرو میشود.
میزان و نوع وابستگی آنها هم به رژیم صهیونیستی کاملا متمایز است. دیالوگهای راوی مستند، جناب آقای دلاوری علی رغم سادگی تمام، با هر کدام از این نمایندگان جامعه متشتت صهیونیستی، بسیار دقیق و همه فهم است و میتوان ادعا کرد آقای دلاوری به خوبی تیر خلاص را به هرکدام شلیک میکند.
دینامیسم اجتماعی حاکم بر اسرائیل زمانی بارزتر میشود که روایت هرکدام از این شهروندان صهیونیست در مواردی متناقض است. ادعاهای خاخام صهیونیست توسط صهیونیست آتئیست کنعان به سخره گرفته میشود. حق تسلط بر سرزمین فلسطین (بخوانید اشغال) از نگاهی تمامیتطلب تا بخشینگری و تا بیتفاوتی به چنین به زعمشان حقی میان مصاحبه شوندگان متغیر است. نگاه به خشونت نیز همچنین؛ از خوانندهی یهودی که برای آنچه کشورش در قبال فلسطینیها انجام میدهد متاسف و شرمنده است تا جوانیکه با افتخار صحبت کشتن فلسطینیها میکند.
هوشمندی روایت فیلم زمانی بارزتر میگردد که قرار نیست به همهی ادعاهای مصاحبه شوندگان، پاسخی ارائه گردد و این همان چیزی است که باعث میشود تا صهیونیست مصاحبه شونده در کافهی ایرانی، کنترلش را در بی منطقی تمام از دست بدهد و شروع به فحاشی علیه ایران کند. به احتمال زیاد همین رویهی فیلم باعث خواهد شد عدهای فیلم را متهم به عدول از آرمانهای انقلابی در قبال دشمن صهیونیستی کنند. اما نباید از یاد برد که میان تریبون سخنرانی و بیانیههای سیاسی و یک فیلم مستند، تمایز بسیار است و قرار نیست تمامی سوالات مطروحه از سوی طرف مقابل نسبت به ما در یک مستند پاسخ داده شود؛ خصوصا سوالاتی که از اصل موضوع منحرف شدهاند.
تشتت جامعه صهیونیست البته در یک جا به نقطهای مشترک هم میرسد که اوج فیلم است و آن اعتراف صریح مصاحبه شوندگان صهیونیست به یک واقعیت ضداخلاقی در شکلگیری بنیان جرثومهی اسرائیل است.
در کنار تمام این وجوه مثبت، لازم است اشاره شود که بارزترین ضعف عمومی مستند، فرار بیمورد به فلسطین است. هیچ نیازی به فلاشبک اردوگاه صبرا و شتیلا و یا اینسرت تصاویر کودکان گریان و زخمی فلسطین نبود. سوالات راوی در مورد فلسطینیها و آوارگان به قدر کافی تداعی کنندهی تصاویر مذکور برای مخاطب هست و این صحنهها در روایت مستند چون وصلهای ناجور است و فضای کلیپی بر مستند حاکم میکند.
ضمن عرض خسته نباشید و دستمریزاد به عوامل فیلم امیدوارم که این روایت درستتر از پیش تداوم یابد. وفقنا الله و ایاکم علی هذه.