هم اندیشی:در واقع تحزب اسلامی به نسبت به غرب یک هرم وارونه ای است. کشور ما بعد از بیش از سه دهه نشا داد که تحزب به سبک غربی جواب نمی‌دهد وعضو گیری در آن موفق نبوده است.
هدف فقط کشاندن رئیس جمهور به مجلس بود/ جبهه پایداری الگوی تحزب اسلامی
دکتر فاطمه آلیا نماینده مردم تهران در مجلس هشتم و عضو جبهه پایداری در گفتگویی تفصیلی با هم اندیشی به نکاتی در خصوص طرح سوال از رئیس جمهور، برنامه های جبهه پایدرای، مشارکت مردم تهران درانتخابات و حضور خاتمی در انتخابات اشاره نمود که در ادامه می آید
هم اندیشی: طرح سوال از رئیس جمهور را با چه اهداف و پشتوانه‌ای می‌دانید و هدف تغییر این طرح به تعامل را از سوی برخی از نمایندگان چه می‌دانید؟
دکتر فاطمه آلیا:
اصل موضوع سوال از رئیس جمهور ظرفیتی است که مثل سوال از وزرا در قانون اساسی پیشبینی شده است.نکته ای که بای به آن اشاره کرد ساختار نظامی سیاسی ما در مقایسه با سایر نظام های سیاسی دنیا است. همه ساختارهای سیاسی در جهان سه قوه به تفکیک و استقلال قوا دارند. قانون اساسی ما نیز قایل به استقلال و تفکیک قوا از یکدیگر است.
اما در ساختار سیاسی ما یک وجه تمایز بسیار اساسی وجود دارد و آن این که در راس آن، ولی فقیه است که سیاستهای کلان و مصالح نظام را همه از ایشان اخذ می کنند.
صرف نظر از ظرفیت قانونی که سوال از رئیس جمهور را حق مجلس می‌داند، مقام معظم رهبری بارها به "ترجیح و اولویت دادن به موضوع تعامل و همکاری که خروجی و برون داد آن خدمت به مردم است و وقت و زمان و انرژی مجلس و دولت در آن جهت باشد"، توصیه فرمودند و تاکید فرمودند که "با این که سوال از مسئولین حق قانونی مجلس است ولی تلاش شود مسئولین به عنوان سوال از وزیر و رئیس جمهور حتی المقدور کمتر به مجلس فراخوانده شوند تا اینها به همان وظیفه خدمت گذاری و کارهای اجرایی برسند."
این مسئله به این علت است که امور اجرایی بسیار سنگین‌تر از امور تقنینی است. حتی مقام معظم رهبری با این تعبیر فرمودند که "قوه مجریه یا رئیس جمهور در میدان عمل قراردارد و بایستی مجلس به آن کمک کند".
یا حتی در دورههای قبلی که حاکمیت در دولت و مجلس با اصلاح طلبان بود همان وقت هم مقام معظم رهبری بحث همکاری و هم افزایی دولت و مجلس با هدف سهولت در حوزه های خدمت رسانی به مردم را مطرح کردند.
اما برای اولین بار در تاریخ ایران بعد از انقلاب سوال از رئیس جمهور مطرح شد. خود این قابل نقد و ارزیابی است.
اولا فرآیند طرح سوال از رئیس جمهور یک فرآیند پر از فراز و فرودی بود که رویکردی که نص قانون دارد در این فرآیند ملحوظ نبود. رویکردی که در این مورد قانون دارد این است که سوال شفاف باشد در حوزه وظایف ریاست جمهوری باشد و رئیس جمهور نیز ظرف یک ماه به مجلس بیاید و جواب آن را بدهد ولی این مهم رعایت نشد.
ما می‌بنیم که اصل سوال از رئیس جمهور دو سال است ک مطرح است و هدف اصلی اکثر طراحان و امضا کنندگان (شاید چند نفری در این بین باشند که مشمول این حرف نباشند) این بود که "می‌خواهیم از این حقمان استفاده کنیم و رئیس جمهور را به مجلس بکشانیم." یعنی آمدن رئیس جمهور هدف بود نه این که اصل و محتوای سوال مهم باشد.
چون زمان‌بر شد در مقاطعی سوالات تغییر و تحول پیدا کرد و برخی تقدم وبرخی توخر پیدا کرد و برخی از آنها اولویت دار شد. اصل سوال از رئیس جمهور از پارسال مطرح بود ولی در این مدت چون موضوعات جدید پیدا شد دیدیم که اولویت‌ها عوض شد.
"ما می توانیم" نمایندگان در جایی به کار برده شد که خنثی بود و امروز سوال کنندگان برخی در تذکراتشان همین را گفتند که ما می‌خواستیم رئیس جمهور را به مجلس بیاوریم وظیفه او بود که بیاید و او هم آمد. قانون هم در این مورد نیز مسکوت است که سوال کنندگان قانع شدند یا نشدند چه اتفاقی می افتد. برای این افراد بیشتر این مطرح است که باید رئیس جمهور بیاید، همین.
ما دیدیم که اصل اعلام وصول این طرح 25 روز قبل از 12 اسفند بود وهمان روز بعد از ظهر نیز برخی از سوال کنندگان جبهه ای را تحت عنوان "منتقدان دولت" مطرح کردند و بهره برداری تبلیغاتی برای انتخابات را انجام دادند.
نکته دیگر این بود که فرآیندی را که هیئت رئیسه مجلس اتخاذ کرد یعنی "ارجاع سوالها به کمیسیونها و جواب نمایندگان دولت در کمیسیونها" مناسب و مفید نبود. معلوم بود که نمایندگان نمی گویند ما قانع شدیم، چون هدف اصلی آنها این بود که به دنیا ثابت کنند ما رئیس جمهور را به مجس کشاندیم و همین نیز اتفاق افتاد. یعنی نمایندگان دولت در کمیسیونها آمدند و توضیحاتی را دادند ونمایندگان راضی نشدند و حتی به بخشی ازآن نیز قانع نشدند واصل طرح را به صحن مجلس کشاندند.
در حالی که اعضای کمیسیونها می‌گفتند در برخی بخش‌ها اگر بخواهیم منصفانه قضاوت کنیم واقعا جوابها در آن قانع کننده بوده است.این فرآیند خیلی وقت مجلس و ملت را گرفت و خود این قابل ارزیابی هست.
اتفاق دیگری افتاد که دو سه روز قبل از روز سوال از رئیس جمهور برخی از نمایندگان از یک تفکر و تشکل خاصی گفتند که ما از این سوال برگشتیم و آن را تحت عنوان تعامل تغییر دادیم. این نیز تحلیل‌های مختلفی می تواند داشته باشد.
یکی این که به زعم خودشان منّتی سر نظام بگذارند که ما جلسه سوال را به گونه‌ای تغییر دادیم.
دیگر اینکه در آستانه دور دوم انتخابات به نوعی یک بهره برداری تبلیغاتی انجام دادند.
اعتقاد ما این بود که همان چهار الی پنج ماه پیش هیئت رئیسه باید تدبیر می کرد و در همان موقع رئیس جمهور به مجلس می آمد و جواب میداد.
خوب امروز آخرین روز مجلس در سال 90 برگزار شد و البته بحمدلله از هر دوطرف جلسه منعطفی بود و نگرانیهایی که بود رفع شد.
البته گروهی از سوال کنندگان یک جوسازی‌هایی قبل از امروز مطرح کرده بودند که "عده ای می خواهند مجلس را ترک کنند و از رسمیت بیندازند" در حالی که جلسه سوال از رئیس جمهور منتهی به رای گیری نمی شود تا بخواهد از رسمیت بیافتد.
بنابراین تمام این بحث تا حدودی فضاسازی بود ولی بحمدلله جلسه دارای انعطاف بود و آقای رئیس جمهور نیز انعطاف داشتند. البته این که برخی از جواب‌های رئیس جمهور ناراحت شدند و قابل نقد می‌دانستند بحث دیگری است ولی این نکته‌ای که برخی آرزو داشتند، امروز محقق شد.
هم اندیشی: میزان اقبال مردم به جبهه پایداری درانتخابات برای شما قابل پیش بینی بود و آن را معلول چه چیزی می‌دانید؟
دکتر فاطمه آلیا:
ما بعنوان اعضای جبهه پایداری (این هم از موضع گیریهای افراد جبهه مشخص بود و هم رفتار سیاسی نشان می داد) بنا ر ابراین داریم که هدف جبهه پایداری پیگیری گفتمان انقلاب اسلامی و تبیین فرهنگ انقلاب اسلامی در حوزه سیاست است.
در واقع آن دو محور اصلی که مقابله با فتنه و انحراف بود شروع شد و ادامه هم خواهدداشت و موضوع انتخابات یک موضوع مقطعی در این رویکرد و در مسیر حرکت جبهه پایداری است.
در بحث انتخابات وقتی مطالبه مردمی این ظرفیت را بوجود آورد که طرفداران و تبیین کنندگان این گفتمان در انتخابات هم حضور داشته باشند.
جبهه پایداری به عنوان مجموعه‌ای که با تاکید بر اصل تکلیف‌مداری واز طرفی با رویکرد معرفی نامزدهادر سطح کشور که در دو محور موضع گیری و تمایز و شفاف نسبت به انحراف و فتنه (که هر دو دو آفت و آسیب و دو لطمه برای روند انقلاب اسلامی هستند) قرارداشتند، به مردم همچنین به سبب اینکه تکلیفمدار بوده و قول و عمل آن تطابق داشت ودر مسیرش هدف وسیله را توجیه نمی کرد و استفاده ابزاری از آن نکرد، مردم نیزبه آن اعتماد کردندو این پیروزی بزرگ حاصل شد.
این مهم با تکیه بر فرمایشات مقام معظم رهبری بود یعنی عدم تخریب و برگزاری انتخاباتی رقابتی و سالم بود. جبهه پایداری تخریبی عمل نکرد و این یک دلیل اصلی داشت. بارها حضرت آیت الله مصباح یزدی و حضرت آیت الله خوشوقت که اعضای جبهه پایداری این توفیق را داشتند که خدمت این دو بزرگوار وعالم جلیل القدر برسند (که ولایتمداری و ارادتشان نسبت به مقام معظم رهبری برای همه اثبات شده است. ) تاکید این دو بزرگوار این بود که به تکلیف عمل کنید و پاسخ تخریبها را ندهید و توصلات خودتان را افزایش دهید. رمز پیروزی همین توصیه‌ها بود.
در ایامی که تخریبها بر علیه جبهه پایداری زیاد بود یعنی جبهه پایداری که برعلیه انحراف پرچم برافراشته به اتهامات واقعا غیر منصفانه و ناجوانمردانه که اصلا پاسخ دادنی نبود مواجه بود، فرمایش این دوبزرگوار باعث شد که راه، معنوی و هموار شود .
همه اینها باعث شد که مردم این جبهه و اعضای آن را بشناسند و استقبال خوبی از این جبهه شود و انشاء الله در دور دوم خدا عنایت می‌کند تا هم به لحاظ کیفی و هم کیفی بتواند مجموعه ای در مجلس ایجاد کند تا بتواند مجلس را واقعا در راس امور قراردهد و انشاء الله شادی و رضایت مقام معظم رهبری را تامین کند وآن طرح‌ها ومطالبات مردمی که بر زمین مانده و در مجالس قبلی هم تلاش شده ولی هنوز محقق نشده در حوزه های اقتصاد و فرهنگ و نظارت بر نمایندگان تحولاتی صورت بگیرد و موجب رضایت خدا و همینطور مقام معظم رهبری و همینطور مردم شود.
هم اندیشی: آیا جبهه پایداری در ادامه کار خود به صورت تشکیلاتی عمل خواهد کرد؟
دکتر فاطمه آلیا:
از ابتدا گفته شد که جبهه پایداری حزب نیست و حزب هم نخواهد شد و در واقع یک نهضت و حرکت مردمی است و جوهره آن چیز جدیدی نیست و همان حرکت مردمی که پشت سر امام و همینطور رهبری گرانقدر بوده، مقابله با فتنه کرده و حماسه 9دی را آفریده، در راهپیمایی 22 بهمن شرکت کرده و همان اکثریت مردم که جزو حزب خاصی نیستند (نمی خواهیم بگوییم که حزب چیز مکروهی است) است.ا
ما این حرکت مردمی است من به نظرم می آید همین حرکت چنانچه در عمل با همین رویکرد و انسجام و معنویتی که در آن حاکم است و در عمل ثابت می کند دین از سیاست جدا نیست و دین‌مدارانه و تقوی مدارانه وارد سیاست می شود الگویی از تحزب اسلامی خواهدبود.
تحزبی و تشکلی که از دل مردم جوشیده است. برعکس احزاب غربی که یک عده ای جمع می شوند و مطابق آن اهداف و آمالی که دارند مردم را به سمت خودشان دعوت می کند.
در واقع تحزب اسلامی به نسبت به غرب یک هرم وارونه ای است. کشور ما بعد از بیش از سه دهه نشا داد که تحزب به سبک غربی جواب نمی‌دهد وعضو گیری در آن موفق نبوده است.
ولی این روش که مردم بر اساس ارزشهای خود مجتمع می شوند و این که مدیریت آن به دست برخی امنای مردم باشد یک الگویی ازتحزب اسلامی ارائه می‌دهد. یعنی همان سازمان دهی مردمی که تجربه آن در بسیج موفق بوده است.
ما فکر می کنیم این الگو جواب خواهدداد. همانطور که در انتخابات نیز جواب داد و انشاء الله هر زمانی که تشخیص داده شود که تکلیف بر حضور در عرصه های سیاسی و غیره است این حضور صورت می گیرد.
در سایر موارد نیز به بعد فرهنگ سازی پرداخته و زیرساخت‌های فرهنگی اعتقادی و مخصوصا اعتقاد به ولایت فقیه در بدنه جامعه را تقویت می کند.
برای جبهه پایداری بدنه جامعه بسیار مهم است.
یک رویکردی که جبهه پایداری در مقابل جبهه های دیگر دارد این است که جبهه های دیگر هدفشان ایجاد وحدت بین افراد موثر احزاب است، در صورتی که جبهه پایداری تلاشش این بود که بدنه مردم را متحد کند و تا حدودی این هدف با عنایات الهی و رهنمودهای این دوعالم بزرگوار حاصل شد.
هم اندیشی: میزان کم حضور مردم تهران به نسبت درصد جمعی حضور مردم کشور در انتخابات به چه علتی است؟
اگر بخواهیم میزان حضور مردم تهران را تحلیل کنیم، حضور 64 درصدی مردم کشور در انتخابات یک توفیق بزرگی بود که در سایه هدایت‌های مقام معظم رهبری اتفاق افتاد و موجب این عزت بزرگ شد.
اما در حوزه های دیگر مختلف بود. این که در تهران حدود 48 درصد بود اگرچه رقم خوبی است (چون خیلی از افراد سیاسی کشور برای تهران 30 تا نهایت 40 درصد را پیش بینی کرده بودند - در رسانه ها هم ضبط هست- و با توجه به این مسئله، 48 درصد میزان حضور خوبی در تهران است.
اما اگر بخواهیم آسیب شناسی کنیم این مسئله به عملکرد برخی خواص مردود برمی گردد. البته مردم به تخریبها و تبلیغات رسانه ای که از ناحیه بیگانگان بود الحمدلله توجهی نداشتند. ولی برخی از خواص مردود در داخل و عملکردی که در سالهای گذشته داشتند برخی از مردم جامعه را ممکن است در تردید قرادهند.
امام من فکر میکنم هر بار که انتخابات اتفاق می افتد خود این مسئله سبب می شود که آن بخشی که در انتخابات شرکت نمی کنند را به حضور در نوبت بعدی ترغیب کند.
واز طرفی می توان علت این پدیده را به گذشته و یا عملکرد برخی احزاب دانست که بجای تنویر وتبیین به تخریب پرداختند وبعضی از مردم در فضای تخریب با عدم حضور پیامی را به اینها دادند.
اگر بعضی از احزاب و گروه‌ها در روند کارشان هدفشان وسیله کار آنها را توجیه نمی کرد تا رقیب را تخریب کنند، شاید این درصد در تهران بالاتر می رفت.
ولی در هر صورت این درصد حضور نیز با توجه به بافت و سطح جمعیت تهران قابل قبول است.
هم اندیشی: حضور خاتمی پس از 2 سال در عرصه سیاسی کشور و شرکت وی در انتخابات را چگونه تحلیل می کنید؟
دکتر فاطمه آلیا:
یک تحلیل این است که اگر آقای خاتمی به ملت احترام می‌گذاشت بعد از فتنه و بعد از مخصوصا خطبه های تاریخی مقام معظم رهبری موضع گیری مناسبی می‌داشت و از اینکه با موسوی همکاری و همراهی داشت واو را حمایت کرد از مردم عذرخواهی می‌کرد. مردم ما نیز بزرگ هستند و هر وقت خواص مردود بیایند و عذرخواهی کنند آنها او را می پذیرند و می بخشند.
خاتمی در ابتدا از اعضای فتنه بود و بعد از خطبه های مقام معظم رهبری نیز آرام ننشست و فعالیت‌ها و ملاقات‌هایی را داشت و یا سکوت کرد و یا موضع گیری‌هایی کرد که مورد قبول نظام و مردم نبود.
حالا بعد از دوسال در یک گوشه ای آمده و رایی داده و بر آن نوشته "جمهوری اسلامی". این برنامه ریزی برای آینده است. زیرا اینها می خواهند یک جای پایی داشته باشند. زیرا بعد از مطرح کردن بحث تحریم دیدند که توفیقی ندارند و طرفداری نیز ندارند و این نقشه جواب نداد چون عده ای از اصلاح طلبان نیز از روش آنها تخطی کرده ودر انتخابات ثبت نام کردند.
بعد از این می خواهند یک مسیری را برای انتخابات آینده فراهم کنند تا باز هم آن اهداف و سازوکاری را به یک شکلی پیگیری کنند.
زمانی که بر راس کار بودند مردم به روش اینها نقد جدی داشتند. لوایح دوقلو را که دادند و موضع آنها نسبت به شورای محترم نگهبان، در مورد برقراری رابطه با آمریکا و در خصوص فعالیتهای هسته ای ایران و امثال اینها را هنوز جزو مواضع اصلاح طلبی خود می دانند وبه آن اعتقاد دارند وبا این حرکت جدید یک برنامه ریزی برای آینده دارند.
برخی از اصحاب فتنه و اصحاب انحراف که با هم همکاری دارند به کمک هم میخواهند به زعم خود تغییر ایجاد کنند. اما مردم ما در راهپیمایی 22 بهمن و هم انتخابات نشان دادند که ارزش نظام و ولایت فقیه را می دانند والا در این دو الی سه سال با عمق فتنه ها و حمایتی که از جانب بیگانگان می شد اگر سایه ولایت فقیه بر سر این کشور نبود معلوم نبود که چه بر سر اسلام و جمهوری اسلامی می آمد.
هدف فقط کشاندن رئیس جمهور به مجلس بود/ جبهه پایداری الگوی تحزب اسلامی
دکتر فاطمه آلیا نماینده مردم تهران در مجلس هشتم و عضو جبهه پایداری در گفتگویی تفصیلی با هم اندیشی به نکاتی در خصوص طرح سوال از رئیس جمهور، برنامه های جبهه پایدرای، مشارکت مردم تهران درانتخابات و حضور خاتمی در انتخابات اشاره نمود که در ادامه می آید
هم اندیشی: طرح سوال از رئیس جمهور را با چه اهداف و پشتوانه‌ای می‌دانید و هدف تغییر این طرح به تعامل را از سوی برخی از نمایندگان چه می‌دانید؟
دکتر فاطمه آلیا:
اصل موضوع سوال از رئیس جمهور ظرفیتی است که مثل سوال از وزرا در قانون اساسی پیشبینی شده است.نکته ای که بای به آن اشاره کرد ساختار نظامی سیاسی ما در مقایسه با سایر نظام های سیاسی دنیا است. همه ساختارهای سیاسی در جهان سه قوه به تفکیک و استقلال قوا دارند. قانون اساسی ما نیز قایل به استقلال و تفکیک قوا از یکدیگر است.
اما در ساختار سیاسی ما یک وجه تمایز بسیار اساسی وجود دارد و آن این که در راس آن، ولی فقیه است که سیاستهای کلان و مصالح نظام را همه از ایشان اخذ می کنند.
صرف نظر از ظرفیت قانونی که سوال از رئیس جمهور را حق مجلس می‌داند، مقام معظم رهبری بارها به "ترجیح و اولویت دادن به موضوع تعامل و همکاری که خروجی و برون داد آن خدمت به مردم است و وقت و زمان و انرژی مجلس و دولت در آن جهت باشد"، توصیه فرمودند و تاکید فرمودند که "با این که سوال از مسئولین حق قانونی مجلس است ولی تلاش شود مسئولین به عنوان سوال از وزیر و رئیس جمهور حتی المقدور کمتر به مجلس فراخوانده شوند تا اینها به همان وظیفه خدمت گذاری و کارهای اجرایی برسند."
این مسئله به این علت است که امور اجرایی بسیار سنگین‌تر از امور تقنینی است. حتی مقام معظم رهبری با این تعبیر فرمودند که "قوه مجریه یا رئیس جمهور در میدان عمل قراردارد و بایستی مجلس به آن کمک کند".
یا حتی در دورههای قبلی که حاکمیت در دولت و مجلس با اصلاح طلبان بود همان وقت هم مقام معظم رهبری بحث همکاری و هم افزایی دولت و مجلس با هدف سهولت در حوزه های خدمت رسانی به مردم را مطرح کردند.
اما برای اولین بار در تاریخ ایران بعد از انقلاب سوال از رئیس جمهور مطرح شد. خود این قابل نقد و ارزیابی است.
اولا فرآیند طرح سوال از رئیس جمهور یک فرآیند پر از فراز و فرودی بود که رویکردی که نص قانون دارد در این فرآیند ملحوظ نبود. رویکردی که در این مورد قانون دارد این است که سوال شفاف باشد در حوزه وظایف ریاست جمهوری باشد و رئیس جمهور نیز ظرف یک ماه به مجلس بیاید و جواب آن را بدهد ولی این مهم رعایت نشد.
ما می‌بنیم که اصل سوال از رئیس جمهور دو سال است ک مطرح است و هدف اصلی اکثر طراحان و امضا کنندگان (شاید چند نفری در این بین باشند که مشمول این حرف نباشند) این بود که "می‌خواهیم از این حقمان استفاده کنیم و رئیس جمهور را به مجلس بکشانیم." یعنی آمدن رئیس جمهور هدف بود نه این که اصل و محتوای سوال مهم باشد.
چون زمان‌بر شد در مقاطعی سوالات تغییر و تحول پیدا کرد و برخی تقدم وبرخی توخر پیدا کرد و برخی از آنها اولویت دار شد. اصل سوال از رئیس جمهور از پارسال مطرح بود ولی در این مدت چون موضوعات جدید پیدا شد دیدیم که اولویت‌ها عوض شد.
"ما می توانیم" نمایندگان در جایی به کار برده شد که خنثی بود و امروز سوال کنندگان برخی در تذکراتشان همین را گفتند که ما می‌خواستیم رئیس جمهور را به مجلس بیاوریم وظیفه او بود که بیاید و او هم آمد. قانون هم در این مورد نیز مسکوت است که سوال کنندگان قانع شدند یا نشدند چه اتفاقی می افتد. برای این افراد بیشتر این مطرح است که باید رئیس جمهور بیاید، همین.
ما دیدیم که اصل اعلام وصول این طرح 25 روز قبل از 12 اسفند بود وهمان روز بعد از ظهر نیز برخی از سوال کنندگان جبهه ای را تحت عنوان "منتقدان دولت" مطرح کردند و بهره برداری تبلیغاتی برای انتخابات را انجام دادند.
نکته دیگر این بود که فرآیندی را که هیئت رئیسه مجلس اتخاذ کرد یعنی "ارجاع سوالها به کمیسیونها و جواب نمایندگان دولت در کمیسیونها" مناسب و مفید نبود. معلوم بود که نمایندگان نمی گویند ما قانع شدیم، چون هدف اصلی آنها این بود که به دنیا ثابت کنند ما رئیس جمهور را به مجس کشاندیم و همین نیز اتفاق افتاد. یعنی نمایندگان دولت در کمیسیونها آمدند و توضیحاتی را دادند ونمایندگان راضی نشدند و حتی به بخشی ازآن نیز قانع نشدند واصل طرح را به صحن مجلس کشاندند.
در حالی که اعضای کمیسیونها می‌گفتند در برخی بخش‌ها اگر بخواهیم منصفانه قضاوت کنیم واقعا جوابها در آن قانع کننده بوده است.این فرآیند خیلی وقت مجلس و ملت را گرفت و خود این قابل ارزیابی هست.
اتفاق دیگری افتاد که دو سه روز قبل از روز سوال از رئیس جمهور برخی از نمایندگان از یک تفکر و تشکل خاصی گفتند که ما از این سوال برگشتیم و آن را تحت عنوان تعامل تغییر دادیم. این نیز تحلیل‌های مختلفی می تواند داشته باشد.
یکی این که به زعم خودشان منّتی سر نظام بگذارند که ما جلسه سوال را به گونه‌ای تغییر دادیم.
دیگر اینکه در آستانه دور دوم انتخابات به نوعی یک بهره برداری تبلیغاتی انجام دادند.
اعتقاد ما این بود که همان چهار الی پنج ماه پیش هیئت رئیسه باید تدبیر می کرد و در همان موقع رئیس جمهور به مجلس می آمد و جواب میداد.
خوب امروز آخرین روز مجلس در سال 90 برگزار شد و البته بحمدلله از هر دوطرف جلسه منعطفی بود و نگرانیهایی که بود رفع شد.
البته گروهی از سوال کنندگان یک جوسازی‌هایی قبل از امروز مطرح کرده بودند که "عده ای می خواهند مجلس را ترک کنند و از رسمیت بیندازند" در حالی که جلسه سوال از رئیس جمهور منتهی به رای گیری نمی شود تا بخواهد از رسمیت بیافتد.
بنابراین تمام این بحث تا حدودی فضاسازی بود ولی بحمدلله جلسه دارای انعطاف بود و آقای رئیس جمهور نیز انعطاف داشتند. البته این که برخی از جواب‌های رئیس جمهور ناراحت شدند و قابل نقد می‌دانستند بحث دیگری است ولی این نکته‌ای که برخی آرزو داشتند، امروز محقق شد.
هم اندیشی: میزان اقبال مردم به جبهه پایداری درانتخابات برای شما قابل پیش بینی بود و آن را معلول چه چیزی می‌دانید؟
دکتر فاطمه آلیا:
ما بعنوان اعضای جبهه پایداری (این هم از موضع گیریهای افراد جبهه مشخص بود و هم رفتار سیاسی نشان می داد) بنا ر ابراین داریم که هدف جبهه پایداری پیگیری گفتمان انقلاب اسلامی و تبیین فرهنگ انقلاب اسلامی در حوزه سیاست است.
در واقع آن دو محور اصلی که مقابله با فتنه و انحراف بود شروع شد و ادامه هم خواهدداشت و موضوع انتخابات یک موضوع مقطعی در این رویکرد و در مسیر حرکت جبهه پایداری است.
در بحث انتخابات وقتی مطالبه مردمی این ظرفیت را بوجود آورد که طرفداران و تبیین کنندگان این گفتمان در انتخابات هم حضور داشته باشند.
جبهه پایداری به عنوان مجموعه‌ای که با تاکید بر اصل تکلیف‌مداری واز طرفی با رویکرد معرفی نامزدهادر سطح کشور که در دو محور موضع گیری و تمایز و شفاف نسبت به انحراف و فتنه (که هر دو دو آفت و آسیب و دو لطمه برای روند انقلاب اسلامی هستند) قرارداشتند، به مردم همچنین به سبب اینکه تکلیفمدار بوده و قول و عمل آن تطابق داشت ودر مسیرش هدف وسیله را توجیه نمی کرد و استفاده ابزاری از آن نکرد، مردم نیزبه آن اعتماد کردندو این پیروزی بزرگ حاصل شد.
این مهم با تکیه بر فرمایشات مقام معظم رهبری بود یعنی عدم تخریب و برگزاری انتخاباتی رقابتی و سالم بود. جبهه پایداری تخریبی عمل نکرد و این یک دلیل اصلی داشت. بارها حضرت آیت الله مصباح یزدی و حضرت آیت الله خوشوقت که اعضای جبهه پایداری این توفیق را داشتند که خدمت این دو بزرگوار وعالم جلیل القدر برسند (که ولایتمداری و ارادتشان نسبت به مقام معظم رهبری برای همه اثبات شده است. ) تاکید این دو بزرگوار این بود که به تکلیف عمل کنید و پاسخ تخریبها را ندهید و توصلات خودتان را افزایش دهید. رمز پیروزی همین توصیه‌ها بود.
در ایامی که تخریبها بر علیه جبهه پایداری زیاد بود یعنی جبهه پایداری که برعلیه انحراف پرچم برافراشته به اتهامات واقعا غیر منصفانه و ناجوانمردانه که اصلا پاسخ دادنی نبود مواجه بود، فرمایش این دوبزرگوار باعث شد که راه، معنوی و هموار شود .
همه اینها باعث شد که مردم این جبهه و اعضای آن را بشناسند و استقبال خوبی از این جبهه شود و انشاء الله در دور دوم خدا عنایت می‌کند تا هم به لحاظ کیفی و هم کیفی بتواند مجموعه ای در مجلس ایجاد کند تا بتواند مجلس را واقعا در راس امور قراردهد و انشاء الله شادی و رضایت مقام معظم رهبری را تامین کند وآن طرح‌ها ومطالبات مردمی که بر زمین مانده و در مجالس قبلی هم تلاش شده ولی هنوز محقق نشده در حوزه های اقتصاد و فرهنگ و نظارت بر نمایندگان تحولاتی صورت بگیرد و موجب رضایت خدا و همینطور مقام معظم رهبری و همینطور مردم شود.
هم اندیشی: آیا جبهه پایداری در ادامه کار خود به صورت تشکیلاتی عمل خواهد کرد؟
دکتر فاطمه آلیا:
از ابتدا گفته شد که جبهه پایداری حزب نیست و حزب هم نخواهد شد و در واقع یک نهضت و حرکت مردمی است و جوهره آن چیز جدیدی نیست و همان حرکت مردمی که پشت سر امام و همینطور رهبری گرانقدر بوده، مقابله با فتنه کرده و حماسه 9دی را آفریده، در راهپیمایی 22 بهمن شرکت کرده و همان اکثریت مردم که جزو حزب خاصی نیستند (نمی خواهیم بگوییم که حزب چیز مکروهی است) است.ا
ما این حرکت مردمی است من به نظرم می آید همین حرکت چنانچه در عمل با همین رویکرد و انسجام و معنویتی که در آن حاکم است و در عمل ثابت می کند دین از سیاست جدا نیست و دین‌مدارانه و تقوی مدارانه وارد سیاست می شود الگویی از تحزب اسلامی خواهدبود.
تحزبی و تشکلی که از دل مردم جوشیده است. برعکس احزاب غربی که یک عده ای جمع می شوند و مطابق آن اهداف و آمالی که دارند مردم را به سمت خودشان دعوت می کند.
در واقع تحزب اسلامی به نسبت به غرب یک هرم وارونه ای است. کشور ما بعد از بیش از سه دهه نشا داد که تحزب به سبک غربی جواب نمی‌دهد وعضو گیری در آن موفق نبوده است.
ولی این روش که مردم بر اساس ارزشهای خود مجتمع می شوند و این که مدیریت آن به دست برخی امنای مردم باشد یک الگویی ازتحزب اسلامی ارائه می‌دهد. یعنی همان سازمان دهی مردمی که تجربه آن در بسیج موفق بوده است.
ما فکر می کنیم این الگو جواب خواهدداد. همانطور که در انتخابات نیز جواب داد و انشاء الله هر زمانی که تشخیص داده شود که تکلیف بر حضور در عرصه های سیاسی و غیره است این حضور صورت می گیرد.
در سایر موارد نیز به بعد فرهنگ سازی پرداخته و زیرساخت‌های فرهنگی اعتقادی و مخصوصا اعتقاد به ولایت فقیه در بدنه جامعه را تقویت می کند.
برای جبهه پایداری بدنه جامعه بسیار مهم است.
یک رویکردی که جبهه پایداری در مقابل جبهه های دیگر دارد این است که جبهه های دیگر هدفشان ایجاد وحدت بین افراد موثر احزاب است، در صورتی که جبهه پایداری تلاشش این بود که بدنه مردم را متحد کند و تا حدودی این هدف با عنایات الهی و رهنمودهای این دوعالم بزرگوار حاصل شد.
هم اندیشی: میزان کم حضور مردم تهران به نسبت درصد جمعی حضور مردم کشور در انتخابات به چه علتی است؟
اگر بخواهیم میزان حضور مردم تهران را تحلیل کنیم، حضور 64 درصدی مردم کشور در انتخابات یک توفیق بزرگی بود که در سایه هدایت‌های مقام معظم رهبری اتفاق افتاد و موجب این عزت بزرگ شد.
اما در حوزه های دیگر مختلف بود. این که در تهران حدود 48 درصد بود اگرچه رقم خوبی است (چون خیلی از افراد سیاسی کشور برای تهران 30 تا نهایت 40 درصد را پیش بینی کرده بودند - در رسانه ها هم ضبط هست- و با توجه به این مسئله، 48 درصد میزان حضور خوبی در تهران است.
اما اگر بخواهیم آسیب شناسی کنیم این مسئله به عملکرد برخی خواص مردود برمی گردد. البته مردم به تخریبها و تبلیغات رسانه ای که از ناحیه بیگانگان بود الحمدلله توجهی نداشتند. ولی برخی از خواص مردود در داخل و عملکردی که در سالهای گذشته داشتند برخی از مردم جامعه را ممکن است در تردید قرادهند.
امام من فکر میکنم هر بار که انتخابات اتفاق می افتد خود این مسئله سبب می شود که آن بخشی که در انتخابات شرکت نمی کنند را به حضور در نوبت بعدی ترغیب کند.
واز طرفی می توان علت این پدیده را به گذشته و یا عملکرد برخی احزاب دانست که بجای تنویر وتبیین به تخریب پرداختند وبعضی از مردم در فضای تخریب با عدم حضور پیامی را به اینها دادند.
اگر بعضی از احزاب و گروه‌ها در روند کارشان هدفشان وسیله کار آنها را توجیه نمی کرد تا رقیب را تخریب کنند، شاید این درصد در تهران بالاتر می رفت.
ولی در هر صورت این درصد حضور نیز با توجه به بافت و سطح جمعیت تهران قابل قبول است.
هم اندیشی: حضور خاتمی پس از 2 سال در عرصه سیاسی کشور و شرکت وی در انتخابات را چگونه تحلیل می کنید؟
دکتر فاطمه آلیا:
یک تحلیل این است که اگر آقای خاتمی به ملت احترام می‌گذاشت بعد از فتنه و بعد از مخصوصا خطبه های تاریخی مقام معظم رهبری موضع گیری مناسبی می‌داشت و از اینکه با موسوی همکاری و همراهی داشت واو را حمایت کرد از مردم عذرخواهی می‌کرد. مردم ما نیز بزرگ هستند و هر وقت خواص مردود بیایند و عذرخواهی کنند آنها او را می پذیرند و می بخشند.
خاتمی در ابتدا از اعضای فتنه بود و بعد از خطبه های مقام معظم رهبری نیز آرام ننشست و فعالیت‌ها و ملاقات‌هایی را داشت و یا سکوت کرد و یا موضع گیری‌هایی کرد که مورد قبول نظام و مردم نبود.
حالا بعد از دوسال در یک گوشه ای آمده و رایی داده و بر آن نوشته "جمهوری اسلامی". این برنامه ریزی برای آینده است. زیرا اینها می خواهند یک جای پایی داشته باشند. زیرا بعد از مطرح کردن بحث تحریم دیدند که توفیقی ندارند و طرفداری نیز ندارند و این نقشه جواب نداد چون عده ای از اصلاح طلبان نیز از روش آنها تخطی کرده ودر انتخابات ثبت نام کردند.
بعد از این می خواهند یک مسیری را برای انتخابات آینده فراهم کنند تا باز هم آن اهداف و سازوکاری را به یک شکلی پیگیری کنند.
زمانی که بر راس کار بودند مردم به روش اینها نقد جدی داشتند. لوایح دوقلو را که دادند و موضع آنها نسبت به شورای محترم نگهبان، در مورد برقراری رابطه با آمریکا و در خصوص فعالیتهای هسته ای ایران و امثال اینها را هنوز جزو مواضع اصلاح طلبی خود می دانند وبه آن اعتقاد دارند وبا این حرکت جدید یک برنامه ریزی برای آینده دارند.
برخی از اصحاب فتنه و اصحاب انحراف که با هم همکاری دارند به کمک هم میخواهند به زعم خود تغییر ایجاد کنند. اما مردم ما در راهپیمایی 22 بهمن و هم انتخابات نشان دادند که ارزش نظام و ولایت فقیه را می دانند والا در این دو الی سه سال با عمق فتنه ها و حمایتی که از جانب بیگانگان می شد اگر سایه ولایت فقیه بر سر این کشور نبود معلوم نبود که چه بر سر اسلام و جمهوری اسلامی می آمد.
اخبار ویژه
قربانی کردن قانون به نفع فرد!
شایعه دیدار ایلان ماسک با سفیر ایران:
نظرات بینندگان
فیلم و عکس
جدیدترین اخبار پربازدید ها
