«آقای کرباسچی پس از مسائل اخیر در مورد آقای نجفی، رضایتمندانه و شادمانه از سرنوشتی که برای وی رقم خورده، به طور مکرر به دیگران و اخیراً به آقای جهانگیری و دوستان حزب اتحاد و مشارکت حمله میکند که باعث شدند آقای نجفی به عنوان شهردار تعیین شود در حالیکه او چنین عاقبتی را پیشبینی میکرده است.»
او همچنین می افزاید: آقای نجفی نیز از جمله افرادی بود که در این جلسات مطرح بود و بجز آقای کرباسچی که اصرار بر شهرداری آقای محسن هاشمی داشت، همه افراد دیگر نسبت به آقای نجفی نگاه مثبت داشتند.
میردامادی در بخش دیگری از این اظهارات نیز تصریح می کند: «آنچه در مجموع این ماجرا جای تامل و تاسف دارد این است که اختلافات و کینههای شخصی آقای کرباسچی نسبت به آقای نجفی چقدر اهمیت داشته که دوست و همکار سی و چند ساله و همحزبی بیست و چند ساله خود را که امروز، بخشی به دلیل خطای خود و بخشی با سناریوئی که برای وی طراحی و اجرا شد، زمین خورده است شادمانه لگد می زند؟»
*اصلاح طلبان برای گریختن از رسوایی ماجرای نجفی، صحبت های عجیبی را مطرح می کنند.
از جمله اینکه نجفی از اصلاح جامعه ناامید شده بود! همسر دوم او یک پرستوی امنیتی بوده است، همسر دوم نجفی رابطه با غیر داشته و مهدورالدم بوده است و...
و تمام این خزعبلات فقط به این دلیل گفته می شود که آقایان اهل عذرخواهی و برائت جویی نیستند!
کما اینکه درباره رفتارهای غلط خود در فتنه ۸۸، در ماجرای «تَکرار می کنم»، در برجام و در گرانی های بروز کرده اهل عذرخواهی نیستند و همواره با مقصّرتراشی انگشت اتهام را به سمت دیگران نشانه می روند.
اظهارات میردامادی به عنوان یک زندانی سابق درباره سناریو بودن ماجرای آقای نجفی! در حالی است که اولاً هیچ مدرکی در این زمینه وجود ندارد، ثانیاً کسی نیازی به سناریوسازی درباره آقای نجفی نداشته زیرا نجفی خود به انتخاب خود همسر اختیار کرده و ثالثاً هیچکس و حتی دشمنان ایران نیز مشی و مرام دستگاه های امنیتی کشور را سناریوسازی های اخلاقی و اقدامات غیر شرعی نمی دانند.
منباب کنایه نیز بایستی به آقای میردامادی گفت که سناریوی نجفی را همان کسانی ساختند که آقای خاتمی را مجبور به مصافحه با نامحرم کردند، یک وزیر کابینه خاتمی را با چند همسری دچار حاشیه کردند و برخی رجال جریان چپ را دهه ۶۰ با چند سناریوی اخلاقی مواجه ساختند!