برخی افراد کلا با آتش بازی و ترقه بازی مخالفند و بعضی ها اساس شغلشان آتش
بازی و ترقه بازی است اما در این میان عده ای نیز هستند که گه گاهی ترقه
هایشان را آتش می زنند.
به گزارش سرویس سیاسی بی باک
، جدای از نگاه انسانها به ترقه و آتش بازی خود ترقه ها نیز انواع و
اقسام دارند. برخی ترقه ها صرفا صدا می دهند و دسته ای دیگر علاوه بر صدا؛
مخرب نیز هستند.
اینکه کدام نگاه به ترقه بازی و چه نوع ترقه ای
مشروع و معقول می باشد؛ پاسخش زیاد سخت نیست. قطعا ترقه و آتش بازی به جای
خود و در مواقع ضروری نه تنها مضر نیست بلکه از ضروریات زندگی بشری و موجب
شعف و نشاط و امید جامعه می شود مثلا همین ترقه اخیر دستگاه قضایی و امنیتی
که زیر پای مفسدان اقتصادی منفجر شد.
راستی اگر ترقه بازی و آتش
بازی جوانان برومند کشورمان در هشت سال دفاع مقدس نبود؛ امروز میدان آزادی
به نام کدام شهنشاه ننگین شده بود؟ اما حتما خوب می دانید که در همان ایام
عده ای از ترقه بازی جوانان ایرانی در زیر پای صدامیان و مستکبران عالم
بسیار ناراضی بودند و به امام امت جام زهر نوشاندند که خدایشان به حسابشان
رسیدگی کند که البته بندگان خدا اندکی رسیدگی نموده اند.
عده ای از
ترقه بازی های صدا دار ملت در روز 9 دی 88 اعصابشان آنچنان خرد شده که هنوز
هم بعد از مدتها با قرص اعصاب و مسکن دست ساز صهیونیستها گذر عمر می کنند
که بازهم خدا به حسابشان رسیدگی کند.
غرض این است که ترقه بازی و
آتش بازی اصولا مذموم نیست بلکه نوع ، شیوه، هدف و مکان استفاده از آن مهم
تر از خود ترقه و ترقه بازی است.
مشکل تعداد کمی از جوانان کشورمان
در این است که آنجا که باید ترقه های صدا دار استفاده کنند از نوع آسیب
زایش به کار می برند و برعکس و از همه مهمتر عده ای ترقه هایشان را زیر پای
شهروندان و مظلومان منفجر می کنند.
اما مومنین همیشه در ترقه بازی
ابتدا نوع ، محل و هدف استفاده از آنرا بررسی می کنند و بعد ترقه شان را
آتش می زنند و زیر پای دشمنان ولایت و ملت می اندازند و حسابی با هم می
خندند و بهم نمی خندند.
دکتر احمدی نژاد از همان ابتدا که نامش بر
سر زبانها افتاد؛ استاد ترقه بازی و آتش بازی بود. معمولا آتشی که دکتر
روشن می کرد؛ آنقدر شعله هایش زیاد بود که آدمهایی که شکمهایشان از پول ملت
در آفساید بود یا گردنهایشان توان گردش به راست و چپ را نداشت؛ قدرت
خودنمایی بر روی آتش های احمدی نژاد را نداشتند و همیشه یا لباسشان سوخته
بود و یا دماغشان.
دکتر احمدی نژاد به عشق مردم و برای رویت لبخند
رضایت محرومان و مستضعفان همواره آتش به پا می کرد و هر چهارشنبه سور به
ملت می داد اما ترقه هایش همواره به زیر پای باندهای قدرت و ثروت می افتاد و
عجیب هم آتشهایش می سوزاند و طعم جهنم را به برخی می چشاند. اگر چه بعضا
ترقه های دکتر آنقدر صدادار بود که مردم را نیز عصبی می کرد اما عموما دکتر
ترقه هایش را به جا از جیبش در می آورد و از تاجران هلوکاست خارج نشین تا
نوچه های جلبکی داخل نشین همگی وقتی چشمشان به ترقه های دکتر می افتاد؛
چنان به هوا می پریدند که گویی بمب اتم دیده اند.
حال سرلیست صدای
هاشمی مدتهاست که کارش شده امضا جمع کردن و هیاهو به پا کردن. بگذریم از
اینکه این آقا تا چه حد مطالبات مردم را در مجلس پیگیری کرده است اما
نهایتا فردا قرار است که دکتر به مجلس برود و پاسخ ترقه بازیهای پر سروصدای
عده ای را بدهد که ترقه هایشان عموما زیر پای ملت منفجر می شد. اما عده ای
در این میان بسیار نگرانند که نکند دکتر همچون گذشته بدون اعلام قبلی،
ترقه بازی وآتش بازی های همیشگی را براه اندازد.
عده ای می ترسند
که دکتر از مافیای پشت پرده ستادهایشان پرده بردارد. از لیستهای متعددی که
با هزینه و دستور آقای خاص با افراد مشترک در تهران ساختند تا کمر
اصولگرایی را بشکنند. می ترسند ترقه های محمود زیر برخی صندلیهای سبز منفجر
شود و دکتر از نوع آسیب زایش استفاده کند. می ترسند که ترقه های دکتر موجب
قطع شدن دست دلالان بازار ارز و طلا شود و یا اموال برخی مفسدان اقتصادی
پیر را بسوزاند و ...
اما
در این میان خواهش ملت از رئیس جمهور منتخبشان این است که از ترقه های نسل
جدید که بسیار ویرانگر و در عین حال بی صدا هستند ؛ استفاده نماید تا
علاوه بر فرو ریختن کاخ باندهای قدرت و ثروت، صدایش در این روزهای نزدیک به
سال نو اعصابمان را خط خطی نکند. ما را همان صدای سه انفجار لحظه تحویل
سال نو کافی است!