به گزارش پایگاه 598 به نقل از مجله فارس پلاس؛ امین رحیمی: در دوران قاجار زندگیها ساده بود و مردم هم سادهتر. روزمرگی و کسب روزی زحمت داشت اما رویه زندگی چندان پیچیده نبود؛ مقایسه کنید با زندگی ماشین زده! امروزی. بااینحال رمضان که میآمد همان زندگی ساده و روزمرگی بیآلایش بهکلی دگرگون میشد. در یککلام روز شب میشد و شب روز! سیاحان خارجی در کتابهای خاطرات و سفرنامهها چنین توصیف کردهاند که طهران قاجاری در ماه رمضان بهکلی دگرگون و شهری «شببیدار» میشد. بالطبع برخلاف رویه معمول در شهرها که هنگام شب تردد ممنوع بود در ایام روزهداری، شبها معابر روشن نگهداشته میشدند و تردد و انواع کسبوکار آزاد بود؛ تهرانیها یک ماه شببیداری را تجربه میکردند.
شهر نیمه تعطیل!
خانهتکانی برای رمضان رسمی عمومی در طهران قاجاری بود؛ ضیافت الله بوده همیشه این ماه نزد ایرانیان. به خوشامدگویی هلال ماه رمضان هم میرفتند به پشتبام خانهها با آینه و قرآن. زمان اذان صبح و اذان مغرب ماه رمضان با ۳ بار شلیک توپ به طهرانی ها اعلام میشد. در شهرهای دیگر طبل و دهل میزدند یا نقاره. از همان روز اول رمضان شهر تقریباً روزها تعطیل بود. چطوری؟ برخی مشاغل تعطیل میشدند یا از رونق میافتادند. ساعت کاری ادارات به ۲ یا ۳ ساعت در روز میرسید و مهمتر اینکه اصلاً کسی به ادارات دولتی مراجعه نمیکرد؛ به نظرشان ماه رمضان وقت اینجور کارهای اداری نبوده. بازاریها معمولاً صبح میآمدند و ظهر میرفتند. درمجموع همه طوری برنامهریزی میکردند که در ماه رمضان کار واجبی نداشته باشند یا کار سنگینی. البته دلایل دیگری هم داشت این تعطیلی. یک دلیلش مراعات روزهداران نسبت به یکدیگر بود تا رنج روزهداری کم شود و فرصتها بیشتر باشد برای مناجات و عبادات.
طلبکار، سروقت بدهکار نمیرفت
عبدالله مستوفی در کتاب «شرح زندگانی من» اینچنین از احوالات روزهداران ماه رمضان خبر داده است: «در این ماه کار تعطیل میشد و مردم به عبادت مشغول میشدند. طلبکار، سروقت بدهکار نمیرفت. ادارات دولتی باز بود اما کسی مراجعه نمیکرد. مرافعه شرعی در دفتر علما متوقف میشد. محصلین دیوانی به سراغ مطالبه بدهکاری نمیرفتند.
در خانهها کسی به نوکرها امرونهی نمیکرد. اگر بنایی نیمهتمام بود صاحبکار، بیش از نصف روز کار نمیکشید اما اجرت روز کامل را میداد.»
«هانری رنه دالمانی» مورخ و هنرشناس فرانسوی نیز در سفرنامهاش به ایران که «از خراسان تا بختیاری» نام دارد چنین آورده است: «در ماه رمضان بازار تقریباً تعطیل میشود و معاملات متوقف میگردند... کسبه و تجار هم فقط چندساعتی در روز دکانهای خود را باز میکنند. کارمندان ادارات هم بیش از یک یا دو ساعت کار نمیکنند و کارهای عمده خود را به بعد از ماه رمضان موکول میکنند.»
زولبیا؛ دستور تهیه قدیمی
طی ماه رمضان برخی مشاغل رونقی دوچندان مییافتند و از همه بیشتر قهوهخانهها و شیرینی فروشیها. نانواییها نان را باکیفیت بهتر میپختند و نان شیرمال هم طبخ میکردند. از منابع تاریخی چنین درمییابیم که شیر برنج، حلوا، آبگوشت و چلوکباب محبوبترین خوراکیهای ماه رمضان بودند. شیرینی اصلی نیز از همان موقع زولبیا بود. به نظرتان دستور پخت آن چه تفاوتی با امروز داشته است؟ «دالمانی» دراینباره مینویسد: «شیرینی فروشان هم در شبهای ماه رمضان سرگرم کار و مخصوصاً مشغول طبخ زولبیا میشوند که در این ماه زیاد مصرف میشود. زولبیا مرکب است از نشاسته و شکر که با روغن کنجد مخلوط است، این مخلوط را در ماهیتابه میریزند و به آن حرارت میدهند تا متورم و برشته شود و قابلخوردن گردد.»
تفریحات بعد افطار
در کتاب «دالمانی» وصف دقیقی از آداب زندگی ایرانی در ماه روزهداری آمده است. ازجمله اینکه شبنشینی روزهداران چنین توصیفشده است: «تقریباً یک ساعت از غروب آفتاب گذشته مؤمنین غذایی میخورند و بعد مشغول دیدوبازدید و گردش میشوند. ایرانیان عادت دارند که در ماه رمضان از یکدیگر مهمانی کنند. پس از خوردن شام به شبنشینی میپردازند و با انواع تفریحات خود را سرگرم مینمایند، مخصوصاً با نهایت میل و اشتیاق به شنیدن و خواندن داستانها و تواریخ و اشعار میپردازند.»