خبرنامه دانشجویان ایران، آغاز فصل تابستان امسال مقارن شد با پخش یک مجموعه طنز که حال و هوای جنگ داشت. "نابرده رنج" با شوخی های نمکین شخصیت هایش دل مردمِ خسته را شاد می کرد. این فیلم هم، نشان داد که اگر فرم مناسب را بلد باشیم و از کلیشه ها فرار کنیم، مردم هنوز خواهان دیدن عرصه های ناگفته زمان جنگ اند. البته پایان بندی نامناسب فیلم کمی به آن صدمه زد و از ارزش فیلم کاسته شد. اما به هر حال می توان آن را جزو آثار خوب صدا و سیما به حساب آورد.
با سابقه ترین زمان پخش سریال های شبانه، مجموعه های مناسبتی ماه مبارک رمضان است که بیش از ده سال است تداوم دارد. این حرکت در آغاز با یک شبکه آغاز شد اما در ادامه با استقبال مردم از پخش سریال های مناسبتی هر سال بر تعداد آن ها افزوده شد. البته تغییرات محتوایی بارزی هم در آن رخ داد.
به طور مثال در اوایل کار همه مجموعه ها داستانش در خود ماه رمضان می گذشت تا اینکه دوستان دست اندر کار به این نتیجه رسیدند که لزومی بر وجود المان های ماه رمضان نیست و فقط پرداختن به مضامین دینی کافیست. مسئله ای که آن هم ناقص و بسیار سطحی اجرا شد.
نگاهی به سریالهای ماه رمضان امسال هم موید این ماجراست. در مجموع این شبکه یک سیما بود که با فیلم سقوط یک فرشته تا حدودی به کف محتوایی مناسب رسیده بود. اما همین سریال هم با ایجاد استرس و ترس، مخاطب را به بازی گرفته بود. سریال "سی امین روز" آنقدر ساختار ضعیفی داشت که کسی محتوای آن را مد نظر نگرفت. در سینما و تلویزیون این یک شاخص است که "تنها اثری قابل قبول است که هم ساختار قوی و هم مضمون مناسب را داشته باشد" و ساختار و مضمون به یک اندازه مهماند.
سریال پنج کیلومتر تا بهشت هم با وجود ظاهری جذاب و پر کشش اما در مضمون از نظریات نامشخصی در زمینه روح بهره گرفته بود. سه دونگ سه دونگ هم مشابه دیگر آثار طنز تلویزیونی نه در ساختار و نه در محتوا حرفی برای گفتن نداشت و تنها برای سرگرم کردن مخاطبان ساخته شده بود.
هنوز مدت زیادی از پایان ماه رمضان نگذشته بود که یک سریال توجه همه را به خود جلب کرد. حمید نعمت الله که پیش از این او را با آثارِ کم اما خوبِ سینماییش می شناختند، این بار با "وضعیت سفید" به تلویزیون آمد. این مجموعه در همان روز های اول با تحسین مردم و منتقدان رو به رو شد.
فیلم از ویژگی های بصری بسیار خوبی برخوردار بود و نعمت اله با "احترام" گذاشتن به "شعور" مخاطبان برای هر قسمتِ فیلم، تلاشی سینمایی کرده بود و الحق و الانصاف در میزانسن، دکوپاژ و بازی گرفتن از بازیگران بسیار خوب عمل کرده بود. دقت در جزئیات و کنترل کار در عین شلوغی صحنه ها از ویژگی های منحصر به فرد "وضعیت سفید" است.
مضمون داستان هم به ماجرای ماه های پایانی جنگ و موشک باران تهران بود که یک خانواده بزرگ را در محل خانه پدری گرد هم آورده بود. بالاخره یک بار فیلمی دیدیم که با موضوع عوارض جنگ، آن صفا و صمیمیت حاکم بر مردم در آن سال ها را به خوبی به نمایش گذاشت. با وجود گذشتن چند ماه از پایان فیلم هنوز هم خاطرات "امیر دیوونه" در یاد مخاطبان زنده است. دیوانه ای که از همه اهالی خانه باغ عاقل تر بود. با فیلم وضعیت سفید هیچکس احساس غریبگی نمی کرد. چرا که طعم شیرین زندگی را در آن چشیدند. بدون شک در سریال های شبانه امسال وضعیت سفید مهمترین اتفاق و ارزشمند ترین آن ها بود.
تقریبا به طور همزمان شبکه اول سیما هم سریال های هفتگی خود را قطع کرد و به پخش سریال های شبانه پرداخت. فیلم "از یاد رفته" هم از آن دسته فیلم هایی بود کبا وجود داشتن نقایصی، باز هم به دل مردم نشست چرا که ویژگی های متفاوتی داشت. بیرون کشیدن دوربین از فضای درون شهری و سفر به مکانی بکر و در دل طبیعت، بزرگترین نقطه قوت فیلم بود. موضوع مهم دیگری که در فیلم به آن پرداخته بود تغییرات فکری ناشی از حضور در محیط شهری بود که در فیلم به آفات آن پرداخته بود.
این دوران را می توان بهترین دوران سریال های شبانه نامید و پخش این دو مجموعه در کنار هم وضعیت فیلم های شبانه را سفید کرد. هرچند پخش فیلم سایه روشن از شبکه تهران تا حدودی این موفقیت را تحت تاثیر قرار داده بود. مجموعه ای که باز هم آمده بود تا از بدی ها بگوید اما به دام آن ها افتاده بود. در واقع این سریال ترویج باج دهی و باج گیری، کسب در آمد به هر طریق و دروغگویی بود. البته در قسمت های پایانی آن مشخص شد ماجرا از کجا آب می خورد. حضور عوامل فیلم در فعالیت های شهری از جمله شورایاری ها و خود شهرداری مشخص شد شهرداری برای تبلیغ کار های خود اقدام به مشارکت در این سریال کرده، در حالی که سرشار از مضامین نادرست بود و گویا برای شهرداری تنها همین مسئله کافی بوده تا در فیلم حضور داشته باشد.
در ادامه باز هم شاهد پخش چنین برنامه هایی بودیم. "شهر دقیانوس" با موضوع قاچاق عتیقه و مثلا نفی آن، بیشتر مخاطب را تحریک به جست و جو برای عتیقه می کرد و یا سریال ستاره های سربی هم باز همان موضوع قاچاق مواد مخدر و پخش آسان آن در سراسر تهران بود که باز هم موارد انحرافی در فیلم بیشتر از مقصود سازندگان آن ترویج می شد و این ماجرا همچنان ادامه دارد...