باشگاه مخاطبین پایگاه 598- غلامرضا کاظمیانپور؛ تصمیم روز گذشته دونالد ترامپ به عنوان نماد حاکمیت سیاسی آمریکا، بیش از آنکه یک ابتکار منطقی محسوب شود؛ اقدامی ناشی از عجز و استیصال شناخته میشود. چه اینکه مقدمات عقلانی و بدیهیات منطقی ایجاب مینماید تا در معرفی هر یک از ارکان حکومت مشروع و قانونی یک کشور به عنوان تروریست و یا حامی تروریسم، هزم اندیشی لازم صورت پذیرد و تمام جوانب امر و پیامدهای آنی و آتی آن مورد ملاحظه و مداقه قرار گیرد.
در تحلیل اولیه این اقدام، میتوان چنین استباط نمود که رفتار بلاهت آمیز دولتمردان امریکا، بیش از آنکه معطوف به گذشته و نقش سپاه پاسداران در سرکوب نمودن جریان تروریسم وحشی وهابی – تکفیری و تثبیت محور مقاومت در منطقه باشد؛ ناظر بر هراس آمریکا از نقش بی بدیل ایران در معادلات منطقهای و جایگاه ویژه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در شکل گیری پیمانهای نظامی و قالب بندیهای امنیتی خاورمیانه و غرب آسیا در آینده است. ترجمان این مطلب، چیزی نیست جز، افول قدرت بلامنازع آمریکا در خاورمیانه و پایان حضور مقتدرانه آن در منطقه.
در نگاه دقیقتر، میتوان چند علت را برای اتخاذ این تصمیم، مورد شناسائی قرار داد. از جمله:
- سر پوش نهادن بر شکست حقارت بار آمریکا و ایادی آن در ایجاد و تجهیز و تقویت و تحریک گروههای متحجر تروریستی در منطقه به منظور شکل دادن به خاورمیانه جدید و به محاق بردن محور مقاومت.
- یأس از ناکامیها و عصبانیت دیوانه وار از سپاه پاسداران به عنوان یکی از اصلیترین عوامل خنثی نمودن طرحهای خطرناک آمریکا در منطقه و تحمیل خفت و ذلت بر استکبار و ایادی منطقهای و فرامنطقه ای آن.
- ایجاد خدشه و تزلزل در مناسبات راهبردی و همکاریهای نظامی ایران و روسیه.
- به زعم خود، فراهم ساختن توجیهات حقوقی برای هرگونه رویاروئی مستقیم با سپاه پاسداران انقلاب اسلامی.
- ایجاد محمل و بهانه برای حضور نظامی هرچند محدود، در منطقه.
- ادامه باج خواهی از حاکمان زبون و دست نشانده و زمینه سازی برای فروش هر چه بیشتر سلاح به آنها.
- پیشگیری از ایجاد نیروی نظامی مشابه در کشورهای منطقه از جمله عراق و سوریه و یمن و لبنان.
آیا اقدام آمریکا، مقدمه درگیری نظامی با ایران است؟
به هزاران دلیل آشکار و پنهان، پاسخ سؤال بالا، منفی است. این حقیقت روشن است که شرایط منطقه و به ویژه شرایط داخلی و اجتماعی آمریکا، مانع از ورود این کشور به یک رویاروئی گسترده با ایران است. برخی دلایلی که ممکن است مورد توجه جناح حسابگر و دور اندیش هیأت حاکمه آمریکا قرار گیرد و مانع از آغاز یک درگیری شود؛ عبارتند از:
- ممکن است برخی از تندروهای حاضر در دستگاه حاکمه آمریکا تمایل داشته باشند که آغازگر یک درگیری محدود با جمهوری اسلامی ایران باشند اما این نگرانی که نخواهند توانست این درگیری احتمالی را با نتیجه مطلوب و در زمان دلخواه پایان دهند؛ مانع از تحقق یافتن این خیره سری خواهد شد.
- علاوه بر نتیجه و زمان پایان گرفتن درگیری نظامی، گسترده شدن دامنه آن نیز، کابوس دیگری است که مانع از هرگونه درگیری آمریکا با ایران خواهد شد. در صورت هرگونه تهدید و تعدی از سوی آمریکا، تمام مواضع و پایگاههای نظامی آمریکا که در تیررس موشکهای ایران قرار دارند؛ چه بسا هدف عملیات بازدارنده و متقابل، قرار گیرند.
- درگیری با آمریکا، به هیچ وجه محدود به درگیری نظامی نخواهد شد. در هرگونه رویاروئی احتمالی آمریکا با ایران، شریانهای اقتصادی آمریکا و حامیان و تابعان و دست نشاندگان او در منطقه، در معرض تهاجم گسترده قرار خواهند گرفت و تمام تأسیسات نفتی و بنادر و مبادی صادراتی که مستقیم و غیر مستقیم در راستای منافع آمریکا قرار دارند به عنوان پایگاه دشمن مورد هدف خواهند بود. در این نوع از درگیری، فقط بازار بورس و سهام سقوط نخواهند کرد بلکه تمام اقتصاد جهانی تحت تأثیر قرار خواهد گرفت و ابر سیاه ناامنی و رکود بر اقتصاد و مناسبات بین المللی، گسترده خواهد شد.
درگیری احتمالی با آمریکا میتواند بغض فرو خورده شده و نفرت انباشته شده ناشی از دهها سال ظلم و دخالت و زورگوئی های آمریکا نسبت به مردم ایران را همچون آتشفشانی از خشم و انتقام، بر سر آمریکا و نظامیان آن فرو بریزد.
- تجربیات تاریخی گویای این واقعیت است که مردم ایران زمین همواره در برابر دشمنان خارجی متحد و منسجم بودهاند. این اتحاد از جمله نگرانیهای آمریکا از درگیری و آینده پس از آن خواهد بود. چه اینکه این کشور در سالهای اخیر تلاش بسیار داشته است تا با ایجاد شکاف و انشقاق و گسستهای قومی و مذهبی و سیاسی و...، به خیال خام خود روزنهای برای حضور مجدد و سلطه دوباره بر ایران پیدا نماید.
- اقدام اولیه آمریکا ـ صرف نظر از تبعات حقوقی و سایر پیامدهای سیاسی آن – ممکن است موجب التهاب آفرینی و فروش سلاح بیشتر بر کودنهای دست نشانده و مسلط بر کشورهای منطقه شود اما عملیاتی شدن این تصمیم، نه فقط کارخانجات اسلحه سازی که فعالیت هائی نظیر کارگاههای تولید تابوت و مراکز سوزاندن جنازه و مشاغلی چون گورکنی را نیز، دستخوش تحول خواهد نمود.
کلام پایانی:
عکس العمل فوری و مقابله به مثل قاطع جمهوری اسلامی ایران، در معرفی نظامیان آمریکا در منطقه به عنوان تروریست، مؤید عزم جدی ایران در صیانت از حیثیت ارکان حاکمیت و اقتدار ملی خود میباشد. در کنار این اقدام شایسته و بایسته، دفاع جانانه و همه جانبه مردم و دولت و مجلس و سایر اجزاء حکومت، از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، موجب آشفته شدن آر امش موهوم حاکمان کاخ سفید و پریشان شدن خواب آنها گردیده است و رؤیای ایشان را به کابوسی وحشتناک مبدل ساخته است. این قدرت نمایی و این همبستگی، نیاز همیشگی ما در مقابله با زیاده خواهی های استکبار جهانی است.
شاید اراده الهی بر این تعلق گرفته است که سال 1398، نقطه عطف و آغاز روشن و پر امیدی بر برداشتن گام دوم انقلاب باشد. آن از سیل گستردهای که موجب ترسیم تابلویی بسیار زیبا و سراسر مباهات از اتحاد و همکاری و نوعدوستی یک ملت گردید و این از اقدام بلاهت آمیز آمریکا که دوباره همگان را در دفاع از اصل نظام و ارکان آن و فرزندان شجاع و دلیر خود و حمایت از شیر مردان سپاه، در صف واحد، منسجم ساخت.