باشگاه مخاطبین پایگاه 598-غلام رضا کاظمیان پور؛ در نوشته پیشین خود، به لزوم سامان بخشی فعالیتهای مرتبط با امور خیریه و کمک به فقرا و نیازمندان، اشاره داشتم. یکی از نکات مطرح شده در آن نوشته، این مهم بود که چگونگی ارتباط و مناسبات مددکار با مددجو، یک مهارت و دانش مهم و پیوست اساسی در فرآیند کمک رسانی به نیازمندان است.
در سیل اخیر در منطقه آق قلا، یکی از متصدیان امر در مصاحبه تلویزیونی، مطلب بسیار به جا و ارزشمندی را مورد تأکید قرار داد. او گفت: مردم آق قلا و گمیشان، نیازمند نیستند؛ بلکه هم اینک، گرفتار شدهاند. این بیان کوتاه نشانه روشنی از نگاه عمیق و دقیق به موضوع کمک و کمک رسانی به دیگران و لزوم توجه اکید به ملاحظات اجتماعی و اخلاقی و انسانی است.
خیلی خوب به خاطر دارم که سالها پیش و در زمان تحصیل در دوره ابتدائی در مدرسهای در جنوب تهران، مدیر مدرسه، با شناسائی بچههای متعلق به خانوادههای ضعیف و کسانی که قادر به تأمین مخارج اولیه زندگی خود نبودند؛ این گروه از دانش آموزان را به اداره آموزش و پرورش منطقه معرفی مینمود و پس از چندی، اداره آموزش و پرورش، برای دانش آموزان معرفیشده تعدادی کتاب و یک کارت تقدیر به اضافه بن لباس ارسال مینمود. نکته جالب توجه در موضوع این بود که کارت تقدیر با امضاء وزیر آموزش و پرورش وقت و در بردارنده متنی قریب به این مضمون بود: دانش آموز عزیز! نظر به پشتکار و تلاشی که برای پیشرفت تحصیلی خود داشتهای و به پاس قدردانی از شما و با امید به اینکه در آینده فرد مفیدی برای کشور باشی، این هدیه به شما تقدیم میشود.
نکته مهمتر در این ماجرا این بود که فقط تعداد انگشتشماری از مسؤولین مدرسه و احیاناً والدین کودکها متوجه میشدند که علت اصلی کمک به این کودک، فقر و نیازمندی بوده است و نه موفقیت تحصیلی او اما در پس این قضیه، نه تنها کرامت و حرمت و شخصیت و آینده کودک، از دستخوش تحقیر و تخفیف مصون میماند؛ بلکه این نوع کمک که به بهانه تلاش و موفقیت تحصیلی کودک صورت گرفته است؛ در جای خود محرک و انگیزهای برای سعی بیشتر و موفقیت واقعی او میگشت
قبل از ورود به مبحث اصلی لازم است به منظور ایجاد آمادگی ذهنی برای دریافت بهتر مطلب، به ماجرای دیگری استمداد کنیم. در یک کارگاه آموزشی، استاد محترم جناب آقای دکتر عباس زادگان – مشاور محترم مدیرعامل وقت سازمان تأمین اجتماعی ـ، از حاضران سؤال کرد: به نظر شما! اساسیترین نیاز اجتماعی انسان چیست؟ تعدادی از حاضران، پاسخهای متفاوتی ارائه نمودند؛ از جمله، ثروت و مقام و زیبائی و شهرت. استاد اما در تصحیح برداشت حاضران، توضیح دادند: ثروت و شهرت و مقام و نظایر آن نیاز محسوب میشود اما هیچکدام، نیاز اساسی به شمار نمیآید. ایشان در ادامه اضافه کردند: ما در یک پژوهش گسترده میدانی و پس از مصاحبه با طیف وسیعی از افراد از گروهها و طبقات مختلف جامعه، دریافتیم که مهمترین نیاز اجتماعی انسانها " احترام " است. انسان برای رشد و بالندگی خود و تعالی بخشیدن به جامعه، قبل از هر چیز نیازمند احترام است و نادیده انگاشته شدن حرمت آدمی به منزله نابود کردن همه موجودیت و توانمندیهای بالقوه و بالفعل اوست.
نوشته حاضر در پی آن است تا این مهم را مورد تأکید قرار دهد که در تمام مراحل کمک به نیازمندان و قرار دادن این اشخاص زیر چتر خدمات حمایتی، حفظ کرامت انسانی و شأن اجتماعی ایشان باید با ریزبینی، مورد توجه و رعایت قرار گیرد و نوع ارائه کمکها و خدمات به گونهای باشد که سایر اشخاص، متوجه کمترین نشانهای از این موضوع نشوند.
متاسفانه از گذشته و تا کنون موارد بسیاری وجود داشته است و وجود دارد که ارسال و تحویل کمک هائی نظیر جهیزیه و خواربار و لوازم خانگی برای نیازمندان تحت پوشش، با هیاهو و تبلیغات و نصب پارچه نوشته همراه بوده است. برپا ساختن مجالس عروسی برای زوجهای جوانی که یکی و یا هر دو نفر آنها تحت پوشش خدمات حمایتی نهاد و مؤسسه کمک رسان هستند نیز از جمله نمونههای زشت و به دور از تدبیری است که اخبار آن هر از چند گاه از صدا و سیما پخش و در جراید منعکس میشود. غافل از اینکه مراسم ازدواج، به یاد ماندنیترین خاطره برای عروس و داماد و اطرافیان و آشنایان است و چه بسا در آینده و در بروز کمترین اختلاف میان خانوادهها، موضوع به عنوان یک برگ برنده مورد سوءاستفاده نابخردانه طرف مقابل قرار گیرد و این ماجرا به عنوان ابزاری برای شماتت و تحقیر عروس یا داماد، به کار گرفته شود. مضاف بر این، دختر و پسر جوان و نوجوان، در اوج شکنندگی و حساسیت عاطفی قرار دارند و نباید به گونهای عمل شود که آغاز زندگی مشترک و سنگ بنای تشکیل یک خانواده با تحقیر ناخواسته و بدتر از آن با تبلیغ این بد سلیقگی همراه باشد. جا دارد تا این مهم نیز ب مورد توجه قرار گیرد.
ارائه آلبوم عکس کودکان و نوجوانان به اشخاص آماده پذیرش مسؤولیت مخارج و هزینههای سالیانه زندگی و تحصیل کودکان نیازمند نیز از دیگر مواردی است که نیاز به اصلاح و تغییر رویه دارد. چه اینکه برای یافتن حامی برای یک کودک اساساً نیازی به ارائه آلبوم عکس و مشخصات صدها کودک و نمایش این اقدام در تلویزیون نیست. به علاوه این کودکان و نوجوانان، برای همیشه در این سن و در این موقعیت باقی نمیمانند. هر یک از ایشان، در آینده پدر یا مادر خواهد شد و نقشی اجتماعی را بر عهده خواهد گرفت. لذا همواره و در همه حال این ترجیح باید مورد نظر باشد که هویت این افراد برای دیگران مکتوم و نا شناس باقی بماند.
دریافت ما از آموزههای ناب اسلام و قرآن و شنیدههایمان از روایات و سیره پیامبر اسلام (ص) و ائمه اطهار تماماً مؤید ضرورت توجه به شأن و کرامت نیازمندان است.
با توجه به ابعاد اعتقادی و آثار اقتصادی، اجتماعی و تربیتی صدقه و انفاق و نیز خمس و زکات، در آیات بسیاری از قرآن کریم، این اشکال از نوعدوستی و همزیستی انسانی، مورد اشاره قرار گرفته است. از آنجا که نوشته حاضر بر محور ضرورت رعایت حرمت انسانها در اعطاء صدقه و انفاق قرار دارد، به عنوان نمونه، چند آیه از آیات شریف را به مناسبت مطلب مورد اشاره قرار میدهیم.
در آیه 263 و 264 سوره بقره آمده است: گفتار نیکو و پسندیده با نیازمندان و عفو و اغماض نسبت به تند خوئی احتمال و یا اصرار ایشان برای دریافت کمک، بهتر از صدقهای است که اذیت و آزاری را به دنبال داشته باشد. ای کسانی که ایمان آوردهاید صدقات خود را با منت بر نیازمندان و آزرده ساختن آنها، باطل نکنید. در آیه 271 همین سوره نیز آمده است: اگر صدقه را آشکار کنید؛ این کار خوبی است و اگر پنهان دارید و به مستمندان بدهید، برای شما بهتر است.
شاید منظور از آشکار ساختن، اشکار نودن و تبلیغ نمودن و ترغیب دیگران به دادن صدقه باشد و مراد از پنهان ساختن، نامعین نگه داشتن موضوع صدقه و کمنام نگه داشتن مصادیق و گیرندگان صدقه باشد. در آیه 114 سوره نساء نیز ملاحظه میشود که خداوند متعال با تقبیح نمودن نجوا و درگوشی صحبت کردن در میان جمع و در مجالس اما دو مورد را در این میان استثناء نموده است: اول توصیه به صدقه و دوم اصلاح امور و ایجاد سازش و رفع تنازع در مناسبات اشخاص با یکدیگر.
از مجموع این آیات و دیگر آیات نورانی بخش و هدایتگر قران، به سادگی قابل استنباط است که از منظره آموزههای دینی، حفظ حرمت و کرامت انسانهای نیازمند، به شدت مورد توجه میباشد و به عبارتی میتوان کمک به نیازمندان را فرع بر حفظ کرامت و حرمت آنان دانست و اگر در جائی میان کمک به نیازمند و از میان رفتن شأن اجتماعی و آبرو و حرمت انسانی او تزاحم وجود داشت، عجالتاً باید بر حفظ حرمت او اهتمام داشت.
سیره نبی مکرم اسلام و ائمه معصومین نیز برگرفته از همین آیات الهی بوده است. آن انوار مقدس اولاً قبل از رجوع افراد و قبل از اعلام نیاز آنها، مبادرت به عطا و احسان به ایشان مینمودهاند و در ثانی، کمک حضرات معصومین به نیازمندان، غالباً به دور از انظار و مهمتر از همه بدون آشنائی دادن بوده است؛ به گونهای که نیازمند برخوردار از کمک به راحتی متوجه نمیشده است که به طور مثال این غذا یا آرد یا پوشاک را امام علی علیه السلام به آنها عطا کرده است. اثر تربیتی این نوع از یاری رساندن و کمک به نیازمندان، حفظ حرمت این افراد در میان خانواده و در جامعه و در مواجهه با کمک کننده – که از نظر آنها ناشناس است ـ میباشد.
فرض اولیه و مهم در رعایت این قبیل بایستهها و الزامات و پرهیز از تبلیغات موردی و مصداقی این است که مردم به نهاد و سازمان واسطه نظیر کمیته امداد امام خمینی (ر ه) و سازمان بهزیستی و فلان خیریه و یا فلان شخص محترم و وثیق و امین، اعتماد دارند و یقیین دارند که کمکهای ایشان از طریق این واسطهها به نیازمندان، خواهد رسید و اگر غیر از این بود، دلیل دیگری برای اینکه مردم کمکهای خودشان را به این اشخاص و نهادها بدهند؛ وجود نداشت. از طرف دیگر، مردم با ملاحظه بهبودیافتن وضع زندگی و معیشت افراد جامعه و کم شدن متکدیان و تجلی امید و نشاط در میان تهیدستان، به خوبی درخواهند یافت که این تغییرات پسندیده، نتیجه اقدامات و فعالیتهای نهادهای مسؤول در رسیدگی به وضعیت فقرا و نیازمندان است.
نتیجه نهایی و خلاصه مطلب اینکه، نهادهایی نظیر کمیته امداد امام خمینی (ر ه) و سازمان بهزیستی، نیاز به فعالیتهای تبلیغی و رقابت با یکدیگر ندارند بلکه باید اعتماد موجود را حفظ و تقویت نمایند. برای این منظور، آگاهی جامعه از فهرست کلی افراد و خانوادههای مورد حمایت و اعلام آمار و ارقام کمکها و انتشار تعداد کمکهای ارائه شده از طرف ایشان به نیازمندان، کفایت مینماید و نیازی به ارائه مشخصات و عکس و نشانی و دیگر مستندات مربوط به کمک گیرندگان برای اثبات عملکرد آنها وجود ندارد.