کد خبر: ۴۵۳۶۰
زمان انتشار: ۰۹:۵۱     ۲۳ اسفند ۱۳۹۰
سال 90 سال خوش‌یمنی برای خاندان سعود نبود. در این سال حاکمان سعودی با چالش‌های بسیار و در عین حال مهمی مواجه بودند که بی‌تردید ناآرامی‌های منطقه شیعه نشین شرق عربستان ، لشکر کشی این کشور به بحرین و مرگ ولیعهد مهمترین آن بود.

فارس ، اگر بخواهیم نگاهی کلی به وضعیت عربستان سعودی در سال 1390 داشته باشیم، باید بگوییم که سال 90 سال خوش‌یمنی برای خاندان سعود نبود. در این سال حاکمان سعودی عربستان با چالش‌های بسیار و در عین حال مهمی مواجه بودند که بی‌تردید ناآرامی‌های شرق شیعه نشین عربستان مهمترین آن بود. اما اگر بخواهیم بر حسب تسلسل زمانی پیش رفته و حوادث جاری در عربستان را بررسی کنیم، باید در ابتدا و پیش از هر چیز به ادامه دخالت‌های آل‌سعود در بحرین و یمن اشاره کنیم.

دخالت در بحرین و یمن

یکی از بزرگ‌ترین نگرانی‌های آل‌سعود طی سال گذشته بیداری اسلامی در بحرین و یمن بود،‌ به ویژه آن که این دو کشور در همسایگی عربستان قرار داشته و صرف نظر از روابط تنگاتنگ اقتصادی ، اجتماعی ،فرهنگی و سیاسی، آل‌سعود به این دو کشور به عنوان یکی از استان‌های خود نگاه می‌کند، ادامه حضور نظامیان اشغالگر سعودی در بحرین جهت کمک به آل‌خلیفه در سرکوب بیش از پیش مردم بحرین و ادامه دخالت‌ها در یمن با حمایت غیر مستقیم از فعالیت القاعده در یمن و "منصور عبد ربه هادی" که در انتخاباتی فرمایشی و صوری جانشین "عبد الله صالح"، دیکتاتور مخلوع یمن شد، از جمله این دخالت‌ها بود.

دخالت در سوریه

دخالت‌های منطقه‌ای عربستان سعودی فقط منتهی به یمن و بحرین نمی‌شد،‌ بلکه آل‌سعود در کنار قطر و آمریکا و عربستان فتنه ناآرامی‌های سوریه و براندازی نظام بشار اسد را رقم زدند، در حالی‌که آل‌سعود در دو کشور بحرین و یمن به حمایت از حکومت‌های حاکم بر این دو کشور پرداخت، در سوریه به گونه‌ای معکوس عمل کرد و به حمایت از معارضان رژیم پرداخت.

یکی از مهمترین اهداف نهفته در پس حمایت از معارضان سوری توسط رژیم آل‌سعود را باید در براندازی نظام اسد که از جمله مهمترین کشورهای محور مقاومت در منطقه به شمار می‌آمد، ملاحظه کرد تا به این وسیله از یک‌سو به حزب الله در لبنان ضربه وارد کند و از سوی دیگر به اقتدار و توانمندی جمهوری اسلامی ایران به عنوان نوک پیکان محور مقاومت لطمه بزنند که با وجود تمام توطئه‌های طراحی شده و ترفندهای بکار رفته نه عربستان و نه قطر و آمریکا و رژیم صهیونیستی موفق به تحقق این رویای خود نشده‌اند.

آغاز قیام منطقه‌ شیعه نشین شرق عربستان

با وجود تمام ترفندهای اتخاذ شده جهت جلوگیری از رسیدن موج انقلاب‌های عربی به عربستان، مناطق شیعه‌ نشین شرقی این کشور خیلی زود به کابوس شاهزادگان سعودی تبدیل شدند.

پرونده زندانیان سعودی که سال‌های سال بدون محاکمه در زندان‌های آل‌سعود بسرمی‌بردند و در این کشور به زندانیان "فراموش شده" معروف شده‌اند، بازداشت فعالان سیاسی و مذهبی، تعطیلی مراکز دینی و عبادی، محرومیت‌های اجتماعی و تبعیض‌های طایفه‌ای و مذهبی پیش زمینه قیام مردمی مناطق شرقی عربستان بود.

به دنبال شلیک مستقیم نظامیان سعودی به شهروندان معترض عربستانی در شهر القطیف که شهادت 4 جوان شیعی قطیفی را به دنبال داشت، جرقه قیام مردمی مناطق شرقی عربستان در دو شهر شیعه نشین "العوامیه" و "القطیف" زده شد تا خیلی زود سراسر مناطق شرقی را فراگیرد.

خواسته‌های مردم این منقطه چنان سنگین و دشوار نبود که رژیم سعودی توان  برآوردن آن را نداشته باشد. شیعیان مناطق شرقی عربستان سال‌هاست که تحت تبعیض و ظلم و ستم رژیم آل‌سعود قرار دارند. رژیم سعودی همواره به شیعیان عربستان به عنوان شهروندان درجه دو این کشور نگاه کرده است، بر این اساس این شهروندان چون اتباع خارجی مقیم این کشور به شمار می‌آیند که از هرگونه حق و حقوق در ملکیت و آزادی برخوردار نیستند، به عنوان مثال شهروندان شیعه عربستان اجازه ساخت مسجد و مقبره و اماکن مذهبی یا عبادی برای خود یا برگزاری مراسم مذهبی مانند مراسم تاسوعا یا عاشورا را ندارند، افزون بر اینکه این مناطق با اینکه از جمله مناطق نفت‌خیز عربستان به شمار می‌آیند و 90 درصد چاه‌های نفت عربستان در این مناطق قرار دارد، با این حال جزو محروم‌ترین مناطق کشور عربستان به شمار می‌آیند، بگونه‌ای که در قرن 21 خیابان‌های فرعی شهرهای اصلی مناطق شرقی عربستان مانند القطیف و العوامیه و سیهات و صفوی هنوز خاکی است.

علاوه بر اینکه تمام روزنامه‌های محلی منطقه یا پایگاه‌های اطلاع رسانی آن به شدت تحت کنترل رژیم و شخصیت‌های آن به دقت زیر نظر سرویس‌های امنیتی و اطلاعاتی سعودی قرار دارند، تمام این عوامل پزمینه قیام مردمی عربستان در شرق این کشور را فراهم کرد.

از همان ابتدا رژیم آل‌سعود تلاش بسیار کرد، از یک‌سو با سانسور شدید خبری در رسانه‌ها و از سوی دیگر با سرکوب شدیدتر مانع درز اخبار این قیام به روزنامه‌ها و سرایت آن به مناطق دیگر عربستان شود. به همین دلیل معارضان رژیم بازداشت و ده‌ها نفر به ضرب گلوله‌های نیروهای امنیتی و نظامی آل‌سعود شهید و مجروح شدند و هر روز بیش از پیش بر میزان سرکوب‌ها افزایش یافت و مطالبات مردمی نادیده گرفت،‌ اما شعله این قیام نه تنها خاموش نشد، بلکه شعله‌ورتر نیز شد، بگونه‌ای که مردم این منطقه تاکید می‌کنند تا تحقق خواسته‌های خود به اعتراض‌های مسالمت‌آمیز خود همچنان ادامه خواهند داد.

افزایش خریدهای تسلیحاتی از آمریکا

سال 1390 همچون سال‌های گذشته شاهد ادامه خریدهای تسلیحاتی عربستان سعودی نه تنها از آمریکا بلکه از انگلیس، فرانسه و آلمان نیز بود. در سال گذشته رژیم عربستان سعودی به بهانه تقویت توانمندی نظامی خود قراردادی 10 ساله به ارزش بیش از 23 میلیارد دلار با آمریکا امضا کرد.

همچنین آل‌سعود قرارداد تسلیحات دیگری به ارزش 30 میلیارد دلار نیز با آمریکا امضا کرد که با مخالفت‌های گسترده داخلی مواجه شد، بگونه‌ای که حتی مردم عادی عربستان نیز از این اقدام آل‌سعود انتقاد کرده و آن را اقدامی در جهت کمک به اقتصاد در حال فروپاشی آمریکا برای نجات آن از بحران اعلام و تاکید کردند، آل‌سعود به جای دست زدن به چنین خریدهایی که هیچ سودی برای این کشور ندارد، بهتر است به وضع اسفبار اقتصادی مردم خود رسیدگی کند که بیش از 22 درصد آنها در حال حاضر زیر خط فقر مطلق بسرمی‌برند و حتی از سیر کردن شکم خود عاجز و ناتوانند.

سال بیماری و مرگ و میر در خاندان سعودی

خبرگزاری رسمی عربستان سعودی اواخر مهرماه سال گذشته از تشدید بیماری "ملک عبد الله"، پادشاه 89 ساله این کشور و عمل جراحی ستون فقرات وی در آمریکا خبر داد، اگرچه عمل پادشاه موفقیت آمیز خوانده شد،‌ اما کمر خمیده و استفاده از ماسک ملک عبد الله در مراسم عزاداری برادرش "سلطان بن عبد العزیز" که سمت ولی‌عهدی را در کشور ظاهرا برعهده داشت، نشان می‌داد آنگونه که گفته می‌شود، حال پادشاه چندان هم خوش نیست، به همین دلیل به نظر می‌رسد عبد الله سال آینده سال سختی را برای مبارزه با  بیماری‌اش پیش‌رو داشته باشد.

به موازات اقدام پادشاه عربستان برای عمل جراحی ستون فقرات برادرش "سلطان بن عبدالعزیز"، ولیعهد 85 ساله عربستان سعودی که از بیماری سرطان رنج می‌برد، در یکی از بیمارستان‌های نیویورک بستری می‌شود تا تنها چند روز بعد خبر فوت وی در رسانه‌ها منتشر شود.

پس از سلطان نوبت به شاهزاده "نایف بن عبدالعزیز" 78 ساله بود که چند روز بعد از مرگ سلطان به دستور پادشاه سعودی به ولی‌عهدی عربستان سعودی منصوب شود،‌ اما به نظر می‌رسد،‌ سال 90 برای خاندان آل‌سعود سال بیماری و مرگ و میر است، چراکه اخباری در رسانه‌های مختلف منطقه‌ای و بین المللی منتشر شده که از سکته مغزی نایف خبر می‌دهد و همین موضوع موجب شد تا وی برای انجام برخی معاینات پزشکی و درمان راهی آمریکا شود، انتشار این خبر وضعیت نایف را در پرده‌ای از ابهام فروبرده و موجب شده تا جنگ قدرت در خاندان آل‌سعود وارد فاز جدیدی شود.

سناریو ساختگی ترور سفیر عربستان در واشنگتن

سناریوی ترور "عادل جبیر"، سفیر عربستان سعودی در واشنگتن نیز از جمله رویدادهای مهمی بود که به همان سرعت که در راس خبرهای جهان قرار گرفت،‌ به همان سرعت دروغین و مضحک بودن آن اثبات و پس از آن به فراموشی سپرده شد. بی‌تردید در طراحی این سناریو بیش از آنکه آل‌سعود دخیل باشد، کاخ سفید دخالت داشت تا در نهایت با قطعنامه پیشنهادی ریاض در محکومیت طرح ترور ادعایی سفیر عربستان به تصویب مجمع عمومی سازمان ملل متحد برسد.

در پایان باید گفت که سال گذشته سالی بسیار سخت برای رژیم سعودی چه در عرصه داخلی و چه در عرصه خارجی بود، عربستان از یک‌سو تلاش داشت از یک طرف بر اوضاع داخلی مسلط نشان دهد و از سوی دیگر حاکمیت منطقه‌ای خود بر اعراب را حفظ کند.

برملا شدن واقعیت‌های جدیدی از وضعیت حاکم بر عربستان

سال گذشته سال رسوایی برای آل‌سعود نیز به شمار می‌آمد، بسیاری از رسانه‌های داخلی و خارجی از فقر و بدبختی نوشتند که نیمی از مردم این کشور را درگیر خود ساخته است، در حالی‌که گزارش‌های داخلی عربستان در این سال تاکید می‌کردند که بیش از 50 درصد مردم این کشور با مشکلاتی جدی در راه تامین هزینه‌های معیشتی خود مواجه هستند، این گزارش‌ها می‌افزایند که از این 50 درصد 22 درصد زیر خط مطلق بسرمی‌برند، و این جای علامت سوال بسیار بزرگی برای بسیاری از کارشناسان امر تشکیل می‌دهد، چراکه کشور ثروتمندی چون عربستان سعودی که درآمدهای نفتی آن به سالیانه صدها میلیارد دلار می‌رسد و با جمعیتی بیش از 27 میلیون نفر مواجه نیست چرا باید با این میانگین بالای فقر و بیکاری (12 درصد) مواجه باشد، در حالی‌که از این 27 میلیون نفر 8 میلیون نفر آن را اتباع خارجی تشکیل می‌دهند که دولت در قبال آنها حق و حقوقی متعهد نیست.

گسترش دامنه اعتراض‌های مردمی

در 6 مارس 2012 دانشجویان دختر دانشکده ادبیات دانشگاه "ملک خالد بن عبد العزیز"  در اعتراض به شرایط حاکم بر دانشگاه خود از جمله نامناسب بودن شرایط آموزشی و بهداشتی و نحوه توهین‌آمیز برخورد مسئولان دانشگاه دست به تحصن در محوطه این دانشگاه می‌زنند که چون با بی‌اعتنایی مسئولان امر مواجه می‌شوند، تحصن خود را برای دو روز متوالی ادامه می‌دهند، اما باز مسئولان دانشگاه به جای گوش دادن به مطالبات دانشجویان زمینه حضور و حمله نیروهای امنیتی سعودی را فراهم می‌کنند.

حمله نیروهای امنیتی رژیم سعودی به دانشجویان دانشگاه ملک خالد به کشته شدن یک دانشجوی دختر و مجروح شدن 53 دانشجوی دیگر منتهی می‌شود، این اقدام نیروهای امنیتی رژیم سعودی در کنار خودسوزی یک خرده فروش در شهر "عرعر" موجب بروز ناآرامی‌ها و اعتراض‌های مردمی در مناطق و دانشگاه‌های شمالی عربستان شده و تا زمان نگارش این گزارش، دانشجویان "پلی تکنیک" دانشگاه ریاض در پایتخت نیز با تحصن در دانشگاه‌های خود و عدم حضور برسر کلاس‌های درس اعتراض خود به این اقدام رژیم سعودی را اعلام کرده‌اند.

از آنچه گذشت می‌توان گفت سال آینده سال آرامی برای خاندان سعود نمی‌تواند باشد، چراکه تمام زمینه‌های یک قیام مردمی فراگیر و گسترده در این کشور فراهم شده است، شاید سال 1391 سال آل‌سعود باشد.

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها