وی درباره کتاب "نوه صدام” اظهار می دارد:«محتوای کتاب با عنوان آن منطبق است. این خاطرات خانواده ما از زندگی در عراق است. این کتاب هم در مورد خاطرات خوب و هم در مورد مشکلات است. این کتاب زندگی پنهان ما برای عموم را روشن میسازد. پس از خواندن کتاب، خواننده علاقه مند میتواند ما را بهتر درک کند. من ۲ سال پیش شروع به نوشتن آن کردم. کتاب به هزینه من و توسط خانه علم عرب توزیع شده است.»
نوه صدام حسین درباره شبی که از عراق فرار کرد خاطر نشان می کند:«شب سرد و وحشتناکی بود. ما در موصل بودیم. مادرم رغد و عمه رعنا، دومین دختر صدام حسین، بلافاصله با فرزندان خود به سوریه رفتند. از مرز با پای پیاده رد شدند. نگهبانان مرزی سوریه آتش گشودند، ترسناک بود. خوشبختانه هیچ کس صدمه ندیده بود.»
وی در این گفتگو درمورد بهترین خاطرات خانوادگی خود بیان می دارد: «در عراق، همه چیز خوب بود. بهترین خاطرات من از عراق است. من دلتنگ مدرسه، خیابان و خانیمان هستم. برای من از عراق فقط خاطرات باقی مانده است. من هیچ چیز جز شلوار و دو تی شرت از عراق برای خودم نیاوردم.»