2_ تلکس خبرگزاری ها را چک می کنم. تیتر یک بیشترشان، سخنان دیروز آقای روحانی در استان هرمزگان است که دلیل قاچاق به خارج را ارزانی توصیف کرد و ابراز داشت: "هنگامی که گازوئیل در کشور لیتری 300 و بنزین 1000 تومان است و در دیگر کشورها رقمی بالاتر دارد، معلوم است که قاچاق میشود... بروید در کشورهای همسایه ببینید آنجا گوشت چند دلار است؟" به این فکر می کنم که جز یافتن پاسخ این سوالات که ارزش پول در جنگ زده ترین و ویران ترین کشور همسایه از ما بیشتر است یا نه؛ حقوقشان چند دلار است و اینکه رییس جمهور و مسئولین اجرایی آنها هم شهامت گفتن این حرفها را قبل از انتخابات به مردمشان داشتند یا خیر؛ سیاهه ای بنویسم که طنز را ماجرا منعکس کند! دیدم که هیچ چیز مثل این سخنان خود جناب رییس جمهور نمی تواند حق مطلب را ادا کند!
صفحه این خبر را می بندم.
3_ همچنان از پستوهای صفحات مجازی گذر می
کردم که به این تیتر برخوردم: "تکمیل ظرفیت پیش فروش پراید در 45 دقیقه.
خدا قوت هموطن!" و مغزم سوت می کشد از ولع برخی هموطنانم! انگار نه انگار
که تا همین دیشب تمام صفحات شبکه های مجازی را از پست های تحریم خودرو به
علت گرانی پر کرده بودند و الان... کاش اگر می خواهیم از دولت یا سیاستی
انتقاد کنیم؛ همیشه قبل اش یک سوزن به خودمان بزنیم و بعد یک جوالدوز به
دولت
4_ نمیدانم چشمهای عباس و همکاران جویای کارش واقعا براق بود و یا به علت سرما، آب در حدقه اش جمع شده بود! عباسهای سرزمین ما، در کشاقوس سیاستها و کشمکش ها و دغدغه های بی جای برخی مسئولین، درمیان طمع برخی مردمان و صاحبین کار برای سود بیشتر، ورشکستگی واحدهای تولیدی و... روز به روز درحال فقیرتر شدن هستند. کارگرانی که بیشترین بار فشار اقتصادی روی آنهاست و اگر سرمایه ای از پیش نداشته باشند که با این روند صعودی قیمتها وای به حال آنهاست!
اگر نمیتوانیم دستگیر ضعفا باشیم برای عباسهای سرزمینمان دعا کنیم.