به گزارش پایگاه 598، «ما یک دولتی را در گذشته دارا بودیم که فقط کار میکرد ولی فکر نمیکرد،
اما اکنون دولتی داریم که فکر میکند ولی کاری انجام نمیدهد، اگر بتوان
این ۲ را مخلوط کرد نتیجه خوبی حاصل میشود.» این جملات شوخی معنادار
«محمدرضا باهنر» فعال سیاسی اصولگرا درباره دولت روحانی و دولت پیش از
اوست. طنز سیاسی که در کلام باهنر وجود دارد مانند همه طنزها یک تلخی
ناخوشایند نیز دارد و آن حاکی از انتظار جامعه و فضای سیاسی از دولت جهت در
دست گرفته سررشته امور است. شوخی که بیشتر یک مطالبه جدی است تا یک مطایبه
و مزاح.
بازار اقلام و کالاهای اساسی مورد استفاده مردم یکی از
حوزههایی است که به شدت نیازمند سروسامان گرفتن است. سال ۹۷ افکار عمومی و
بازاریان شاهد اوجگیری سرسامآور برخی از کالاهایی بودند که در سبد غذایی
مردم قرار داشت و دولت در تنظیم بازار نتوانست درست عمل کند. کمیاب شدن رب
گوجه فرنگی، بالا رفتن قیمت لبنیات و گوشت مرغ و حالا گران شدن عجیب و
غریب گوشت تا کیلویی ۱۴۰ هزار تومان باعث شده بازار مواد غذایی پرتلاطمی را
شاهد باشیم و سفره مردم هر روز کوچک و کوچکتر شود.
جالب اینجاست با
کمیاب و گران شدن هر کالا و پس از اینکه موج گرانی آن کالا بازار را فرا
میگیرد و سپس به هم میریزد و پشت سر میگذارد شاهد عدم کنترل صحیح این
موضوع از سوی دستگاههای دولتی هستیم و سپس با خوابیدن این موج، موج گرانی
قیمت کالای دیگر بازار را فرا میگیرد و همان رویه تکرار میشود. رویهای
نفس مردم را گرفته است.
گوشت یکی از اقلامی است که حالا آنقدر
حاشیهساز شده که فروش اینترنتی آن توسط دستگاههای دولتی مطرح شده است.
پیدا شدن سر سلاخی شده الاغ در برخی از مناطق کشور که متعاقب آن مطرح شد
برخی سعی کردهاند از این فضا سوءاستفاده کنند و گوشت این حیوانات را به
جای گوسفند و گاو به مردم بفروشند از جمله دیگر حواشی گرانی قیمت گوشت است.
اینکه سودجویان به سمت این تخلفات روی آوردهاند نشان از نوعی یله بودن
بازار و عدم نظارت کافی دارد که متخلفین حاشیه امنی را برای خود متصور
شدهاند که به این تخلفات جدی روی آوردهاند.
افزایش سرسامآور قیمت
کالاها و سپس پایین آمدن جزئی آن از جمله مشکلات دیگر مردم است. در واقع
اقلام با بیسروسامانی بازار اغلب گران میشوند و سپس نه تنها به جایگاه
اولیه خود باز نمیگردند بلکه نوسان خفیف قیمت خود را رو به صعود حفظ
میکنند و از اینرو باید پرسید که آیا دست سودجویان در کار است که اینطوری
در غیاب نظارت و تنظیم صحیح بازار دست به کار پر کردن جیبهای خود
شدهاند؟
جالب اینجاست ضعف عملکردی در حوزههای دیگر تاثیر خود را در
بازار میگذارد. درباره یک نمونه این مدیریت غلط، غلامعلی فارغی رئیس
کمیسیون کشاورزی اتاق بازرگانی ایران بیان میکند: «افزایش قیمت مرغ ناشی
از تولید نیست و دلیل آن تاخیر در حل مشکل کامیونداران است. در شرایطی که
نهادهها به بخش تولید نرسید، برخی از مرغداریها تلفات دادند و یا دوره
تولید برخی مرغداریها طولانی شد و جوجهریزی نکردند.»
التهابات بازار
نگرانی خاصی را هم در مورد بازار شب عید بوجود آورده است. شب عیدی که مردم
به تکاپو میافتند تا نیاز خود را برای تعطیلات نوروز و میهمانداری
آبرومندانه برآورده کنند و دقیقا بازار با حجم زیادی از تقاضا در کالاهای
مختلف از جمله مواد غذایی روبهرو میشود.سوال اینجاست آیا دولت میتواند
به خوبی این نیازها را مدیریت کند. سوال دیگر اینکه مردم با این حجم از
گرانی چقدر میتوانند در شب عید مایحتاج مورد نیاز خود را تامین کنند و آیا
دولت نمیخواهد فکری برای تنظیم بازار به قدر وسعت توان مردم و کاستن قیمت
برخی از اقلام مانند گوشت و مرغ کند؟
با این حال خرید امروز به کابوسی
برای مردم تبدیل شده است. مشکل نیز گرانی یکی دو کالا نیست؛ چراکه در
مشاهده کلی و میدانی از بازارهای حوزههای دیگر مانند خودرو و مسکن نیز این
بیسروسامانی دیده میشود. مشکل بیشتر از اینکه بازار و تنظیم آن باشد
مدیریت و خود دولت است.
اگر به شوخی باهنر بازگردیم حالا بیشتر عمق
مشکلات را در مییابیم. از دولت این انتظار وجود دارد نه تنها بازار را
سروسامان دهد بلکه در برابر مشکلات و گرانیها نیز با تدبیر عمل کند تا
امید مردم به زندگی کم نشود اما حالا دولت نیز بیشتر به تماشاچی موجهای
گرانی تبدیل شده که هر وقت کارد به استخوان میرسد و بحران فوران میکند،
وارد معرکه میشود که کار از کار گذشته و این ورود هم با توجه به تثبیت
قیمتهای گران و عدم تاثیرگذاری در جهت کاهش قیمتها، چندان ورود مقتدرانه و
تاثیرگذاری نیست.
نویسنده: امیر حمزهنژاد