به گزارش پایگاه 598، «حسین سلطان محمدی» در گفتوگو با خبرنگار سینمایی خبرگزاری فارس درباره فیلمهای سینمایی جشنواره فیلم فجر گفت: من در سینما چارسو امسال فیلمها را دنبال میکنم و طبق آنچه که تا به حال در این سینما به نمایش درآمده، امسال هم مثل هر سال، برخی فیلمها راضی کننده نبوده، برخی متوسط و برخی هم حیرتانگیز بودند.
**«شبی که ماه کامل شد» نشانه رشد کارگردان آن است
وی درباره فیلمهای حیرتانگیز جشنواره امسال توضیح داد: فیلم سینمایی «شبی که ماه کامل شد» به کارگردانی خانم نرگس آبیار فیلمی بسیار حیرتانگیز بود. از نوع اجرا، داستانی که انتخاب کرده و برداشته بود و بحثی که پیگیری کرده بود، جذابیت بسیاری داشت. این فیلم از زاویه دید یک موضوع عاشقانه و خانوادگی رسید به یکی از موضوعات حساس و مطرح جمهوری اسلامی در سالهای اخیر.
وی ادامه داد: بحثهای مربوط به عبدالمالک ریگی و جنایات او و چیزی که نمونه دیگری از آن را امروز در پاسگاه شهر نیکشهر استان سیستان و بلوچستان دیدیم که به یک پاسگاه حمله کردهاند، دستمایه ساخت «شبی که ماه کامل شد»، بود. نحوه پردازش و نشان دادن موضوع خیلی خوب بود و جای تعجب داشت که چنین اثری با ورود طولانی به داستان در انتها خیلی خوب جمع شد.
سلطان محمدی تصریح کرد: «شبی که ماه کامل شد» یکی از بهترین آثار خانم آبیار بود که نشانه رشد و کمال ایشان را در این اثر میدیدیم. این فیلم نشان داد که کارگردانهای زن ما تا این حد رشد کردهاند که جای بسیار خوشحالی است.
**«یلدا» شبیه پشت صحنه «ماه عسل» بود
وی همچنین درباره دو فیلم «جاندار» و «یلدا» توضیح داد: داستان جاندار مشابه یلدا بود ولی کارگردانان در جاندار دقیق و حرفهای و منظم موضوع را باز کرده بودند و توانسته بودند مخاطب را به یک نتیجهگیری برسانند، اما تا همین اندازه شاید انتقادی باشد که نتوانستهاند داستان را جمع کنند گرچه راه حل آن وجود داشت.
وی تاکید کرد: اما یلدا شبیه به پشت صحنه یک قسمت از برنامه «ماه عسل» آقای احسان علیخانی بود و حتی انتهای داستان هم کاملا مشخص بود و هیچ نکته جدید و یا ساختار نویی نداشت. بحث رضایت، عفو، مقاومت و شرط و شروط مطرح بود که جاندار در این زمینه پردازش خوبی داشت.
**«درخونگاه» فیلم سال ۹۷ نیست
این منتقد در ادامه درباره فیلم «درخونگاه» نیز اظهارداشت: این فیلم متعلق به سال ۹۷ نیست. فیلم یک فیلم انتزاعی است و من البته حرفهای کارگردان را متناقض میدانم. او میگوید من عاشق وطنم هستم، چطور میتوانم در ایران کار کنم و ضدایرانی فیلم بسازم؟از آن طرف میگوید فیلم من ضد جنگ است که دو حرف کاملا متناقض است چون جنگ ما در نتیجه دفاع بود و امروز هم او برای مردمی فیلم میسازد که همه جنگ را با پوست و خونشان درک کردهاند.
وی با بیان اینکه کارگردان انگار در این جامعه حرکت نمیکند، عنوان داشت: در فیلم، تک قهرمانی وارد شهر شده که میخواهد پرورش ماهی راه بیاندازد و تصمیم دارد نیازمندان را هم جمع کند اما حالا که میبیند پول از سمت خانوادهاش رفته، دچار واکنشی غیرمنطقی میشود. یک تعقیب و گریز راه میاندازد و آخر هم به یکباره ساکش را جمع میکند و میرود.
وی در پایان گفت: این شخصیت این همه مقاومت کرده و حالا با یک تلنگر که از سوی خانوادهاش بوده، سکته میکند. در حالی که ما میبینیم این کاراکتر بدن و روحیه بسیار مقاومی دارد. زخمهای بدن نشان میدهد که در غربت از مصائب گوناگونی عبور کرده ولی حالا به یکباره سرنوشتی عجیب برایش رقم میخورد.
**حضور افراد غیرمرتبط در سالن چارسو
سلطان
محمدی در بخش دیگری از گفتوگو به حضور افراد غیر مرتبط در سالن چارسو
اشاره کرد و گفت: به نظر میرسد افراد غیر مرتبط به سینما به راحتی در این
سالن عبور و مرور دارند و چه کسی مسئول ورود آنهاست؟ این تعداد به قدری
زیاد شده که منتقدان، هنرمندان و خبرنگاران برای دیدن یک فیلم باید در صفی
طویل بایستند و جالب اینجاست که همه سالنها هم پر هستند.