پوراحمد بدون چالش گاف هایش را پذیرفت/حس کارگردانی که بهترین و بدترین مادر دنیا را به تصویر کشید

کیومرت پوراحمد در ابتدای صحبت خود به طنز از کوتاه شدن قدش همزمان با افزایش سن گفت: من از دیدن این همه جوان رسانه در جشنواره خوشحالم، چیزی که امروز به نظر من ما را نجات میدهد خردگرایی و عمل گرایی نسل جوان است.

وی با اشاره به اینکه این بیستمین فیلم سینمایی او است و هر بار که می خواهد فیلم بسازم همان مقدار استرس قبل را دارد،گفت: ما هر شب فیلمبرداری استرس زیاد داشتیم ولی در این فیلم یک گوشه ذهنم آزاد بود که اگر گیر کنم یا مشکلی برایم پیش بیاید یک نفر کنار دست من است که بلافاصله بهترین پیشنهاد را می دهد و او هم علیرضا زرین دست غایب گروه ما است.

وی درباره خواندن رضا یزدانی نیز گفت: حنجره زخمی رضا یزدانی آبشارانی است که از آن صدا سرازیر است ، من عاشق صدای رضا و خودش هستم.

در ادامه پژمان بازغی با بیان اینکه جشنواره فجر از مهمترین رویدادهای سینمایی کشور است، گفت: خوشحالم که امسال با دو فیلم در بخش مسابقه جشنواره هستم و بدون اغراق یکی از لذت بخش ترین همکاری های من در این ۲۶ سال کار هنری، همکاری با آقای پوراحمد بوده که امیدوارم ادامه هم پیدا کند.

سپس لاله اسکندری بازیگر نقش مادر گفت: بهترین خاطرات من از فیلم هایی چون اتوبوس شب و قصه های مجید بوده که با آقای پوراحمد رقم خورده است.

رضا یزدانی خواننده این فیلم نیز گفت: من ترانه های بسیاری برای کارگردان های بزرگ سینمای ایران خواندم و در کارنامه کاری ام کیومرث پوراحمد را کم داشتم و باعث افتخارم است که در این فیلم در کنارشان بودم.

سپس فردین خلعتبری آهنگساز فیلم نیز گفت: آشنایی طولانی من با آقای پوراحمد هر چقدر هم که از آن بگذرد باز هم برایم عادی نمی شود، به این دلیل که من آهنگساز هستم و رابطه خوبی با پوراحمد دارم. فضای این سالن نشست بخاطر آگوستیک نبودن امنیت صوتی را از ما می گیرد و ما نیاز به آرامش بیشتری داریم.

مهری شیرازی طراح چهره پردازی نیز که در نشست قبلی به اشتباه پشت تریبون قرار گرفته بود، گفت: بهرحال از این مسائل زیاد در ایران پیش می آید و عادی است. من از سال های قبل زیاد با آقای پوراحمد کار کردم و خوشحالم که با یک گروه خوب و حرفه ای هم کار کردم.

کوروش سلیمانی نیز با بیان اینکه پوراحمد از کارگردان هایی است که به خاطر این جامعه و انسان درد می کشد، گفت: من از اتوبوس شب با او کار کردم، لذت بردم و الان هم با اینکه نقش بسیار کوتاهی داشتم باز هم در این کار افتخار کسب کردم.

پوراحمد در بخش پرسش و پاسخ ، درباره این سوال که برخی کاراکترها به حال خود رها شده اند و منفعل هستند مثل شخصیت امیر، گفت: بله شخصیت امیر رها شده است، قبول دارم این فیلم در فیلمنامه چند سکانس دیگر دارد که در پایان ظاهر می شود اما متأسفانه این دو سکانس حذف شد و پایان فیلم متفاوت شد، امیر هم یک مرتبه غیب می شود و ما بعد از جشنواره شاید فکر اساسی بکنیم که چه اتفاقی برایش می افتد.

وی در ادامه درباره اقتباس کار از یک رمان گفت: من کتاب زیاد میخرم و می خوانم ، به ویژه رمان جوانان ایرانی و همینطور شد که کتاب «کی از این چرخ و فلک پیاده می شوم» از نشر چشمه را  برای فیلمنامه انتخاب کردم تفاوتی ما در این کار با رمان میبینیم که در رمان ترمه هیچ واکنشی نسبت به خیانت ها از خود نشان نمیدهد. نویسنده این کتاب تنها ۲۴ سال زمان نگارش آن داشته اما رمان آن بسیار جذاب و خواندنی است و الان هم این نویسنده در آلمان تحصیل میکند.

تدوین گر فیلم نیز درباره پایان بندی کار گفت: ما چند پایان برای کار انتخاب کردیم که یکی با حضور امیر بود البته آن را حذف کردیم.

پوراحمد درباره استفاده از برخی واژگان نامناسب در این کار گفت: من نمیدانم منظورتان از این الفاظ رکیک چیست من خیلی از این الفاظ را اصلا به کار نبردم ما خیلی از این واژگان را در هالیوود هم میبینیم اگر کسی به او برخورده من از او و تاریخ سینما عذرخواهی میکنم.

این کارگردان سینما با بیان اینکه بدترین و بهترین فیلم هایش را با یک میزان وسواس ساخته گفت: اگر فیلمنامه بی هویت است حتما من آن را تشخیص ندادم. به نظر من قصه های مجید بهترین فیلم تاریخ سینما بوده و اگر من الان به بی هویتی رسیدم حتما اشکالات کار من یا کج اندیشی های الان من است.

وی درباره اینکه از فیلم خود راضی است یا نه، گفت: کودن ترین فیلمسازان هم از فیلم خود راضی هستند من زمانی گل یخ را هم ساختم فکر میکردم که بهترین فیلم را ساختم و خواهران غریب دیگری است و بعد مشخص شد که مزخرف است. این مهم نیست که من چه چیز ساختم مهم این است که شما اصحاب رسانه و مردم راضی باشید، بهرحال فیلم چهل میلیاردی که نمی شود میخواستم بگویم ما هم هستیم که چیزی بگوییم و فروش کوچکی هم بکنیم کافی است، این هم بعدا مشخص می شود.

پوراحمد اظهار داشت: وزارت فرهنگ و ارشاد ابتدا به ما پروانه ساخت نداد و میگفتند که مادر به این بدی ما نداریم، در خود ارشاد به ما میگفتند که تو اسطوره مادر را ساختی، چطور این مادر خیانت کار را نشان میدهی؟ من هم میگویم که الان مودم این است چه کار کنم! 

پژمان بازغی نیز درباره نقش خود گفت: سینما اختراع ما نیست، در غرب ساخته شده و چه بهتر که اگر آنها در مسائلی پیش رو هستند ما هم از آنها یاد بگیریم، مثلا جنگ ستارگان ساخته می شود نه جنگ و نه ستاره ای هست اما فیلمساز آن را می سازد و میگوید اگر دوست ندارید بیرون بروید! آقای پوراحمد یک فیلمی ساختند و قصه ای تعریف کردند و حال دیگر خیلی مهم نیست که چه لوکیشن ها و شرایطی داشتیم. کارهای اخیر آقای پوراحمد جزو فیلمنامه های قصه دارشان است و ما نمیتوانم یک بخش واقعی جامعه را جدا کنیم، نقش امیر اصلا بی هویت نیست چون او جهان جوانان را تصویر میکند و بخش هایی از زندگی پدر و مادر ترمه را در زندگی امیر و ترمه ما میبینیم. آینده نقش امیر عموی ترمه (جهان) یک شخصیت فاسق می شود.