هشدار اخیر رهبر حکیم انقلاب درباره تکاپوی دشمن برای ایجاد دودستگی یا جنگ داخلی با توسل به تحریم و عملیات امنیتی، هوشیاری مضاعف و آمادگی مستمر را به تکلیفی جدّی برای اصحاب انقلاب بدل ساخته است.
بیتردید آنچه تا به اکنون مانع تحقق برنامههای دشمن شده، پیوند بدنه
ملت با نظام جمهوری اسلامی بوده که هرگونه شکاف و خلل ناشی از فشارهای عینی
و روانی را ترمیم کرده است.
اما در آستانه چهل سالگی انقلاب اسلامی، "القای فساد سیستماتیک و فراگیر" با هدف ناامید کردن مردم از آینده کشور و پوشاندن تحولات مثبت و خدمات نظام، بهطور ویژه در دستور کار بیگانگان قرار گرفته است.
تبلیغات پرشدت در این راستا اولویت نخست آنان در کلیه وسایل ارتباط جمعی بوده و تمامی امکانات و تجربیات موجود برای تحقق هدف یادشده پای کار آمده است.
در پازل مورد اشاره، حجم فضاسازی به اندازهای پیشبینی شده است که بعد از جا انداختن انگاره مورد نظر در اذهان عمومی، حتی برخورد حاکمیت با انواع مفاسد در سطوح مختلف نیز از جانب دشمن مصادره به مطلوب خواهد شد.
چنانکه این روزها شاهدیم همه مرتکبان جرایم اخلاقی، مالی، امنیتی و... که به چنگال ضابطان قانون و محاکم قضائی گرفتار میشوند، در کمتر از چشم بر هم زدن وکیلمدافعانی سینهچاک در شبکههای ماهوارهای و رسانههای مجازی پیدا میکنند.
در عین تأثر باید اذعان کرد که همراهی جریانات موسوم به اصلاحطلب و انحرافی با این پروژه، دشمن را به موفقیت امیدوارتر کرده است.
بریدن تعلق خاطر از ریشهها، گروههای مزبور را به خارج شدن از دایره انصاف و همنوایی با بیگانگان سوق داده است.
هم از این روست که ناجوانمردانه بر طبل ناکارآمدی و فساد کوبیده و از کاه، کوه میسازند.
شگفت آنکه با مضامین و مصادیقی نظام را در بُنبست ترسیم میکنند که خود در خلق آنها دخالت مستقیم داشتهاند.
باندهایی که هریک سالهای طولانی دست اندرکار قوای اجرایی، ولی ناتوان از پاکسازی گلوگاههای اقتصادی، کنترل بهای ارز، انجام تکالیف نظارتی، مهار بازار و تأمین معیشت بودهاند؛ اینک آدرس غلط داده و سیاستهای انقلابی را تخطئه میکنند.
دشمن نیز امپراطوری رسانهای خود را به خط کرده و خروجی مشترک این دو، تلفیق «هولافکنی از تحریم و حمله نظامی» با «تحریک خشم عمومی» است.
لذا میبینیم که از جزئیترین بهانهها (بالفرض خودکشی یک نوجوان یا تصادف یک اتوبوس یا خروج یک سلبریتی از کشور یا...) پروندههایی کلان برساخته و پروپاگاندا میشوند.
ضدانقلاب داخلی و خارجی ذیل مدیریت قدرتهای استکباری به این جمعبندی رسیدهاند که اگر در طلیعه دهه پنجم انقلاب، آن را زمینگیر نکنند، دیگر هرگز قادر به متوقف کردنش نخواهند بود.
به همین خاطر بر آنند که علاوه بر شیوههای سابق، افکار عمومی را مورد هجمه مستقیم قرار دهند و بمبهای روانی را یکی پس از دیگری در سرزمین ذهن ایرانیان منفجر کنند.
القای بیوقفه این انگاره که سیستم به "فساد فراگیر" (بهمثابه یک مرض لاعلاج و مزمن) مبتلا شده، کارویژه اصلی دشمن در این فتنه خطرناک است.
چراکه نتیجه محتوم آن، بیاعتمادی ملی و تحریک گسلهای اجتماعی بوده و در نهایت مسیر براندازی را هموار میکند.
بنابراین دور از واقع نیست که عناصر نفوذی مأمور شده باشند تا در حوزه فساد به روش انتحاری عملیات کرده و ضمن تحمیل خسارت، از سرمایه اجتماعی ما قربانی بگیرند؛ ولو آنکه خود در این مأموریت کثیف به مهره سوخته بدل گردند.
گواینکه در نمونههایی نظیر پرونده «خاوری» به عینه مشاهده شد و آثار زیانبار آن، بدنه جامعه را عمیقا آزرد.
به باور نگارنده، سوءاستفاده از حزم و نجابت علاقمندان جمهوری اسلامی و مسئولان دلسوز، مزید بر علت شده است و فضایی مناسب در اختیار فسادپراکنان قرار گرفته تا در این میانه، میدانداری کنند.
چاره آن است که نیروهای دلسوز و مکتبی همچون دهه اول انقلاب، ابتکار عمل را در دست بگیرند و با عزم جهادی به روشنگری در تمامی سطوح بپردازند؛ از تبیین چهره به چهره تا استفاده از رسانههای رسمی و مهمتر از همه، حضور هوشمندانه در شبکههای اجتماعی.
این پاتک مؤثر، عرصه را بر کارگزاران خدوم نظام خواهد گشود و به ایشان مجال خواهد داد تا در جشن چهل سالگی انقلاب اسلامی، با قدرت از دستاوردهای جمهوری اسلامی دفاع کرده و بر ادامه راه امام عزیز و تبعیت از رهنمودهای رهبر فرزانه پای بفشارند.
ایرانی ثابت کرده است که در بزنگاهها با بصیرت و اقدام بهموقع، از هر تهدیدی فرصت میسازد.