آنچه این یادداشت بر آن تمرکز دارد، اصل نابودی رژیم صهیونیستی نیست؛ چرا
که اساساً در منطق قرآن سنت پیروزی حقّ و نابودی باطل، از اصول همیشگی،
همگانی و تغییرناپذیر نظام آفرینش است و بر اساس همین سنت است که در درگیری
میان حق و باطل، حتماً پیشرفت از آنِ حق است. مطابق آیه «وَ لِیُمَحِّصَ
اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَ یَمْحَقَ الْکافِرِینَ: و [نیز این پیروزىها
و ناکامىها] براى آن است که کسانى را که [از روى حقیقت] ایمان آوردهاند
[از عیوب و آلودگىها] تصفیه و پاک کند و کافران را نابود نماید.»(۲)،
آینده تاریخ با گذشت زمان، در جهت تمحیص یعنی خالصسازی مؤمنان از هرگونه
عیب و محق یعنی نابودی تدریجی کافران پیش میرود.(۳) بنابراین مسئله اصلی
این یادداشت این است که:
ـ با توجه به تعیین سقف زمانی ۲۵ ساله برای نابودی رژیم اشغالگر صهیونیستی
از سوی رهبر انقلاب، قریبالوقوع بودن این نابودی چگونه با آیات قرآن تبیین
میشود؟ آیا بر مبنای آیات قرآن کریم میتوان از قریبالوقوع بودن نابودی
رژیم صهیونیستی سخن گفت؟
در این یادداشت، سعی داریم منطق پشتیبان «نابودی قریبالوقوع» رژیم
صهیونیستی را در قرآن با تکیه بر آرای تفسیری حضرت آیتالله خامنهای و
استفاده از آرای دیگر مفسران بطور مختصر تبیین نماییم.
* سنت قرآنی اول: عقوبت سریع آوارهسازی مؤمنان
آیات متعددی از قرآن کریم گویای این مطلب است که یکی از سنتهای الهی،
تسریع در عذاب و هلاکت اقوام ستمگری است که اقدام به غصب سرزمین و محل
سکونت رسولان الهی و مؤمنان کردهاند و قصد داشتهاند آنها را از
سرزمینهایشان اخراج کنند.
مطابق آیات ۷۶ و ۷۷ سوره إسراء که خطاب به پیامبر
اسلام(صلّیاللهعلیهوآله) میفرماید: «وَ إِنْ کادُوا لَیَسْتَفِزُّونَکَ
مِنَ الْأَرْضِ لِیُخْرِجُوکَ مِنْها وَ إِذاً لا یَلْبَثُونَ خِلافَکَ
إِلاَّ قَلِیلاً. سُنَّةَ مَنْ قَدْ أَرْسَلْنا قَبْلَکَ مِنْ رُسُلِنا وَ
لا تَجِدُ لِسُنَّتِنا تَحْوِیلاً: و نزدیک بود [مشرکان] تو را از این
سرزمین حرکت دهند تا از آن بیرونت کنند و در آن صورت پس از تو جز مدتى اندک
درنگ نمىکردند [و بعد از آن دچار عذاب خدا مىشدند.]. [مهلت نیافتن
دشمنان جز مدتى اندک] شیوهاى است که همواره درباره [امتهاى] پیامبرانى
که پیش از تو فرستادیم [جارى] بوده است و براى شیوه ما هیچ دگرگونى و
تغییرى نخواهى یافت.» بر اساس این دو آیه، یکی از سنتهای همیشگی خدای
متعال، هلاکت اقوامی بوده که پیامبران الهی را از سرزمینهایشان بیرون
کردهاند. عبارت «لا یَلْبَثُونَ: دیری نمیپایید» نشان میدهد که عقوبت
چنین ظلمی در زمان اندکی رخ میدهد.(۴) بر اساس برخی از تفسیرها، این آیه
اخراج پیامبران و پیروان آنها را با هم شامل میشود و منحصر به اخراج
پیامبران نیست.(۵) کمااینکه دیگر آیات قرآن کریم همین معنا را تأیید
میکنند؛ در آیه ۱۳ سوره مبارکه ابراهیم که مجدداً از سنت هلاکت ستمگران
بخاطر اخراج پیامبران الهی سخن به میان آمده است: «وَ قالَ الَّذِینَ
کَفَرُوا لِرُسُلِهِمْ لَنُخْرِجَنَّکُمْ مِنْ أَرْضِنا أَوْ لَتَعُودُنَّ
فِی مِلَّتِنا فَأَوْحى إِلَیْهِمْ رَبُّهُمْ لَنُهْلِکَنَّ
الظَّالِمِینَ: ولى کفرپیشگان به پیامبرانشان گفتند: مسلماً ما شما را از
سرزمین خود بیرون خواهیم کرد، مگر اینکه همکیش ما شوید. پس پروردگارشان به
آنان وحى کرد: ما قطعاً ستمکاران را نابود مىکنیم.»، علامه طباطبایی به
قرینه آیه ۸۸ سوره أعراف که تهدید اخراج از سرزمین را هم خطاب به پیامبر
خدا و هم مؤمنان ذکر کرده است(۶)، بر این باور است که تهدید به اخراج در
آیه ۱۳ سوره ابراهیم هم خطاب به رسولان الهی و هم مؤمنان است و آنچه سبب
هلاکت کافران میشود، ستمی است که در اخراج رسولان حق و پیروان آنها از
سرزمینهایشان مرتکب میشوند.(۷)
بنابراین اخراج مؤمنان از سرزمینهایشان، ستمی است که مطابق سنتهای الهی، عقوبت قریبالوقوع ستمگران را به دنبال دارد.
* سنت قرآنی دوم: عقوبت ظالمان به دست مؤمنانِ شایسته
دستهای از آیات قرآن نشان میدهند که سنت هلاکت و عذاب ستمگران بعد از ظهور
پیامبر اسلام(صلّیاللهعلیهوآله)، بر شکل خاصی متمرکز شده است. در اقوام
پیشین و مطابق آیات متعدد قرآن، عذابها عموماً بگونهای بیواسطه و
آسمانی محقق میشدند، اما به استناد آیات قرآن از جمله آیه ۵۲ سوره برائت که
میفرماید: «قُلْ هَلْ تَرَبَّصُونَ بِنا إِلاَّ إِحْدَى الْحُسْنَیَیْنِ
وَ نَحْنُ نَتَرَبَّصُ بِکُمْ أَنْ یُصِیبَکُمُ اللَّهُ بِعَذابٍ مِنْ
عِنْدِهِ أَوْ بِأَیْدِینا فَتَرَبَّصُوا إِنَّا مَعَکُمْ مُتَرَبِّصُونَ:
بگو: آیا درباره ما جز یکى از دو نیکى [پیروزى یا شهادت] را انتظار
مىبرید؟ در صورتى که ما درباره شما انتظار مىبریم که خدا از سوى خود یا
به دست ما عذابى به شما برساند پس انتظار برید که ما هم با شما منتظریم.»
روشن میشود که «عذاب، همیشه آسمانی و بیواسطه نیست، بلکه گاهی خداوند
بهوسیلهی مؤمنان شایسته، عذابی را بر سر دشمنان نازل میکند.»(۸) بر اساس
آیه ۱۴ سوره برائت که خطاب به مسلمانان عصر پیامبر
اسلام(صلّیاللهعلیهوآله) نازل شده، عذاب دشمنان اسلام مشروط به مجاهدت
مؤمنان شده است: «قاتِلُوهُمْ یُعَذِّبْهُمُ اللَّهُ بِأَیْدِیکُمْ وَ
یُخْزِهِمْ وَ یَنْصُرْکُمْ عَلَیْهِمْ وَ یَشْفِ صُدُورَ قَوْمٍ
مُؤْمِنِینَ: با آنان بجنگید تا خدا آنان را به دست شما عذاب کند و
رسوایشان نماید و شما را بر آنان پیروزى دهد و سینههاى [پر سوز و غم]
مردم مؤمن را شفا بخشد.» این آیه به روشنی به این قاعده مهم رهنمود میکند
که اگر مؤمنان وارد میدان مبارزه با کافران و ستمگران نگردند، محال است
خداوند آنها را عذاب کند و مؤمنان را بر ظالمان پیروز گرداند.(۹) بنابراین
در هر عصری اگر مؤمنان شایستهای دست به دست هم بدهند و در میدان مبارزه با
دشمن حاضر شوند، بدون تردید جبهه مقابل دچار اضمحلال قطعی خواهد شد و عذاب
الهی بر ستمگران محقق میشود.
* سنت قرآنی سوم: ظهور حق و محو باطل
مطابق دو سنت پیش، این نتیجه حاصل شد که سرعت عقوبت ستمگرانی که اقدام به
اخراج و آوارهکردن مؤمنان کردهاند، زودتر از سایر ستمگریها محقق میشود،
با این تفاوت که تحقق این عذاب، وابسته به این است که مؤمنانی در میدان
مبارزه حاضر شده باشند. سنت سومی که کاملکننده مطلب است، این است که هر چه
ظهور و جلوهی حقّ بیشتر گردد، محو باطل و فنای او هم در زمان سریعتری رخ
میدهد. به هر میزان که خورشید فروزان طلوع میکند، به همان میزان هم ظلمت و
سیاهی به کنار میرود، مهم این است که طلوع خورشید، به چه اندازه کاملتر
شده باشد. از آیه شریفه «وَ قُلْ جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ إِنَّ
الْباطِلَ کانَ زَهُوقاً: و بگو: حق آمد و باطل نابود شد بىتردید باطل
نابود شدنى است.»(۱۰) اینطور استفاده میشود که اساساً اگر باطل ظهور و
وجودی دارد، بخاطر این است که حقّ آنطور که باید ظهور نیافته است، وگرنه
به محض پیدایش حقّ، باطل نابود میشود.(۱۱)
بر همین اساس حضرت آیتالله خامنهای در سال ۱۳۹۴ وعده نابودی رژیم
صهیونیستی تا ۲۵ سال آینده را اعلام کردند، با این حال یکسال بعد، در بیانی
مهم بستر و زمینهی تحقق این وعده را اینطور تبیین نمودهاند: «رژیم
صهیونیستی همچنانکه قبلاً گفتهایم به شرط مبارزهی همگانی و متحد
فلسطینیها و مسلمانان با صهیونیستها در ۲۵ سال آینده وجود خارجی نخواهد
داشت.» از این بیان روشن میشود که آنچه رژیم صهیونیستی را از پای در خواهد
آورد، مبارزهای همگانی و یکپارچه توسط جبهه حقّ و به تعبیر دیگر،
جلوهیافتگی روزافزون حقّ است.
بنابراین مؤمنان به میزانی که جلوه و ظهور حقّ باشند و خصوصیات حقّ از جمله
دوری جستن از منازعات درونی و تمسک به وحدت(۱۲)، مجاهدت همهجانبه(۱۳)،
صبر و تقوای الهی(۱۴)، رعایت همجبههگی و قاعده ولایت(۱۵) ـ یعنی پیوند و
ارتباط تنگاتنگ و مستحکم و غیرقابل انفصال و انفکاک مؤمنان با همدیگر(۱۶) ـ
را بیشتر و بهتر در خود ایجاد نمایند، نصرت الهی هم زودتر شامل حال آنها
میشود و در نتیجه زوال دشمنان حقّ قریبالوقوعتر خواهد شد.
* جمعبندی
وقوع انقلاب اسلامی ایران، موجب به میدان آمدن ظرفیتهای متراکم مسلمانان و
شکلگیری یک جبههی مقاومِ بههمپیوستهای در برابر رژیم صهیونیستی شد.
در سالهای پس از انقلاب اسلامی، استحکام جبههی مقاومت بطور روزافزونی
افزایش یافت. نشانهی چنین حدّی از اقتدار و استحکام را میتوان در شکستهای
پیدرپی رژیم صهیونیستی توسط جبههی مقاومت مشاهده کرد. آیتالله خامنهای
در دیدار مسئولان نظام و میهمانان کنفرانس وحدت اسلامی، با اشاره به آخرین
جنگ میان رژیم صهیونیستی با مردم فلسطین که در آبان ماه ۱۳۹۷ رخ داد، به
این ضعف روزافزون اشاره کردهاند: «چند سال قبل از این، رژیم صهیونیستی در
مقابل حزبالله لبنان شکست خورد؛ ۳۳ روز توانست مقاومت بکند و بعد شکست
خورد؛ دو سال بعد از آن در مقابل فلسطینیها ۲۲ روز توانست مقاومت کند و
شکست خورد؛ چند سال بعد در مقابل مردم مظلوم غزّه ۸ روز توانست مقاومت بکند
و شکست خورد؛ در همین هفتهی اخیر ۲ روز توانست مقاومت بکند و شکست خورد؛
این ضعف رژیم صهیونیستی است، ضعفِ روزافزون رژیم صهیونیستی است.»(۱۷) با
توجه به شکلگیری چنین جبههی مقاومِ بههمپیوستهای از مؤمنان که بارها
امتحان خود را در میدان مجاهدت به خوبی پس دادهاند و در صورت تداوم این
حرکت، مطابق با سه سنت قرآنیِ پیشگفته، باید بطور قریبالوقوعی و بلکه در
زمانی بسیار کمتر از ۲۵ سال، شاهد تحقق وعدهی قطعی الهی مبنی بر عذاب
ستمگران به دست مؤمنان(۱۸) و در نتیجه محو رژیم غاصب صهیونیستی باشیم.
منابع:
۱) بیانات در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام جمهورى اسلامى ۱۳۷۷/۰۴/۲۱
۲) آل عمران، آیه ۱۴۱.
۳) تفسیر نور، محسن قرائتی، ج۲، ص۱۶۴.
۴) المیزان فی تفسیرالقرآن، محمدحسین طباطبایی، ج۱۳، ص۱۷۴.
۵) من هدی القرآن، محمدتقی مدرسی، ج۶، ص۲۸۳
۶) «قالَ الْمَلَأُ الَّذِینَ اسْتَکْبَرُوا مِنْ قَوْمِهِ لَنُخْرِجَنَّکَ
یا شُعَیْبُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا مَعَکَ مِنْ قَرْیَتِنا أَوْ
لَتَعُودُنَّ فِی مِلَّتِنا قالَ أَ وَ لَوْ کُنَّا کارِهِینَ: اشراف و
سران قومش که [از پذیرفتن حق] تکبّر ورزیدند، گفتند: اى شعیب! مسلماً تو و
کسانى را که با تو ایمان آوردهاند از شهرمان بیرون مىکنیم یا اینکه
بىچون و چرا به آیین ما بازگردید. گفت: آیا هر چند که نفرت و کراهت [از آن
آیین] داشته باشیم؟!»
۷) المیزان فی تفسیر القرآن، محمدحسین طباطبایی، ج۱۲، صص۳۴و۳۵.
۸) تفسیر سوره برائت، آیتالله خامنهای، ص۳۵۳.
۹) همان، ص۱۴۲.
۱۰) سوره إسراء، آیه ۸۱.
۱۱) من هدی القرآن، محمدتقی مدرسی، ج۶، ص۲۸۹.
۱۲) سوره أنفال، آیه ۴۶.
۱۳) سوره برائت، آیه ۴۱.
۱۴) سوره آل عمران، آیه ۱۲۵.
۱۵) سوره أنفال، آیه ۷۳.
۱۶) بیانات در دیدار با جمع کثیرى از دانشگاهیان و طلّاب حوزههاى علمیه ۱۳۶۸/۰۹/۲۹
۱۷) بیانات در دیدار مسئولان نظام و میهمانان کنفرانس وحدت اسلامی ۱۳۹۷/۰۹/۰۴
۱۸) بخشی از آیه ۱۴ سوره برائت: «قاتِلُوهُمْ یُعَذِّبْهُمُ اللَّهُ
بِأَیْدِیکُمْ وَ یخُْزِهِمْ وَ یَنصُرْکُمْ عَلَیْهِم: با آنان بجنگید تا
خدا آنان را به دست شما عذاب کند و رسوایشان نماید و شما را بر آنان
پیروزى دهد.»