کد خبر: ۴۵۱۲۴۰
زمان انتشار: ۱۰:۰۵     ۰۲ اسفند ۱۳۹۷
یادداشت/
دکتر امیر حمزه مهرابی
مقدمه :
از مباحث بسيار مهم برای موافقان و مخالفات یک نظام، بحث كارآمدي آن نظام است. اهمیت این بحث وقتی بیشتر می شود که بدانیم کارآمدی یا ناکارآمدی یک نظام، تاثیر زیادی بر «مشروعیت» و «مقبولیت» آن نظام دارد . بطوری که اثبات کارآمدی یک نظام، منجر به افزایش مشروعیت و مقبولیت آن می شود و همینطور ناکارآمدی یک نظام، به کاهش مشروعیت و مقبولیت آن منتهی خواهد شد.
برای تأیید یا رد این دو دیدگاه، بحثی مختصر پیرامون کارآمدی را مطرح کرده و قضاوت را به خوانندگان واگذار می کنیم:

مفهوم کارآمدی:
کارآمدی در لغت یعنی: اثر بخشی ، قابلیت ، لیاقت و سودمندی، كارداني، كارآزمودگي، شايستگي.( عمید، 1390 : 384 )
در خصوص واژه کارآمدی در اصطلاح، اختلاف نظرهایی وجود دارد از این رو برای كارآمدي تعاريف زیادی بيان شده است.برخی آن را معادل «کارآیی» می دانند و بعضی دیگر این واژه را مترادف با «اثر بخشی» معرفی کرده اند. و عده ای آن را معادل «بهره وری» معرفی می کنند.
سیمور. م . لیپست، کارآمدی را این‌گونه تعریف می‌کند: تحقق عینی یا توان نظام در تحقق کارکردهای اساسی یک حکومت، به‌گونه‌ای‌که بیشتر مردم و گروه‌های قدرتمندِ درون نظام آن‌را مشاهده کنند. (اخوان كاظمي، 1388: 86)
عبدالحميد ابوالحمد كارآمدي را مترادف «كارآيي يا قاطعيت نظام سياسي » می داند و در تعريف آن مي گويد:
كارآيي انجام اقداماتي است كه از آن راه بيشترين بازده وبهره را با كمترين كوشش، رنج و خشونت بتوان به دست آورد...نظام سياسي وقتي كارآيي دارد كه بتواند وظيفه هايي را كه بيشتر حكومت شوندگان از آن انتظار دارند، انجام دهد و وظيفه اصلي يك نظام سياسي پشتيباني همه جانبه از زندگي فردي، سياسي، اجتماعي، مادي و معنوي همه شهروندان به ويژه پاسداري از امنيت و آسايش آنان در اجتماع است. (ابوالحمد، 1379: 247 )
تعریف برگزیده:
کارآمدی در سیاست یعنی موفقیت یک نظام در تحقق اهداف ( سیاسی، فرهنگی و اقتصادی ) با توجه به «امکانات» ،« شرایط» و «موانع» بطوری که رضایت خدا و مردم را در پی داشته باشد.( نویسنده)

با این تعریف در بررسی کارآمدی یک نظام، باید میزان تحقق اهداف را با توجه به امکانات ( منابع مادی و معنوی ، استعداد ها ، ظرفیت ها و ساختارها) و شرایط (بین المللی ، سیاسی ، اقتصادی ، نظامی ،فرهنگی ، زمانی ، مکانی و ... ) و همچنین میزان و شدت و گستردگی موانع بررسی شود . قضاوت افراد بدون توجه به این ملاک ها ، قاعدتاً صحیح و بی طرفانه نخواهد بود .

نظریه های کارآمدی ( ملاک ها و شاخص ها)

نکته مهم در بررسی کارآمدی ، ملاک و شاخص اندازه گیری است . در این زمینه نظریه های زیادی مطرح شده است که در اینجا به مهمترین آن ها اشاره می کنیم:
1-نظریه توفیق : بر اساس این نظریه، میزان تحقق اهداف یک نظام ، ملاک کارآمدی یا ناکارآمدی آن خواهد بود . منظور از اهداف در اینجا، هدفهای تعیین شده از سوی رهبران انقلاب و سند چشم انداز یک نظام است که به راحتی از سخنان و نوشته های آنان و اسناد بالا دستی، قابل شناسایی است  .
2-نظریه رضایت : بر اساس این نظریه، میزان رضایت مردم از حکومت شاخصی برای کارآمدی آن نظام است . از جمله ملاک های عینی و قابل احصا برای سنجش میزان رضایت مردم از حکومت ، میزان مشارکت مردم در انتخابات، راهپیمایی ها  و حمایت های عملی عامه مردم از نظام است .
3-نظریه تکلیف مداری : میزان تقید حکومت بر تعهد و التزام به تکالیف شرعی ملاکی است برای ارزیابی کارآمدی یک نظام است . در نظام جمهوری اسلامی می توان حرکت در چهارچوب اسلام و اجرای هرچه بیشتر احکام اسلامی و زمینه سازی برای ظهور ولی عصر( عج) به عنوان تکلیف حکومت معرفی کرد.
4-نظریه «خواص گرایی» یا «عوام گرایی» : کارآمدی یک نظام بستگی به میزان توجه به عامه مردم یا خواص جامعه. از نظر اسلام رسیدگی به مشکلات عامه مردم  مهمتر از پاسخگویی به درخواست خواص است. قشرزیاده خواهی که  معمولا بیشترین توقع و سر و صدا را داشته و کمترین شکرگذاری را دارند.
5-نظریه عدالت : بر این اساس، میزان توفیق حکومت در برقراری عدالت ( توزیعی ، مراوده ای و رویه ای) و کاهش فاصله طبقاتی( ضریب جینی)  و توزیع عادلانه ثروت، ملاک کارآمدی آن نظام خواهد بود .
6- نظریه سیستم: بر اساس این نظریه ،  نظام یا سازمان، هنگامی کارآمد است که ارتباط خروجی و ورودی آن کاملاً آشکار و قابل‌ تبیین باشد؛ یعنی عملیات تغییر و تحول باید چنان روشن و معین باشند که در هر شرایط محیطی وقتی ورودی تحقق یافت، خروجی کاملاً آشکار و قابل ارزیابی باشد.
7-نظریه كارويژه‌هاي نظام سياسي: برخی كارآمدي یک نظام، را میزان موفقیت در تحقق كارويژه‌ها( وظایف خاص) دانسته است. طرفداران این نظریه، چهاركارويژه مهم را برای یک نظام سياسي بر شمرده اند . بر این اساس، ميزان توفيق نظام در «حفظ انسجام و هم بستگي در جامعه»، «ايجاد هنجارهاي مشترك»، «تامین رفاه و امنیت » و «انطباق يا سازگار نمودن جامعه با شرايط و تغييرات جديد» ، بیانگر میزان كارآمدي آن نظام می دانند . ، (اخوان كاظمي، 1388: 106)

نظریه برگزیده:
با توجه به تاثیر نظام ارزشی در شاخص های کارآمدی، به باور نویسنده مناسبترین نظریه یا ملاک برای سنجش میزان کارآمدی نظام جمهوری اسلامی، « ترکیبی» از نظریه های فوق با محوریت « نظریه تکلیف مداری» است . چرا که برقراری عدالت، تامین رفاه و امنیت، جلب رضایت مردم، تحقق اهداف عالیه اسلام و زمینه سازی ظهور از جمله تکالیف نظام اسلامی است که به اقرار دوست و دشمن، بحمدالله نظام جمهوری اسلامی براساس آمار های سازمان های بین المللی در همه عرصه های فرهنگی ، سیاسی، اقتصادی و نظامی ، توفیق نسبی داشته است و در اغلب زمینه ها، جزء ده کشور اول دنیاست. از این رو علی رغم همه مشکلات و موانع و محدودیت های منابع نظام مقدس جمهوری اسلامی ، نظامی کارآمد، موفق و رو به پیشرفت بوده و خواهد بود. انشالله .
 
خطاها و مغالطه ها در سنجش میزان کارآمدی

به هنگام ارزیابی میزان کارآمدی یک نظام یا جریان ، بطور عمدی یا ناخواسته  خطاها یا مغالطه هایی صورت می گیرد که نتیجه ارزیابی را تحت تاثیر قرار می دهد . بطوری که چه بسا موفقیت ها و نقاط قوت به نقطه ضعف و شکست بدل می شود یا برعکس ، نقاط ضعف یک نظام به عنوان نقطه قوت معرفی می گردد . در ادامه به برخی از این خطاها و مغالطه ها اشاره می شود:

1-  مغالطه تعمیم جز به کل و بر عکس
در این روش به جای ارزیابی همه جانبه و کلیت یک نظام ، معمولاً با ذکر یک جزء ناقص از کل سیستم نتیجه می گیرند که کل نظام ناکارآمد است و برعکس با نشان دادن یک بخش موفق از خودشان ، سعی در القاء کارآمدی کل نظامشان دارند، که هر دو روش غلط بوده و از تکنیک های عملیات روانی دشمن  است .
2-  نادیده انگاری سهم هریک از عوامل :
در کارآمدی یا ناکارآمدی یک سیستم ، عوامل زیادی دخیل هستند ولی تبلیغات چی ها ، عمداً سهم بخش های دیگر را نادیده می گیرند . مثلا ً اگر مشکلاتی به خاطر عدم پایبندی برخی از مسئولین و مردم به توصیه اسلام و رهبری پیش بیاید ، صرفاً آن را به پای دین و رهبری می گذارند و از نقش مردم غفلت می ورزند . دقیقاً مثل این است که مریضی داروی تجویز شده از سوی پزشک مصرف نکند ولی عدم بهبودی او را به گردن پزشک بیندازیم و سهم و نقش بیمار در عدم بهبودی را نادیده بگیریم  .
3-  مطلق انگاری :
 کارآمدی ، همانند سایراندازه های نسبی، یک امر نسبی است. مثلا اگر کسی بپرسد این چوب بلند است یا کوتاه ؟ باید بلافاصله بپرسیم به نسبت چی ؟ در حالی که اگر اندازه چوب بر سانتیمتر پرسیده شود ، می توان دقیقا پاسخ داد . همینطور اگر پرسیده شود: « نظام جمهوری اسلامی کارآمد است یا خیر ؟» باید پرسید: به نسبت چی و کجا؟ به نسبت خودش قبل از انقلاب ؟ به نسبت کشورهای مشابه ؟ به نسبت کشورهای پیشرفته ؟ به نسبت اهداف مطلوب؟ و...
بهترین روش سنجش میزان کارآمدی، مقایسه  یک کشور با همان کشور در دو مقطع زمانی است . مثلا مقایسه وضعیت کشور قبل از انقلاب و بعد از انقلاب( البته با در نظر گرفتن سه شرط مذکور در تعریف یعنی: امکانات» ،« شرایط» و «موانع» در دو وضعیت)  .
یا مقایسه دو کشور مشابه . مثلا مقایسه ایران و عراق  که هر دو  8 سال در گیر جنگ بوده اند. با این تفاوت که همه کشورهای بلوک شرق و غرب و کشورهای عربی پشتیبان عراق بودند و هیچ تحرمی علیه آن صورت نگرفت
در حالی که عمداً ،بطور کلی و مطلق، گفته می شود این نظام ناکارآمد است .
4-  تقلیل گرایی :
مخالفین یک نظام یا یک جریان سعی می کنند اهداف همه جانبه و کلان نظام را به یکی از اهداف تقلیل دهند . مثلا اگر اهداف نظام در کنار پیشرفت مادی ، ابعاد معنوی، شرافت انسانی، ارتقای کرامت بشری ، مسائل فرهنگی ، معنویت ، عدالت ،استقلال، دفاع از مظلوم ، استکبار ستیزی ، مشارکت مردمی و... باشد ، فقط بر توسعه مادی تاکید می شود و بطورعمد ، ازسایر بخش ها غفلت می ورزند.
 در حالی که کشورهای غربی اگر در بُعد مادی پیشرفت های داشته اند چه بسا در مسائل اخلاقی ، خانواده ، معنویت گرایی، انسانیت و...مشکلات جدی داشته باشند. لذا اگر وضعیت این کشورها در مجموع و بطور همه جانبه بررسی شود، نتیجه ای غیر از آن چه تبلیغ می شود، حاصل می گردد.   
5-  مغالطه «احساس واقعیت»با « واقعیت»:
 احساس خوشبختی، رضایت، کارآمدی و ... به میزان درک و احساس فرد از واقعیت بستگی دارد نه خود واقعیت. مثلا اگر از کارگری پرسیده شود ؛ وضعیت معیشت شما چگونه است ؟ ممکن است پاسخ دهد: الحمدلله خوب است . ولی یک میلیاردر در پاسخ به همین سؤال بگوید: خیلی بد است، در حالی که آن کارگرممکن است فقط 3 وعده غذا داشته باشد، ولی آن ثروتمند تا چند نسل بعدی نیز ذخیره پول و طلا داشته باشد.
 احساس رضایت یا کارآمدی با تبلیغات می توان کم و یا زیاد کرد. از این رو دشمنان به استفاده از این تکنیک سعی در« القاء » ناکارآمدی نظام جمهوری اسلامی دارند . در حالی که چه بسا وضع مردم بسیار بهتر از سابق شده باشد و «ضریب جینی» که شاخص مناسبی است، خیلی بهتر از قبل شده باشد( که اتفاقا طبق آمار بانک جهانی ، ایران بعد از انقلاب اسلامی 27 پله بهبود داشته است. یعنی فاصله طبقاتی بسیار کمتر شده است )
6- بزرگ نمایی مشکلات:
یکی دیگر از شگردهایی که برای ناکارآمدی یک نظام یا سازمان به کار می رود، بزرگ نمایی و اصلی نشان دادن یک مشکل کوچک و فرعی و نادیده گرفتن پیشرفت ها و نقاط قوت عظیم و گسترده نظام است . مثلا مخالفین نظام ، تخلف یک نیروی انتظامی، یک قاضی و یا مامور سد معبر شهرداری و یا کمبود زیر ساخت در دور افتاده ترین روستای کشور، چنان بزرگ نمایی می کنند که گویا جهان «کن فیکون» شده و به مسئله اصلی کشور بدل می کنند .
 7- برخورد سیاسی با امور غیر سیاسی
نظام ها و جریانات و طیف های سیاسی برای ناکارآمد نشان دادن جریان رقیب، تلاش می کنند یک حادثه عادی را رنگ و لعاب سیاسی به آن بدهند تا برای تطهیر جریان خودی و تضعیف جریان مقابل از آن بهره برداری کنند . مثلا آتش سوزی ساختمان پلاسکو نشانه ناکارآمدی نظام یا جریان انقلابی معرفی می کنند در حالی که آتش سوزی قطار ، آتش سوزی گسترده و طولانی مدت کالیفرنیا و برخورد خشن پلیس فرانسه با تظاهر کنندگان را نادیده می گیرند.   
تکنیک های زیادی در این زمینه وجود دارد که مجالی برای ذکر آن ها نیست . علاقه مندان می توانند به کتاب تکنیک های عملیات روانی و شیوه های مقابله نوشته رضا جنیدی مراحعه نمایند .
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها